حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتشارات سوره مهر» ثبت شده است

رمان انجمن مخفی

دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۴۸ ق.ظ

 

سلام. شب ها کار خوب آقای احمد شاکری را مطالعه میکنم. کار در حال و هوا و زمانه ی مشروطه است و خواندنی. بخوانید...

  • حسن مجیدیان

رمان صدای تیر در گردنه

دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۱۸ ق.ظ

 

کتاب واقعا خواندنی است. داستان دو برادر زورمند اما فقیر که برای ارباب خود مزدوری می کنند و گله بانی. تا اینکه یک شب طوفانی و بارانی برای آنها اتفاقاتی می افتد که زندگی آنها را دگرگون می کند. حجم کتاب هم کم است. حتما ببینید. از انتشارات سوره مهر

  • حسن مجیدیان

رمان ماتی خان

چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۵۰ ق.ظ

 

سلام. خیلی وقته که حال و حوصله ی به روزکردن وبلاگ رو نداشتم. حالا هم که اومدم خیلی مزاحمت ندارم. شب ها قبل از خواب چند صفحه از رمان ماتی خان رو میخونم. کار خوندنی ای از جناب عبدالرحمن اونق. از انتشارات سوره مهر. شما هم حال داشتید این داستان رو که تو حال و هوای ترکمن صحراست از دست ندید. 

قربانتان...

 

  • حسن مجیدیان

شاید پیش از اذان صبح

سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۲۷ ق.ظ

 

این روزها و در حال و هوای سالگرد شهید سلیمانی عزیز که احتمالا از عکس و فیلم و صدای آن شهید لذت می برید، خواندن این کتاب را از دست ندهید. کاری دل نشین و خواندنی از احمد یوسف زاده که سالها با حاجی رفیق و همدم بوده. سوره مهر این کتاب را چاپ کرده است.

  • حسن مجیدیان

درباره ی رمان اثریا

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۴ ق.ظ

جسارت‌های دوست‌داشتنیِ «اثریا»

داستان اثریا - انتشارات سوره مهر - کراپ‌شده

بازنشسته‌های بیکار، جوانان جویای نام، خل و چل ها و رزمنده های مُقاتلِ جنگنده همان چهار گروهی هستند که در فصل نهم از آنها ذکر خیری شده است! 

به گزارش مشرق، حسن مجیدیان،‌ نویسنده و فعال فرهنگی در مطلبی نوشت:

جنگ سوریه که آرام آرام شعله ور شد و نمایه‌ها و نشانه‌هایی از ویرانگری و یاغی‌ گری گروه‌های مسلح تکفیری، علنی و پدیدار شد، ذهن‌های کنجکاو بسیاری به این سمت رفت که حقیقت این جنگ چیست؟ مسلحین و تکفیری‌ها چه کسانی هستند؛ داعش و النصره چیستند و ماهیت و انگیزه‌شان چیست؟ بچه ها و رزمندگان ما آنجا چه میکنند؟ چطور می‌جنگند؟ اصلا سوریه چه مختصاتی دارد؟ حلب و حماء و حمص و کفریا و لاذقیه و رقه و ریف دمشق و داریا و درعا و جاده خناصر و اثریا و... چه جور جاهایی هستند و... 

آن اوایل دسترسی پاسخ به این سوالات خیلی راحت نبود. با وجود حضور مستشاری رزمندگان ایرانی و حتی شهادت این عزیزان، هنوز آن چنان که باید اخبار دقیق و مستند از تحولات این جنگ تمام عیار، در دسترس نبود. شهادت هادی باغبانی مستند ساز جوان ایرانی اولین بهانه برای حضور رسانه‌ای هنرمندان متعهد جبهه انقلاب در پهنه نبرد سوریه شد. بعد از این بود که آرام آرام و با احتیاط بسیار، سروکله مستندسازان با انگیزه ما در سوریه پیدا شد. مستندها که ساخته و پرداخته شدند آرام آرام کتاب ها هم آفتابی   شدند. بیشتر کتاب ها برای شهدای مدافع حرم بود با همان قالب های روایی همیشگی که البته عمومشان بسیار خواندنی و جذاب هستند.

اما جای قالبی مثل رمان که دست نویسنده بازتر و امکان مانور روایی بیشتر است، خالی بود. حالا  «اثریا» ی نیما اکبرخانی از سوره مهر سر در آورده است تا ما را با رزمنده ای در دل معرکه همراه کند. رزمنده ی راوی کتاب، از قضا دهان گرمی هم دارد و خوب خواننده را با خودش به گوشه گوشه جنگ می برد. یک جاهایی هم بی اعصاب است و تفاوت شوخی و جدی اش نامعلوم! 

اثریا منطقه ای است در جنوب شرقی استان حلبِ سوریه که جاده استراتژیک آن به سمت رقه، نقش راهبردی در جنگ با مسلحین و معارضین داشت. نام کتاب هم برگرفته از همین مکان مهم و یادآور درگیری های جاده اثریا_خناصر است. 

اکبرخانی در ۱۱ فصل که خیلی هم طولانی و حوصله سر بر نیست، ما را مهمان معرکه ای می کند که درش ترس و آشوب و تردید و نفرت و شوق و افتخار موج می زند. در فصل های انتهایی با ترسیم خوبی که نویسنده از اتمسفر حاکم بر درگیری ها ارایه داده، انگار خودت داری شانه به شانه رزمندگان میجنگی و درگیر جو واقعی جنگ هستی و انگار خودت پشت موشکی و انگار چاقوی آن داعشی زیر گلویت بازی بازی میکند و... 

بچه رزمنده های این کتاب، واقعی ترند از کتاب های دیگر. من  فصل دمشق که گروه ها و دسته هایی که در موضوع سوریه درگیر بوده اند، معرفی و رونمایی میشوند را نشانه ی هوش و ذکاوت و واقع بینی نویسنده ی جوان اثریا میدانم که کلیشه های رایج را به چالش کشیده و حرفش را راست و درست زده. جسارتش دوست داشتنی است و ای بسا به مذاق عده ای از محتاط ها و مصلحت سنج ها و سیاست بازها خوش نیاید و حال اینکه به نظرم خواننده ی امروزی خوشش می آید. 

بازنشسته‌های بیکار، جوانان جویای نام، خل و چل ها و رزمنده های مُقاتلِ جنگنده همان چهار گروهی هستند که در فصل نهم از آنها ذکر خیری شده است! 

اثریا را بخوانید. خیلی وقتتان را نمیگیرد. اما حسابی درگیرتان میکند. زبان نوشتار هم محاوره ای و خودمانی است و کار خواندنِ کتاب را راحت کرده. اما ای کاش طرح جلدی قوی تر برای این کتاب کار میشد که گویاتر بود. خیلی ها نمیدانند اصلا اثریا یعنی چه؟ لذا طرح جلد باید به کمک فهم ذهنی خواننده بیاید. ان شا الله آقای نیما اکبرخانی در آثار بعدی اش بیشتر بدرخشد و از مدار جسارت و آزادگی خارج نشود... 

  • حسن مجیدیان

رمان اثریا

يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ۰۳:۰۷ ب.ظ

دارم شب ها این رمان رو میخونم...جالب و خودمونی راجع به جنگ سوریه از زبان یه رزمنده

  • حسن مجیدیان