حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمدرضا کایینی» ثبت شده است

فرا انتخابات

دوشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۳۷ ق.ظ

یکی از ملاک‌های آشکار در شناخت حقیقت، پی‌جویی از نقطه‌ای است که هدف توپخانه دشمنان شناخته قرار می‌گیرد، یا بدخواهان با تمامی توش و توان، برای سیاه کردن آن دست و پا می‌زنند. معمولا در پس چنین غوغایی، عظمتی نهفته است که شعبده رذالت، سعی دارد تا بر آن پرده افکند، یا از نظر دورش بدارد. انگلیس و آمریکا از دوره‌ای که پایشان به این دیار باز شد، جز وابستگی، فرودستی و نهایتا نابودی ایران را نجسته‌اند. اگر بزنگاهش می رسید، تمامیت ارضی و اگر نمی رسید، بضاعت مادی و معنوی کشور را مورد دستیازی قرار می‌دادند. مناطق جداشده از ایران در دوره پهلوی و امتیازات رنگارنگ قزاق و فرزندش به این دولت‌ها، شاهدی بر این مدعاست. از دیدگاه آنان ایران به مثابه نقطه‌ای مهم در خاورمیانه، نه تنها هرگز نباید روی قدرت و شوکت را ببیند، بَل یا باید تجزیه شود و یا دست کم به سلطه تن‌دردهد. چهل‌و‌پنج‌ سال است که رویای شیرین روسای خودخوانده دنیا برای این دیار، با انقلابی عظیم، به خوابی آشفته تبدیل گشته است. ایران به رغم تمامی موانع و دسایس داخلی و خارجی، استقلال سیاسی خود را حفظ کرده، مرزهای دانش و توان علمی را درنوردیده، قدرت دفاعی خویش را به نقطه‌ای فراتر از پیش‌بینی‌ها رسانده و دامنه نفوذ منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای‌اش را توسعه داده و به ابرچالش مدیران فرتوت دنیا مبدل گشته است! طرف مقابل نیز تحلیل رفتن خود را دیده و از هیچ رکاکت و شناعتی فروگذار نکرده و آشکارا، نفس وجود کشوری به نام "ایران" و نه "جمهوری اسلامی" را هدف قرار داده است. از اشتباهات عناصر سطحی و کوتَه‌بین در سال گذشته این بود، که غایت جنگ ترکیبی را به نبودِ نظام سیاسی ایران فرومی‌کاستند. جمعه‌ای که می‌آید، روز مهمی در تاریخ معاصر است. کسانی که دلبسته اسلامند، به یاد آن جان قدسی که نگاشت: "جمهوری اسلامی حرم است، اگر این حرم ماند، دیگر حرم ها می مانند"، راه بر معاندان سد خواهند کرد و آنان که هواخواه ایرانند، برای حفظ تمامیت آن، بدخواهان را ناامید خواهند ساخت. انتخابات پیش روی، نوعی "فراانتخابات" است و موسم دست رد زدن به سینه آنان که بودن و ماندن اسلام و ایران را نمی خواهند. هُشیار باشیم و هُشیاری ببخشیم. یاحق.

 

محمدرضا کائینی

  • حسن مجیدیان

طوفان الاقصی

شنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۳۵ ب.ظ

برخی وقایع در آمَد و بودِ خویش، آشکارا تابلوی دگرگونی‌اند و گاه صاحبان قلم، سخت بتوانند در توضیحِ بیشترشان بنویسند. معمایی می‌نمایند حل‌شده، یا نامه‌ای گشوده، که همه می‌توانند در وصف آن بگویند. حتی عده‌ای می‌مانند که در این فقره، چگونه‌ می‌توان تکراری نگفت؟ این اما، تنها یک سوی ماجراست. از طرف دیگر، چنین پیشامدهایی بس مهیب و مقهورکننده سَر می رسند. به نوعی بر سر مناسبات و ساختارهای باسمه‌ای اما تحمیلی هوار می‌شوند، که انسان را به فریاد کردنِ خود می‌کشانند! القصه، در هفتاد و هفت سال پیش، ابوالهولی را در قبله آغازین مسلمانان عَلَم کردند و خلق الله را واداشتند، که واقعا یا ظاهرا از آن بترسند! در این میان اما، تنها در ادواری محدود و توسط افرادی معدود، "لُخت بودن پادشاه" فریاد شد! برای این موجود ناشناخته مختصاتی تصویر می‌شد، که هر ناظری را به خود سانسوری و حتی خودسرکوبی در برابر آن سوق می‌داد! بدیهی است که در چنین شرایطی، حتی مترسکِ سرِ جالیز هم قوی می شود و رستم دستان نیز، خویش را می بازد! با این همه دربِ غول‌پروری، همواره بر یک پاشنه نخواهد چرخید و عده ای نیز می‌آیند، که نه تنها این در را به شکل همیشگی‌اش نخواهند گشود، بَل عقده های فروخفته را، به صورت لگد و پتک بر آن فرو خواهند آورد! هفتاد و هفت سال گذشت، قدری هم دیر شد، اما نهایتا در روزی که سپری گشت، مردمِ باریکه‌ای(که دیگر باریک نیست و در گستره عظیمِ یک شب و روز، رو به فربهی نهاد و تقریبا به مرزهای کرانه باختری رسید)، تاریخ فلسطین را دوباره آغازیدند و برگذشته مُهر تمام نهادند! مردمی که تا چند سال پیش، جز دست به سنگ بردن نمی‌دانستند و بقای خود را تنها با استقبال از بمب و موشک اسرائیلی تصویر می‌کردند، بر قلب این موجود آدمخوار تیری زدند، که تا پایان حیات از آن خون خواهد چکید! آنان دیواری را فروریختند، که در پس آن نهانخانه موت و حیات صهیونیست‌ها و شیشه حیاتشان معلوم شد! اسرائیل، دیروز خاتمه خویش را به نظاره نشست و از این به بعد، تنها حیاتی نباتی خواهد داشت! این حکومت حتی اگر از گیجی مزمن نیز به درآید و اسب کشتار را زین کند، چه در پیش خواهد گرفت؟ ادامه سلاخی؟ سپس؟ دیگر هیچ! بله، اسرائیل در بن بست "هیچ" گرفتار آمده و بهت‌زده در فنای ابدی فرو خواهد رفت! این اشارت را به جلال آل‌احمد تقدیم می‌کنم که شش دهه قبل، سوسیالیسم اسرائیلی را "خررنگ کنی" لقب داد و جمعی را بیدار کرد!

محمدرضا کایینی

 

  • حسن مجیدیان