حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۱۱ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

100 کتاب از محمدرضا سرشار

يكشنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ۱۱:۳۷ ق.ظ

#فهرست ۱۰۰ #کتاب‌ پیشنهادی #محمدرضا_سرشار برای علاقه‌مندان به داستان و رمان ایرانی 1- عریان در برابر باد/احمد شاکری 2- انجمن مخفی/احمد شاکری 3- جاده جنگ(۸ مجلد)/منصور انوری 4- من او‌/رضا امیرخانی 5- ارمیا/رضا امیرخانی 6- دو کبوتر دو پنجره دو پرواز/سیدمهدی شجاعی 7- امروز بشریت/سیدمهدی شجاعی 8- ضیافت/سیدمهدی شجاعی 9- پدر عشق پسر/سیدمهدی شجاعی 10- جزیره سرگردانی/سیمین دانشور 11- سووشون/سیمین دانشور 12- سفر به گرای ۲۷۰ درجه/احمد دهقان 13- سیاه چمن/امیرحسین فردی 14- اسماعیل/امیرحسین فردی 15- آن سوی مه/داریوش عابدی 16- سالهای بنفش/ابراهیم حسن‌بیگی 17- آنک آن یتیم نظر کرده(۲ مجلد)/محمدرضا سرشار 18- شطرنج با ماشین قیامت/حبیب احمدزاده 19- زایو/ مصطفی رضایی 20- همزاد/نورالدین آزاد 21- توت فرنگی‌های روی دیوار/محمد سرشار 22- دیلمزاد/محمد رودگر 23- داستان آن خمره/ هوشنگ مرادی کرمانی 24- فرمانروای مه/مهدیه ارطایفه 25- زمین سوخته/ احمد محمود 26- نرگس/ رحیم مخدومی 27 -نرگس‌ها/راضیه تجار 28- مدیر مدرسه/جلال آل‌احمد 29 -نون و القلم/جلال آل‌احمد 30 -دا/سیده‌زهرا حسینی 31 -از به/رضا امیرخانی 32 -در جستجوی من/منیژه جانقلی 33 -خورشید می‌ماند/کامران پارسی‌نژاد 34 -هفت روز آخر/رضا بایرامی 35 -پل معلق/رضا بایرامی 36 -ریاح/جلال توکلی 37 -مسافر/مجتبی رحماندوست 38 -مخلوق(چاپ کوتاه شده)/فیروز زنوزی جلالی 39 -زنده باد مرگ/ناصر ایرانی 40- شما که غریبه نیستید/هوشنگ مرادی کرمانی 41- راه بی‌کناره/ناصر ایرانی 42- چراغها را من خاموش می‌کنم/ زویا پیرزاد 43- آتش بدون دود/نادر ابراهیمی 44- یک عاشقانه آرام/ نادر ابراهیمی 45- با سرود خوان جنگ، در خطه نام و ننگ/نادر ابراهیمی 46- بامداد خمار/فتانه حاج سیدجوادی 47- حافظ هفت/ اکبر صحرایی 48- آذرستان/محمدعلی علومی 49- برای پدرم/ اقدس ارطایفه 50- نغمه در زنجیر/میثاق امیرفجر 51- عقیل عقیل/محمود دولت‌آبادی 52- مرد/محمود دولت‌آبادی 53- ورق‌پاره‌های زندان/بزرگ علوی 54-چشمهایش/بزرگ علوی 55- اندکی سایه/احمد بیگدلی 56- اسیر زمان/اسماعیل فصیح 57- لاله برافروخت/اسماعیل فصیح 58- آفتاب‌پرست نازنین/محمدرضا کاتب 59- پری‌رو/حسین مرتضوی کیاسری 60- خلوت مدیر/علی‌اکبر والایی 61- روی ماه خداوند را ببوس/مصطفی مستور 62- نخل‌ها و آدم‌ها/نعمت‌الله سلیمانی 63- تنگسیر/صادق چوبک 64- فصل کبوتر/حسین فتاحی 65- پریباد/محمدعلی علومی 66- عروج/ناصر ایرانی 67- لحظه‌های انقلاب/محمود گلابدره‌ای 68- تالار پذیرایی پایتخت/محمدعلی گودینی 69- فال خون/داوود غفارزادگان 70- آفتاب در حجاب/سیدمهدی شجاعی 71- حوض سلطون/محسن مخملباف 72- باغ بلور/محسن مخملباف 73- برخورد/محمود اکبرزاده 74- باغ بهشت/محمدرضا ملکی 75- خفتگان بیدار/محمدسعید بهمن‌پور 76- زندگی که گریخت/ جلال آل احمد 77- دود پشت تپه/محمدرضا بایرامی 78- زخمدار/ جهانگیر خسروشاهی 79- زندانی قلعه هفت‌حصار/حسین فتاحی 80- سرگذشت کندوها/جلال آل‌احمد 81- سفر خشم/علی مؤذنی 82- سه روایت از یک مرد/محمدرضا بایرامی 83- ضیافت به صرف گلوله/مجید قیصری 84- غواص و ماهی/محمود کیانوش 85- فقط به زمین نگاه کن/محمدرضا کاتب 86- کشته عشق/اسماعیل فصیح 87- کشتی پهلو گرفته/سیدمهدی شجاعی 88- کوچک جنگلی/امیرحسین فردی 89- کوچه اقاقیا/راضیه تجار 90- نخلهای بی سر/قاسمعلی فراست 91- مردی در تبعید ابدی/نادر ابراهیمی 92- مهمان مهتاب/فرهاد حسن‌زاده 93- پرواز بر فراز ویودینا/محمود اکبرزاده 94- قسمت دوم/سیدهاشم حسینی 95- چشمی که بستم، چشمی که بگشود/مریم مقانی 96- مفتون و فیروزه/سعید تشکری 97- گرگ‌سالی/امیرحسین فردی 98- زنها همه مثل هم‌اند/محمد سرشار 99- رستاخیز عاشقی/محمد سرشار 100- زنی با کفش‌های مردانه/ محمدعلی گودینی

  • حسن مجیدیان

مسایل بعد از مرگ

يكشنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ۱۱:۲۷ ق.ظ

 

از نظر حقیر، دین و وطن و نظام مسئله ای بعد از مسئله مرگ هستند. چگونه مردن، بزرگترین و مهم ترین مسئله ی زندگیست. بیایید و بیاییم به این فکر کنیم. قرار است چگونه بمیریم؟ اینطور که گفته شده، قرار است آخرین وضعیت حیاتمان، در لحظه مرگ، تبدیل به ابدیت شود. یعنی تا ابد در همان شرایطی که هستیم خواهیم ماند. خوب این جسم را که قرار است ترک کنیم. پس آن حالتی که قرار است به صورت ابدی در آن بمانیم، حالت روحی، ذهنی و روانی ماست. بسم الله. فرض کنیم الان لحظه مرگ است. آیا وضعیت روحی ای که در آن قرار داریم ارزش این را دارد که تا ابد در آن باقی بمانیم؟ فقط چند لحظه ( شما بگیر 40 سال دیگر که فرقی با 40 ثانیه دیگر نمی کند) وقت داریم برای تغییر این شرایطمان. ارزشش را دارد چیز دیگری اولویت قرار بگیرد؟ پس اگر به دین، فلسفه، وطن، دیگری، عشق، سیاست، هنر یا هر چیز دیگر می پردازیم می بایست غایتش این باشد که لحظه آخر در بهترین شرایط باشیم... احمقانه است همه آنچه به ما داده شده است، همه فرصت ها و ظرفیت ها و از همه مهمتر، آنچه می توانیم در لحظه آخر باشیم را بدهیم تا یک غضنفر (که ممکن است رئیس، فیلسوف، سلبریتی، مرجع تقلید، سیاست مدار، استاد اخلاق یا هر کوفت دیگری باشد) که خود هنوز برای لحظه آخرش کاری نکرده راضی شود... همه اینها که گفتم قراراست فدای لحظه آخر من شوند و نه بالعکس...

میثم غضنفری
 

  • حسن مجیدیان

شهید خوش غیرت در قاب یک روایت

چهارشنبه, ۱۹ بهمن ۱۴۰۱، ۰۹:۳۲ ق.ظ

"تنها برای لبخند" روایت هایی است از بهنام حشمدار که به نوعی در آن مقطع زمانی دوست و مربی علی خلیلی بوده است. تلاش نویسنده در جای جای خاطرات، ترسیم سیرِ رو به رشد علی در خلال مجاهدت ها و ارائه تصویری روشن از سلوک دگرگونه ی او پس از ماجرای جراحت است.  کتاب اساسا، مختص فعالان جبهه ی انقلاب در سنگر تعلیم و تربیت است. الگویی مناسب برای آنها که دغدغه ی بچه های مردم را دارند. برای هیاتی ها و بسیجی ها و اهالی انقلاب. "تنها برای لبخند" که برآمده از دغدغه ی چندین ساله ی نویسنده است ،خودش حکایت جالبی از عنایت و توجه شهید به این کتاب دارد که در صفحات کتاب مذکور شده است. اهتمام عجیب و غریب به روضه ی اهل بیت علیهم السلام بویژه نوعی از شیدایی و حب به مادر شهیدان حضرت زهرا سلام الله علیها، خدمت بی منت در هیات بویژه پرداختن به کارهای پایین تر و بی مشتری و عهده داری کارهای روی زمین مانده، لطف و عنایت و خاکساری ویژه به مادر، تحمل و صبر بر جراحت و نقاهت و سختی درمان و محرومیت از تحصیل و تفریح و تغذیه، بی چشمداشتی حقیقی ، عشق و علاقه ی ناب به امام رضای مهربان، شوخ طبعی و شلوغ کاری های بامزه، ایثار و بذل مال و.... بسیاری از این دست فضایل که در خاطرات شهید به خوبی و سادگی روایت شده را اضافه کنید به عفو قاتل و اغماض از آن جوان خطاکار و در نهایت طلب شهادت و آمادگی برای رفتن و دل کندن از دنیا. همه اینها تکه هایی خواندنی است از حیات جهادی و عروج عارفانه ی مربی مجاهد و شهید خوش غیرت و شهید ناموس، شهید علی خلیلی بزرگ. کتاب  دلنشین و بی ادعاست. نویسنده دنبال خلق اثر جذاب نبوده اما جذاب درآمده. حتی جاهایی حالت خطابه دارد که خب برآمده از روحیه ی سخنوری این طلبه ی عزیز است. او تلاش کرده ضمن روایت علی خلیلی، اهمیت پرداختن به نسل نوجوان و درگیرشدن با مسائل آنان و راه اندازی تشکیلات و جریانی برای تربیت این نسل را به این و آن گوشزد کند. بی شک دغدغه ی شهید عزیز هم همین بوده است و حتی داستان مجروحیت او در شب نیمه ی شعبان، حین رساندن دو دانش آموز به منازلشان اتفاق افتاده. علی خلیلی عمر کوتاهش را وقف بچه های مردم کرد. جانش را برای ناموس این کشور هدیه داد. او دنبال مزد و مطالبه نبود. برای لبخند رضایت آقا جلو رفت و درد و رنج دشنه را دوسال رنجورانه و صبورانه تحمل کرد و آسمانی شد. رضوان خدا بر او که بی تاب رفتن بود. کتاب ارزش خواندن و دنبال کردن و تبلیغ و نُمایاندن و سر دست گرفتن دارد. برای کتاب زحمت فراوان کشیده شده است. درود بر هنر و قلم و همت نویسنده. امیدوارم دیده و خوانده و فراگیر شود. 

  • حسن مجیدیان

کتاب ناله های عشق

سه شنبه, ۱۸ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۰۷ ق.ظ

طبیعتا خیلی فرصت کتاب خواندن نداریم. کتاب ها و علایق و اولویت های ما هم کم نیست. من هم به حسب عادت و علاقه، ادبیات را دنبال میکنم. می‌خوانم و کتاب را کنار می‌گذارم. خیلی کم پیش می آید که دوبار کتابی را بخوانیم. اما ناله‌های عشقِ آقای قادری را امروز خواندم و دوباره برگشتم از اول بخوانم. تازه در بار اول با مداد هم زیر جملاتش را خط کشیدم کاری که معمولا فرصت و حالش را ندارم. اما این کتاب که راجع به حضرت سلمان است فرق داشت. عجیب کتابی است. کاش حال داشتم و فرازهایی از کتاب را در کانال می‌گذاشتم. با این کتاب از دریچه ی نگاه آن صحابی بزرگ، عاشق حضرت رسول روحی فداه و مولایمان علی و حضرت زهرای مطهره می‌شوید. چقدر این کتاب عظمت رسول و مظلومیت علی و بویژه دردها و محنت های حضرت زهرا س را خوب ترسیم کرده. انگار خودشان این کلمات خوب و خوشایند و جالب را در دهان و قلم نویسنده گنجانده اند. ناله های عشق، حکایت غریبِ غربتِ خاک است که خداوند بسیار دوستش می داشت و بر او سلام می فرستاد. یعنی جناب روزبه ایرانی که شد سلمانِ محمدی. کتاب را انتشارات نیستان چاپ کرده.

#معرفی_کتاب

#ناله_های_عشق

#نصر_الله_قادری

 

  • حسن مجیدیان

کتاب سوء قصد به ذات همایونی

سه شنبه, ۱۸ بهمن ۱۴۰۱، ۰۹:۵۷ ق.ظ

 

دنبال کردن کارها و آثار کسانی دیگر که جور دیگری فکر میکنند و جریان متفاوتی دارند، ضرر ندارد. شناخت اینها به جامعیت ما کمک می‌کند. کارهای نشر چشمه که به نوعی مبلغ جریان روشنفکری در جامعه و بازار کتاب ماست، عموما خواندنی هستند و با دقت و وسواس تولید شده اند و زیرپوستی حرف و ایده و نگاه خودشان را تبلیغ می‌کنند و جلو می‌برند.

متأسفانه جریان انقلاب اسلامی جز در مواردی ، عموما فقط به کتاب‌سازی مشغولند. همین می‌شود که در طول ۳ سال ۷۰۰ جلد برای حاج قاسم سلیمانی چاپ شده است.

بهرحال اگر حال دارید کتاب آقای جولایی که نویسنده ی قابلی است را بخوانید که در حال و هوای دوران قاجار و مبارزاتِ آن روزهای آزادی خواهان است.

#معرفی_کتاب

#سوء_قصد_به_ذات_همایونی

 

  • حسن مجیدیان

شهیدی که زبان نسل z را بلد بود!

يكشنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۱، ۰۹:۲۰ ق.ظ

شهیدی که زبان نسل Z را بلد بود!

«همیشه مربی» برای بار دوم به کتابفروشی‌ها آمد

این روزها که بازار فیلم و الگوهای یک بار مصرف هالیوودی داغ است، سر زدن به کتاب آن هم از آدمی به ماندگاری شهید محمد عبدی خالی از لطف نیست.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - شما امروز را نبینید که هزار جور اسم برایشان پیدا کرده اند، نسلz ، دهه هشتادی و نودی‌ها، نوجوان پلاس، نسل نو و...یک زمانی این نسل نامرئی‌تر بودند و محمد عبدی مربی همین نسل نامرئی پر انگیزه بود.

کتاب، کتاب عجیبی است، اصلا کتاب‌ها عجیبند، پل می زنند بین زمان و مکان و مثل یک دروازه راهی می‌شوند برای ‌بردنت به یک آسمان دیگر، یک حال و هوای دیگر، یک دنیای دیگر، این کتاب اما عجیب تر است، داستان این شهید مربوط به جنگ های سخت نیست، شهید قصه‌ی ما اوایل جنگ نرم بود که خونش ریخت روی زمین، شاید گلوله جنگی خورده باشد اما زندگی اش را که ببینی بیشتر غصه خورده بود و دلش برای بچه های مردم سوخته بود، عجیب بود دلسوزی اش، خیلی عجیب بود بی قراری اش، عبدی فقط دوسه تا گلوله نخورد، تن و بدنش را که نگاه می کردی، پر پر بود از گلوله‌های طعنه و زخم زبان و ... که ول کن این نسل بیخودی را و بیخود برای خودت و پشت سر خودت حرف نتراش، مثل بقیه باش، عادی باش، بیخیال باش، اصلا این ها بچه های مردمند، به تو چه؟

شهیدی که زبان نسل Z را بلد بود!

کتاب همیشه مربی یک کارگاه کامل تربیتی است، همیشه مربی فقط از یک شهید حرف نمی‌زند، از یک تفکر می‌گوید، از یک جریان مبارک که دلش به حال بچه‌های مردم ‌سوخته و هنوز به من چه گفتن یادنگرفته است!

کتاب پر است از جمله‌های کوتاه و روان، کوتاه اما پیوسته، طوری که وقتی صفحات را ورق می زنی ، پرت می‌شوی وسط خاطرات شهید و مدام توی ذهنت از خاطره هاش تصویر می‌سازی، خوبی کوتاهی جملات این است که می‌توانی هر ازگاهی که سقف آسمان برایت کوچک شد و سرت را روی زانو گذاشتی تا از دردهای زمینی گلایه کنی، کتاب را ورق بزنی و هر چند صفحه که دلت خواست، طعم زندگی و زنده بودن بچشی و نگران نباشی که اگر این بخش را نخواندم بخش بعد را نمی‌فهمم! اصلا هرجای کتاب را که باز کنی، یک نفر دارد برایت از زندگی این شهید قصه می‌گوید.

این روزها که بازار فیلم و الگوهای یک بار مصرف هالیوودی داغ است، سر زدن به کتاب آن هم از آدمی به ماندگاری شهید محمد عبدی خالی از لطف نیست.
خون حرکت می‌آورد و خون شهید می‌جوشد و نسل ها را تکان می‌دهد، حالا شما حساب کن شهیدی که کارش تربیت بوده و مربی گری، کسی که می‌گوید خدا من را آفریده برای معلمی ومربی گری، خون اش چه شاهکاری می‌کند با دل انسان ها؟

کتاب سه فصل دارد ولی فصل دومش که در مورد مربی گری شهید بود، از فصل های دیگرش شگفت انگیزتر بود، حتی از فصل سوم که شهادتش بود، محمد عبدی شهید بود که شهید شد، شهیدی که بین ما بود و مثل ما راه می رفت، حرف می زد، غذا می‌خورد، اما مثل خودش مدام غصه‌ی بچه‌های مردم را می‌خورد و اشک می ریخت... گریه نمی‌کردها اما اشک می ریخت...

راهی که آن روز شهید عبدی ها شروع کردند امروز خیلی ها دارند ادامه می‌دهند و همین طلبه‌ی شهید «آرمان عزیز» یکی از این آدم ها بود و حالا تو میبینی که محمد عبدی رفت اما هنوز ادامه دارد...

*سیدعلی فلاح میرموسوی

  • حسن مجیدیان

همیشه مربی در طاقچه

يكشنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۲۸ ق.ظ

 

بسم الله

امروز سالگرد شهادت مربی شهید محمد عبدی است. در مورد شهید عزیز و کتاب او برایتان قبلا نوشته ام. به مناسبت این روز کتاب همیشه مربی را در طاقچه ببینید.

  • حسن مجیدیان

آیینه‌ای ساده از شهیدی گمنام و مظلوم

سه شنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۱، ۱۲:۱۸ ب.ظ

 

چند خط برای کتاب «زخمی لبخند»

کتاب شهید علی خلیلی به‌سان زندگی او کوتاه است و شگفت. همان که آن عزیز سفرکرده کم زیست و کم گفت و زود رفت،«زخمی لبخند» هم کلماتش کم است و کوتاه و زودخواندنی!

این کتاب را به‌تازگی انتشارات پرکار و متعهد شهید کاظمی به قلم خانم زهرا یوسفان روانه بازار نشر کرده است. روایت‌هایی خوشایند از زبان مادر شهید و یکی از دوستان علی. نمودی از حجب و حیا و خلوص و جهاد این شهید راه فضیلت. شهید فریضه بزرگ اما مظلوم و متروک امر به معروف و نهی از منکر. 
علی خلیلی، طلبه کوشا و بی‌ادعایی بود که در شب نیمه شعبان سال۱۳۹۰ در شرق تهران، حین فریضه امر به معروف و برای دفاع از ناموس ما، شاهرگش دچار آسیب و جراحت شد. بعد از آن شب سخت لطمه و جراحت که تا مرز شهادت رفت و برگشت، سلوک نویی در زندگی این جوان دهه هفتادی آغاز شد. 
این کتاب هم عمدتا همین مقطع را به خوبی و شیرینی پوشش داده است. صفا و سادگی او، عشق و محبت او به اهل‌بیت علیهم السلام خصوصا به حضرت صدیقه طاهره سلام ا... علیها، حرص و جوش برای تربیت بچه‌های مردم، کار و دوندگی در هیات و حوزه و اردوهای دانش‌آموزی، احترام خانواده، بی‌تعلقی به دنیا، شوق شهادت و دل کندن از این خراب‌آباد و... در گوشه‌گوشه گفتارهای کتاب منعکس شده است.
 کتاب روان است و بدون دست‌انداز. به دنبال به رخ کشیدن وزن ادبی و غنای روایی خودش نیست. آیینه‌ای است ساده از شهیدی گمنام، مظلوم، غریب و البته دست نیافتنی برای ما. این کتاب را از این نظر می‌ستایم که اتقان و سندیت خاطرات را فدای جذابیت و جذب مخاطب و این حرف‌ها نکرده است.  زخمی لبخند اگر چه کتابی مناسب برای بچه‌هیاتی‌ها، فعالان در بسیج و مدرسه و حوزه است اما با طرح جلد بهتر و عمومی‌تری می‌توانست مخاطب عام را هم به سمت خودش بیشتر بکشاند. چرا که حکایت علی خلیلی، حکایت جوان از جان‌گذشته‌ای است که هستی‌اش را فدای مردم ایران کرده است. امیدوارم جزوه کوچک زندگی شگفت علی آقای خلیلی را همه بخوانند و بزرگ بدارند.

  • حسن مجیدیان

 

اخیراًکتابی منتشر کرده به اسم «» [=Applying Critical Thinking to Modern Media]. به نظرم داشتن تفکر انتقادی در حوزه‌ی رسانه بسیار مهم هست. در این کتاب شش اصل تفکر انتقادی در مواجهه با رسانه رو بیان کرده:

۱. شکاکیت معقول [Reasonable skepticism]: این عادت را در خودمان بپروارنیم که هر ادعایی رو قبول نکنیم مگر این که ادله‌ی موجهی برای قبول آن در اختیار داشته باشیم و در برابر این وسوسه مقاومت کنیم که به صورت خود به خود و اتوماتیک به هر خبری باور آوریم.

۲. فراشناخت [Metacognition]: این توانایی را در خود ایجاد کنیم که به‌صورت نقادانه درباب باورها و ارزش‌های خودمان بیندیشیم.

۳. نظر کلی [Overview perspective]: ادعاها و عقاید را دربافت و زمینه‌ای ارزش‌گذاری کنیم که تمام اطلاعات مربوط را تا حد ممکن در اختیار داشته باشیم.

۴. گشودگی [Openness]: آمادگی داشته باشیم که عقایدی متفاوت از عقاید خودمان را بررسی کنیم و سعی کنیم دیدگاه‌های مخالف را تا حد ممکن فهم کنیم. فهم دیدگاه مخالف با قبول آن فرق دارد.

۵. تواضع فکری [Intellectual humility]: قبول کنیم که محدودیت داریم و بپذیریم که همیشه احتمال دارد که دچار خطا شویم و داوری را به حالت تعلیق در آوریم مگر این که تمام اطلاعات مربوطه را هم در اختیار داشته باشیم و هم فهم کرده باشیم.

۶. مسئولیت [Responsibility]: قبول کنیم که باورها و اعمال ما در حوزه‌ی آنلاین و آفلاین پیامدهای زیادی دارد و نسبت به این پیامدها مسئولیت داریم.

 

نویسنده: (پژوهشگر اندیشه سیاسی)

  • حسن مجیدیان

کتاب تنها برای لبخند

يكشنبه, ۹ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۵۱ ق.ظ

 کتاب آقای حشمدار را خواندم. با این‌که قبل از چاپ، متن اولیه را دیده بودم اما برخلاف انتظارم، متن نهایی بسیار خوب و روان و تاثیرگذار بود. با علیِ خلیلیِ دیگری در این کتاب مواجه شدم که نمی شناختمش. چقدر خوبه که حداقل رفقای علی به این کتاب، التفات ویژه بکنند و بخوانند و مبلغ کتاب باشند. شهید خلیلی عزیز ظرفیتِ کتاب هایی بیش از این را الحمدلله دارد. کما اینکه تا حالا ۳ جلد کتاب به نام های "نای سوخته"،"زخمی لبخند"و "تنها برای لبخند" در مورد ایشان چاپ شده است. کتاب شهید خلیلی را از انتشارات شهید کاظمی دریافت کنید.

 

 

  • حسن مجیدیان