حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عین.صاد» ثبت شده است

کتاب نظام اخلاقی اسلام

سه شنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ۰۸:۴۹ ق.ظ

بین دوستان، توافقی هست که هرکس میخواهد مشغول به کار فرهنگی شود یا دارد کار تربیتی انجام می دهد و....بی نیاز از مراجعه به آثار استاد صفائی حائری نیست. مرحوم صفائی در این باب حرف ها، ایده ها، دغدغه ها و تجربیاتی دارند که نمی‌شود بی اعتنا از کنار ایشان گذشت. آن عالمِ دغدغه مند علاوه بر مسائل تربیتی، در باب تفسیر قرآن، مسائل خانواده، تاریخ اهل‌بیت علیهم السلام، مسائل حکومت دینی، دعا و مناجات و...کتاب های خوبی از خودش به یادگار گذاشته است. کتاب نظام اخلاقی اسلام دو فصل دارد. یک فصل راجع به اینکه اساس اخلاق در اسلام و نظام اخلاقی آن چگونه است و فصل دیگر در شرح دعای عالیِ مکارم الاخلاقِ امام سجاد علیه السلام. کوتاه و خواندنی است.

 

  • حسن مجیدیان

کتاب وارثان عاشورا

دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۴۵ ق.ظ

 

عجب کتابی! دوباره و چندباره هر آدمِ دغدغه مندی باید این حرف ها را بخواند و بنوشد و جلوی چشمش نگه دارد. حقیقت این است که آثار و دغدغه‌ها و کلمات استاد صفایی بزرگ، آدم را به هم می‌ریزد و به راه می اندازد و راهی می سازد و جریانی می آورد. چه عیب دارد همان طور که دوره ی آثار شهید مطهری را بر خودمان فرض می دانیم؛ آثار مرحوم عین صاد را هم یک دوره خوب ملاحظه و در جمع مان مباحثه و مطالعه کنیم؟ کتاب را به مرور در شب های محرم تمام کردم و حسرت بسیاری از فرصت های از دست رفته را خوردم و بر جدایی و دوری خودم از این معارف، شرمنده و شرمسار شدم. این کتاب ها چراغ راه ماست در کوره راه‌های عجیبِ این دوره و زمانه. این کتاب حتی برای جماعتِ نوجوان هم ، هزارها حرف و صدها درس دارد. چه خوب که نوجوان ها زودتر از سن ما به این کتاب ها سری بزنند که در سن و سال ما، فهم و کاربست این درس ها سخت و سنگین است.

  • حسن مجیدیان

سالگرد استاد صفایی

پنجشنبه, ۲۳ تیر ۱۴۰۱، ۰۹:۱۰ ق.ظ


 

  • حسن مجیدیان

تکافل و تعاون

دوشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۸، ۰۸:۱۹ ق.ظ


✅ تکافل، تعاون و عهده داری


🔸 استاد علی صفایی حائری(عین-صاد)


... هرکس به قدر خود ظرفیتی دارد و به اندازه ی ظرفیت خود می تواند آب بردارد...، می تواند یک استعداد را در نظر بگیرد و گرفتاری هایش را در نظر بگیرد.

اگر این روح در ما زنده شود؛ این روح تعاون و تکافل و عهده داری و کوشش در راه حوائج و گرفتاری ها، دیگر مرگی و کمبودی نخواهیم داشت.

... اگر هر کس، یک نفر یا بیشتر از این استعدادها را در نظر می گرفت و گرفتاری های آن ها را مرتفع می کرد، کارها به خوبی اصلاح می شد و نفراتی تهیه می شدند و این نفرات تهیه شده، باز به تهیه ی دیگران می پرداختند و همین طور افراد زیاد می گردند. هنگامی که افراد عقیم نبودند، تولید زیاد می شود. 

مسائل تأمین و ازدواج و مسکن، به وسیله ی «تکافل و تعاون و سعی در حوائج» به خوبی حل می گردد. این درست است که من برای خودم نمی توانم گدایی کنم، اما برای گرفتارِ دیگر که ننگی نیست، حتی دستور هم هست. اگر همین عهده داری و تکافل در میان ما بود، کار به اینجا نمی کشید. 

... مادام که زیربنای انفاق و ایثار در ما نباشد، چطور می توانیم به این مراحل دست یابیم؟! مادامی که در سطح غریزه هستیم و علاقه ی ما به خودمان از همان حب بقا و حب به ذات تجاوز نمی کند، کجا می توانیم به درد دیگری برسیم؟!

اگر من رشد کرده بودم و شناخت ها و معارفی به دست آورده بودم و از خودپرستی به خداپرستی رسیده بودم و از سطح غریزه رهیده بودم و ″علاقه ی من به خودم، به خاطر خدا و دستور او بود و رسیدگی به خودم از روی وظیفه بود″، در اینجا؛ در اینجایی که محتاج تر و گرفتارتر از من وجود دارد، می توانستم ایثار کنم و یا انفاق کنم و یا لااقل برایش کوشش کنم و در حوائجش سعی کنم و از افراد دیگر بدون آنکه نامش را ببرم و آبرویش را بریزم، برایش وجوهی جمع آوری نمایم.

... اگر روح ایثار و انفاق و قناعت و یا لااقل تکافل و عهده داری و سعی در حوائج و اهتمام به امور مسلمین در ما زنده می شد، بسیاری از مسائل تأمیناتی در همین سطحِ پایین حل می شد و به کمک فلان کس هم احتیاج نمی افتاد.


📚 روحانیت_وحوزه ، ص ۱۸۱ تا ۱۸۷

  • حسن مجیدیان

استاد باصفا!

يكشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۵۴ ب.ظ

  • حسن مجیدیان