حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب جانا» ثبت شده است

"جانا" قصه ی دلنشین اولین مدافع....

دوشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۷، ۰۸:۵۸ ق.ظ

اوایل دهه۹۰ بود. شاید سا‌ل‌های ۹۱یا ۹۲. در آن سال‌ها هر روز صبح از کرج . برای کار و تدریس می‌رفتم به سمت حوالی ترمینال جنوب تهران. به چراغ قرمز چهارراه ترمینال که می‌رسیدم، می‌پیچیدم محله خزانه تا از زیر پل ترمینال به ضلع شمالی آن و سمت مسجد قدس بروم. همان اول میدانگاهی، ابتدای خیابان شهید پرستویی چشمم می‌افتاد به عکس بزرگی از یک شهید؛ شهید «محرم ترک». هر روز به چشم‌های درشت تصویر نگاه می‌کردم و برایم سوال بود که چرا عکسش را کشیده‌اند؟ قبل‌ترها خبری از این عکس روی دیوار کنار میدان نبود...

گذشت تا اینکه زمزمه حضور بچه‌های ما در سوریه، فراگیر و علنی شد و نام شهدا نمایان. یادم هست که شهید «مهدی عزیزی» از آن اولین‌ها بود. اما هنوز اسمی از آقا «محرم» ما نبود! شهید مظلوم و گمنامی که اولین شهید مدافع حرم است. اولین فدایی حضرت عقیله (سلام الله علیها). یکی از نخبه‌ترین و بهترین‌های تخریب در خنثی‌سازی تله‌های انفجاری و مین‌های دست ساز. مربی بسیاری از شهدای مدافع حرم که بعد از او، نام آشنای شهرشان شدند.

«محرم» با شدت گرفتن و شعله ور شدن جنگ در سوریه، وظیفه خود دانست تا به آن جا برود و سوری‌ها را با کم و کیف مبارزه آشنا کند. غیرت و حمیت او اجازه نداد تا در برابر جنگ و کشتار سکوت کند و کارآیی و تخصصش را به جوانان سوری آموزش ندهد. رفت تا نشان دهد بچه شیعه، جنگ و تجاوز در حریم بانوی آفتاب را برنمی‌تابد. او در این مسیر روشن جانش را داد تا شهادتش فتح بابی برای پرواز جوانان دیگر باشد. طلایه‌دار شهدای مدافع حرم...

  • حسن مجیدیان