حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۱۲ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

خانم! فردا کوچ است

چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۴۶ ق.ظ

یک کتابچه یک سفرنامه ی بامزه از خانمِ سکینه سلطان همسر ناصرالدین شاه خواندم که بد نبود. حکایت سفر عتبات و تشرف به حج. خانم وقارالدوله با سفرنامه ای که برای حدود ۱۲۰ سال پیش است، سختی ها و دردسرهای سفرهای قدیمی و خُلق و خوی مردمان عراق و عربستان آن روز را روایت می‌کند. برای آنها که متون دوره ی قاجار و ادبیات آن زمانه را دوست دارند؛ کتاب جالبی است. از نشر اطراف.

 

  • حسن مجیدیان

گفت و گو با استاد سادات رضوی

سه شنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۵۰ ق.ظ

شور خوانی فعلی گوشه‌ای از یک تخصص مداحی است نه همه آن

شور خوانی فعلی گوشه‌ای از یک تخصص مداحی است نه همه آن

سادات رضوی گفت: امروز استادی که برای اکثریت مداحان باشد وجود ندارد و برخی مداحان مداحی نمی‌کنند بلکه شور خوانی و ریتم خوانی می‌کنند در حالی که شور خوانی فعلی گوشه‌ای از یک تخصص مداحی است.

فرهنگ مدح و مداحی یکی از عوامل مهم در ترویج اندیشه اسلامی شیعی و تثبیت آن در طول تاریخ ایران اسلامی به شمار می‌رود و در طول تاریخ مداحان و شاعران فراوانی با استفاده از اشعار، سیره و رفتار اهل بیت (ع) را با اسلوب‌های هنری و قالب‌های جذاب پایدار و تأثیرگذار توصیف و به مخاطبان انتقال دادند. هیأت فرصتی برای پرورش انسان و انسان‌سازی است که اگر به این مقوله بها داده نشود و آموزش‌های لازم صورت نگیرد، خسارتی را در پی خواهد داشت و چون مداحان و هیأت‌های مذهبی با جمعیت قابل‌ملاحظه‌ای از افراد جامعه به‌ویژه جوانان و نوجوانان در ارتباط هستند می‌توانند نقش مؤثری در تربیت آنان داشته باشند بنابراین اگر محتوایی که مداحان و هیأت‌های مذهبی به مخاطبان خود می‌دهند، غنی نباشد ممکن است تربیت دینی جوانان به‌ویژه انگیزه حضور مردم در مجالس دینی با چالش روبه‌رو شود.

شور خوانی فعلی گوشه‌ای از یک تخصص مداحی است نه همه آن

در بیست و بنجمین گام با سیدعلی‌محمد سادات رضوی‌ مداح اهل بیت (ع) گفت‌وگو کردیم:

*شما از سال ۱۳۵۰ از سن ۱۴ سالگی نوحه خوانی و ستایشگری برای اهل‌بیت علیهم السلام را آغاز کردید، مرحوم پدر بزرگوار شما هم از منبری‌های خوب غرب تهران بودند، برای ما از پیشینه خانوادگی در این باب و آموخته هایتان از مرحوم پدر بفرمائید.

پدرم از اهالی شهر مقدس قم بود؛ لازم به ذکر است اصالت سادات رضوی همه به شهر مقدس قم بر می‌گردد چرا که سلسله سادات‌رضوی که نسبشان‌به موسی‌مبرقع‌فرزند بلافصل امام‌جواد می‌رسد در قم مدفون هستند. ایشان ابو زوجه ای داشتند که اهل علم و معرفت بود و پدرم به واسطه ایشان قدم به وادی روحانیت می‌گذارد. سال ۱۳۲۱ به تهران مهاجرت و زندگی خود را در منطقه سلسبیل آغاز می‌کند.

دو اخوی بنده به نام سید علی اکبر و سید علی نقی بزرگ‌تر از من هستند و هر دو در وادی ستایشگری حضور داشتند و دارند اما نه به مقداری که بنده در این عرصه فعالیت دارم. بسیاری از اموری که به رعایت آن اهتمام دارم و از سفارشات مرحوم پدرم هست مدیون برادرهای خود هستم که بیشتر پدر را درک و از محضر ایشان کسب فیض کردند.

سال ۵۰ در سن ۱۳ سالگی پدرم را از دست دادم و در کنار برادرم سید علی نقی وارد عرصه ستایشگری شدم. از همان طفولیت به خواندن علاقه داشتم و مرحوم پدرم نیز خواننده خوب و قابلی بود و از نظر صوت و صدا بسیار قوی بود؛ ایشان موسیقی را هم خوب می‌شناخت. خاطرم هست پدرم از همان طفولیت در ماه مبارک رمضان یک قرآن پول به بنده می‌داد تا بروم و اذان بگویم. گاهی نیز اشعاری می‌داد و می‌گفت این شعر مثنوی است و باید به فلان سبک خوانده شود.

وقتی به همراه برادرم به مجالس می‌رفتیم چند نوحه و شعر به من یاد داده بود و می‌گفت هر زمان که این اشعار را خواندم با من بخوان و می‌خواندم، رفته رفته در این عرصه مهارت کسب کردم. یادآور می‌شوم هنوز که هنوز است در بسیاری از مسائل از اخوی کمک می‌گیرم چرا که ایشان تحصیلات دانشگاهی و حوزوی دارد و همچنان بنده شاگرد ایشان هستم.

* بحمدالله حضرتعالی از جمله معدود مداحانی هستید که تسلط بر دستگاه‌های موسیقی و ردیف‌های آوازی دارید. این یادگیری از کجا و به چه صورت و توسط چه کسی یا کسانی برای شما حاصل شد؟ مداحی با تسلط بر دستگاه‌های موسیقی و ردیف‌های آوازی چه تفاوتی با مداحیِ غیرِ آن دارد؟

پدرم موسیقی را خوب می‌دانست و در عین حال بسیار خوب می‌خواند؛ ایشان مشوق اصلی بنده در یادگیری دستگاه‌های موسیقی بود. خاطرم هست نخستین آوازی که خواندم مثنوی افشاری بود. مثنوی افشاری اصل مثنوی است. از همان دوران به موسیقی علاقمند شدم. باید بگویم دستی هم در خوشنویسی دارم.

پدرم خوشنویسی می‌کرد و جناب استاد رضا مافی که از بزرگان خوشنویسی بود در همسایگی ما بود؛ ایشان مبتکر و مبدع نقاشی خط در ایران به شمار می‌رفت. بنده به منزل این استاد بزرگ رفت و آمد داشتم. در آن دوران در دبیرستان‌ها مسابقات مختلف هنری برگزار می‌شد که یکی از آن مسابقات مسابقه خوشنویسی بود یادم هست در یک دوره بود که در سطح کشوری در حوزه خوشنویسی رتبه کشوری کسب کردم. استاد مافی مرا به استاد سید حسین میرخانی ارجاع دادند ایشان استاد ارشد انجمن خوشنویسان به شمار می‌رفت.

بعدها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم محمد رضا شجریان سال ۱۳۵۸ کلاسی را در مرکز رادیو در میدان ارک برگزار کرد و متقاضیان ابتدا در آزمون ورود شرکت کردند از میان ۲۵۰ شرکت کننده در آزمون تنها بنده پذیرفته شدم. این کلاس زیاد طول نکشید و قریب به یک سال آواز شور و دشتی را در این کلاس فرا گرفتم بعد کلاس منحل شد

زمانی که نزد استاد میرخانی رفتم از بنده پرسید غیر از خوش نویسی به چه کار دیگری اشتغال داری؟ گفتم می‌خوانم! گفت بخوان و بنده چند بیت شعر خواندم فارغ از اینکه بدانم استاد سید حسین میرخانی خود در موسیقی طول‌هایی دارد و نوازنده‌ای بی نظیر در حوزه کمانچه است. بعدها که متوجه شدم از ایشان پرسیدم چرا ساز نمی‌زنید گفت: من اولین قرآن نستعلیق را به قلم تحریر در آورده‌ام و دستی که قرآن نوشته است نباید به ساز برسد؛ ایشان بعد از نگارش قرآن کریم ساز را به صورت کامل کنار گذاشته بود. بر این اساس در میان هفته به دفتر ایشان مراجعه می‌کردم و نزد این استاد بزرگ به یادگیری خوشنویسی و موسیقی اهتمام داشتم؛ لازم به تاکید است در گذشته اساتید قبل از آموزش هنر ابتدا انسانیت و اخلاق را به شاگردان آموزش می‌دادند به گونه‌ای که اولین سرمشق خط نویسی اساتید این عبارت بود ادب آداب دارد؛ جناب میرخانی یک استاد اخلاق، تقوا و انسانیت بود. ایشان نیز نامه‌ای به مرحوم استاد اسماعیل مهرتاش نوشت و مرا به ایشان معرفی کرد.

استاد مهرتاش دو کلاس هنر پیشگی و آواز و موسیقی داشت. وقتی نزد استاد رفتم و نامه را به ایشان تقدیم کردم مرا تجلیل و تقدیر کرد و خواست چند شعر برایشان بخوانم و خواندم. سپس قرار شد دوشنبه‌ها و چهارشنبه‌ها نزد ایشان بروم. در این مرکز خواننده‌های تراز اول چون شجریان، عبدالوهاب شهیدی، هنگامه اخوان، محمد منتشری و جمال وفایی می‌آمدند و شاگرد ایشان بودند. در طول این ایام سعی کردم ردیف و آوازها را نزد این استاد فرا بگیرم و این مهم چند سال طول کشید. اگر امروز جوانان وارد این وادی نمی‌شوند به دلیل سختی مسیر و نداشتن صدای اولیه است.

بعدها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم محمد رضا شجریان سال ۱۳۵۸ کلاسی را در مرکز رادیو در میدان ارک برگزار کرد و متقاضیان ابتدا در آزمون ورود شرکت کردند از میان ۲۵۰ شرکت کننده در آزمون تنها بنده پذیرفته شدم. این کلاس زیاد طول نکشید و قریب به یک سال آواز شور و دشتی را در این کلاس فرا گرفتم بعد کلاس منحل شد.

شور خوانی فعلی گوشه‌ای از یک تخصص مداحی است نه همه آن

*در همین زمینه اگر بخواهید به مداحان جوان توصیه برای آشنایی با دستگاه‌ها و ردیف‌ها و گوشه‌ها بکنید چه می‌فرمایید؟ چه منابع و تمرینی در این باب داریم؟

دانستن این هنر چند فایده برای شخص، هنر کشور و آیندگان دارد من توصیه می‌کنم کسانی که حتی حنجره آوازی ندارند بروند و فرا بگیرند. البته این کار به قدری دشوار است که بسیاری از جوانان از ادامه راه منصرف می‌شوند. در پای هنر باید خون جگر خورد و خوشنویسی یکی از آن هنرهاست انسان که به همین راحتی نمی‌تواند غلام حسین امیرخانی بشود. مداحان جوانی که وارد وادی مداحی شده‌اند می‌طلبد چارچوب و استخوان بندی آواز ایرانی را فرا بگیرند. اینکه بخواهند همه گوشه‌ها را یاد بگیرند کار دشواری است و همه گوشه‌ها نیز برای یک مداح کارایی ندارد. به قدری آوا و گوشه‌های متعددی در موسیقی داریم که این نیست بنده نیز به همه گوشه‌ها اشراف داشته باشم اما گوشه‌های اصولی را می‌دانم برای مثال دستگاه همایون درآمد، چکاوک، بیداد، بختیاری، چارپاره و… دارد که آنها را فرا گرفته‌ام اما شاید گوشه‌های فرعی را ندانم. خوب است که جوانان بیایند و همایون را فرا بگیرند و بدانند همایون چه نوع آواز، ردیف و گوشه‌ای است و مادر آوازهای کشورمان کدام است؟؛ این فرا گیری به خودشان کمک می‌کند.

انسان هر کاری را علمی انجام دهد خوب است. موسیقی ایران موسیقی غنی است و می‌توان گفت جز سه موسیقی برتر جهان و شاید اولی باشد. خاصیت موسیقی ایرانی آرام بخشی بوده و قدرت تفکر به انسان می‌دهد به گونه‌ای که انرژی خاص و بادوامی را به آدمی منتقل می‌کند. آیا موسیقی رپ، راک و داک چنین است؟ اینکه این نوع موسیقی‌ها وارد عرصه مداحی شده می‌توان گفت دستانی پشت پرده است تا این نوع موسیقی‌ها وارد مداحی شود.

  • حسن مجیدیان