حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

کتاب احتناک

دوشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۴۱ ق.ظ

این کتاب خیلی جالب است و مهیج. روایتی مبتنی بر قرآن و سنت های الهی و درگیری بین فرشتگان و اولیا و خوبان با لشکر و جمع شیاطین و اجنه ی عالم. آخر داستان هم متوجه می‌شوید این داستان در واقع روایت زندگی یکی از شهدای مدافع حرم و وصف سرزمین سلمان است. بگذارید نام شهید را نگویم که از مزه نیفتد. ان شاالله خودتان از انتشارات معارف تهیه کنید و بخوانید. نتیجه ی طهارت و خوبی و تایید حضرت حق و فرشتگانش در این کتاب، به نحوی شیرین متذکر شده است. چه کتاب خوبی.

  • حسن مجیدیان

کتاب خان کشی

دوشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۳۹ ق.ظ

در زمان قاجار در یکی از نقاط چهارمحال و بختیاری ، خانِ منطقه به اهالی روستای " مارکده" پیام می‌دهد که زمین هایتان را باید بدهید به من. با همان شرایطی که من حکم میکنم. از طرفی یکی از یاغی های منطقه به اسم رضا جوزدانی اقدام به غارت و تجاوز به روستاهای اطراف اصفهان و چهارمحال می کند و با گروهش به قصد تصاحب طلاهای موجود در روستا به سمت مارکده لشکر می کشد. برخلاف بقیه ی روستاها، مردم مارکده با محوریت کدخدا در برابر غارتگری ها و زورگویی های هر دو خان می ایستند و حماسه ای در تاریخ چهار محال و بختیاری رقم می‌زند. کنار محور اصلی داستان، زیر داستانِ عاشقانه ای هم بین احمد و نازگل در جریان است. کتابی کوتاه و درس آموز از نشر معارف. قبلا هم گفته بودم که این داستان ها، داستان زندگی و روحیات ماست. ماها یا رضا جوزدانیِ یاغی هستیم و یا کدخدای مبارز و با غیرت یا احمدِ عاشق یا خانِ ظالم و .... بهرحال این داستان‌ها بیخود نوشته نشده و برای امروزِ ما کارساز و مفید است. کتاب برای نوجوانان هم خوب است و خواندنی.

 

  • حسن مجیدیان

فرا انتخابات

دوشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۳۷ ق.ظ

یکی از ملاک‌های آشکار در شناخت حقیقت، پی‌جویی از نقطه‌ای است که هدف توپخانه دشمنان شناخته قرار می‌گیرد، یا بدخواهان با تمامی توش و توان، برای سیاه کردن آن دست و پا می‌زنند. معمولا در پس چنین غوغایی، عظمتی نهفته است که شعبده رذالت، سعی دارد تا بر آن پرده افکند، یا از نظر دورش بدارد. انگلیس و آمریکا از دوره‌ای که پایشان به این دیار باز شد، جز وابستگی، فرودستی و نهایتا نابودی ایران را نجسته‌اند. اگر بزنگاهش می رسید، تمامیت ارضی و اگر نمی رسید، بضاعت مادی و معنوی کشور را مورد دستیازی قرار می‌دادند. مناطق جداشده از ایران در دوره پهلوی و امتیازات رنگارنگ قزاق و فرزندش به این دولت‌ها، شاهدی بر این مدعاست. از دیدگاه آنان ایران به مثابه نقطه‌ای مهم در خاورمیانه، نه تنها هرگز نباید روی قدرت و شوکت را ببیند، بَل یا باید تجزیه شود و یا دست کم به سلطه تن‌دردهد. چهل‌و‌پنج‌ سال است که رویای شیرین روسای خودخوانده دنیا برای این دیار، با انقلابی عظیم، به خوابی آشفته تبدیل گشته است. ایران به رغم تمامی موانع و دسایس داخلی و خارجی، استقلال سیاسی خود را حفظ کرده، مرزهای دانش و توان علمی را درنوردیده، قدرت دفاعی خویش را به نقطه‌ای فراتر از پیش‌بینی‌ها رسانده و دامنه نفوذ منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای‌اش را توسعه داده و به ابرچالش مدیران فرتوت دنیا مبدل گشته است! طرف مقابل نیز تحلیل رفتن خود را دیده و از هیچ رکاکت و شناعتی فروگذار نکرده و آشکارا، نفس وجود کشوری به نام "ایران" و نه "جمهوری اسلامی" را هدف قرار داده است. از اشتباهات عناصر سطحی و کوتَه‌بین در سال گذشته این بود، که غایت جنگ ترکیبی را به نبودِ نظام سیاسی ایران فرومی‌کاستند. جمعه‌ای که می‌آید، روز مهمی در تاریخ معاصر است. کسانی که دلبسته اسلامند، به یاد آن جان قدسی که نگاشت: "جمهوری اسلامی حرم است، اگر این حرم ماند، دیگر حرم ها می مانند"، راه بر معاندان سد خواهند کرد و آنان که هواخواه ایرانند، برای حفظ تمامیت آن، بدخواهان را ناامید خواهند ساخت. انتخابات پیش روی، نوعی "فراانتخابات" است و موسم دست رد زدن به سینه آنان که بودن و ماندن اسلام و ایران را نمی خواهند. هُشیار باشیم و هُشیاری ببخشیم. یاحق.

 

محمدرضا کائینی

  • حسن مجیدیان

تقویت جبهه ی حق و انتخابات

دوشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۳۵ ق.ظ

راستش مدتهاست میخواهم درباره دعوت به شرکت در انتخابات چیزی بنویسم ولی نتوانستم. اخیراً احساس میکنم حرف زدن درباره خیلی چیزها دیگر در توان من نیست. به محض اینکه ابعاد پیچیده‌تری از چیزها به روی من گشوده می‌شود، به جای سخن گفتن، لکنت زبان می‌گیرم. اما ... رای خواهم داد و حتی احتمالا به بعضی از کسانی رای خواهم داد که دوره‌ی قبل مانع قرار گرفتن اسم من در لیست نهایی شدند. چرا این جمله را گفتم؟ جهان ما جهان تزاحم و آمیختگی خوب و بد و زیبا و زشت است. ما در دوران عسرت آخرالزمان و گرفتار مکر زمانه‌ایم. شاید کمتر پیش بیاید که سیاهی و سپیدی آنچنان از هم جدا باشد که با یک نگاه بتوان جانب سپیدی را گرفت و به سیاهی لعنت فرستاد. گاهی بین بد و بدتر مجبور به انتخابیم. ما در محاصره‌‌ی اولویتها و فوریتها و مصلحت‌ها هستیم و به همین مقدار هم در پیشگاه خداوند پاسخگو خواهیم بود. انتخابها در میدان واقعیت پیچیده‌تر از شعرهای رمانتیک و شعارهای سانتیمانتال است. و همین است که "بصیرت" را کمیاب و خواستنی کرده است. به همان میزان که با انتخاب ما رنج‌ها اندکی کاهش یابد، آبروی دین خدا کمتر آسیب ببیند، خِرد و خردمندان کمتر منزوی شوند، فرصت‌طلبان کمتر مجال یابند و... حتی اگر یک رأی از من باعث تقویت جبهه‌ی حق، باعث قوت قلب مادر شهید و باعث ناامیدی شیاطین‌و لبیکی به بزرگ علمدار جبهه توحیدی در تاریخ ظلمانی امروز جهان باشد... به همان میزان در سرنوشت یک جهان سهیم خواهم بود.

 

وحید یامین پور

  • حسن مجیدیان

حق و انتخابات

دوشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۳۴ ق.ظ

در مشروطه انسان ایرانی از مدارِ تکلیف خارج شد و نسبت خود را با حاکم در موقف «حق» تعریف کرد؛ به همین دلیل اغلب با حاکمیّت دچار چالش است. چرا که حاکمیّت انسان مکلف را نه تنها بر انسان مُحق مقدم می‌دارد بلکه او را سوگلی خود می‌پندارد. گاهی این چالشها در حد گلایه و قهر و اعتراض بروز کرده و گاه تشدید شده و به گسست و انقلاب انجامیده. در این صد و اندی سال حاکمان مکلف‌پسند ایرانی فقط در وضعیّت استثنایی مثل انقلاب صدای انسان مُحق را می‌شنود. بعد از انقلاب اسلامی «انتخابات» تنها نهادی است که شرایطِ استنثایی را به رسمیت می‌شناسد و به مردم ندا می‌دهد که صدایتان شنیده می‌شود و خیلی وقت‌ها جایگزین و جانشین انقلاب و گسست می‌شود و گاهی شکاف‌ها را ترمیم می‌کند. بنابراین من وظیفه‌ی انسان ایرانی می‌دانم در هر شرایطی شده ولو با رای سفید_باطل، «صندوق انتخابات» را در دستان خود محکم نگهدارد، اگرچه می‌دانم این صندوق در معرض رخنه قرار گرفته است. من اکنون نگران آنم با پشت کردن به صندوق، بی‌تدبیری‌های داخلی و دخالت‌های خارجی تابوت را جایگزین کنند. نکته دیگر اینکه «رای» را نباید نادیده گرفت چه بسا قدرت و تاثیر رای باطله در صندوق رخنه‌دار، وضعیت را استثنایی‌تر و گوش‌ها را تیز بکند و از اعتراض و شورش در خیابان موثرتر باشد.

 

ابراهیم اکبری دیزگاه

  • حسن مجیدیان

کتاب شهید غلامعلی رجبی

دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۴۰۲، ۱۰:۱۶ ق.ظ

 

مجموعه ی یادگاران را احتمالا یادتان هست. خیلی عالی بود. کتاب شهید مدق را احتمالا خیلی ها خوانده باشند. مخصوصا متاهل ها .

کتاب شهید غلام علی رجبی همان مداح شهیدی که شعرِ قربون کبوترای حرمت امام رضا را سروده بود، خیلی جالب و کوتاه و درس گرفتنی است. به نظرم می‌شود نیم ساعته تمامش کرد. برای روضه خوان ها و مربی ها و آن ها که در مدرسه با بچه های مردم، سر و کار دارند، فوق العاده است. از انتشارات روایت فتح.

  • حسن مجیدیان

پسرم قدش بلند است

شنبه, ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۳۸ ق.ظ

این مجموعه ی داستان کوتاهِ خواندنی را به دختران نوجوان و خانم ها توصیه میکنم. داستان ها کوتاه و آموزنده و البته در خانه های سنتی و حیاط دار می‌گذرد و فوق العاده شیرین و کلمات و عباراتش محکم و هنرمندانه است. کتاب را سوره ی مهر منتشر کرده است

  • حسن مجیدیان

سوره ی آفلین

شنبه, ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۳۴ ق.ظ

اسماعیل پسرِ خلیل شبِ ورود امام به کشور از خانه خارج می‌شود و برنمی گردد. اسماعیل انقلابی و اهل مبارزه است. پدرش خلیل که آدمی سنتی است و تفکر حجتیه ای دارد و انقلاب و امام خمینی را چندان قبول ندارد، شب به دنبال پسرش آواره ی کوچه و خیابان های پُر آشوب و پر از حادثه و کشتار تهران می‌شود. او به دنبال اسماعیلش که بعد از ۱۸ سال چشم انتظاری به دنیا آمده است، در شبِ سرد و پُر تلاطمِ آمدن امام، با آدم ها و حوادث و تفکرات و حرف هایی دیگر روبرو می‌شود و نهایتا صبح فردا به بهشت زهرا س و پای سخنرانی امام می‌رسد و بسیاری از فکر و ذکرها برایش نابود و آفل میشود. نام کتاب هم تلمیحی است از داستان ایمان حضرت ابراهیم است و اشاره ای به بحث قربانی کردن اسماعیل. خلیل اما آماده ی قربانی کردنِ اسماعیلش نیست.کتاب تمثیلات و نشانه ها و رمزهایی مثل شاهِ مار بدوش که مغز جوانان را میخورد، فرّه ایزدی، رضاشاه خیالی، ساواکی و گاردی، آدم ِدرخت نشین، مجسمه ساز، پیرمردِ فانوس بدست و... دارد که فهمِ داستان را از آسانی می اندازد. اما خواندنی و تامل کردنی است و آنها که به داستان انقلاب علاقه دارند؛ خوب است این کتاب را بخوانند که به نوعی نمایانگر انواعِ سلیقه ها و تفکرات و تمایلاتِ مردم ما در آن دوره است. و تامل بر تلنگرهای فکری خلیل، برای ما هم راهگشاست. کتاب را انتشارات شهرستان ادب به قلم آقای ابراهیم اکبری دیزگاه منتشر کرده است.

  • حسن مجیدیان

به امین بگو دوستش دارم

دوشنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۳۸ ق.ظ

 

چند وقتی شبها با این کتاب مشغول بودم تا اتفاقا در روز مبعث حضرت رسول صلوات الله علیه، خواندنش تمام شد. کتابی خواندنی از زبان ۴ شخصیت مهم که حامی پیامبر بوده اند. عبدالمطلب، ابوطالب، جعفر بن ابوطالب و حضرت حمزه ی سیدالشهدا علیهم السلام جمیعا. کتاب را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده و بسیار خوب و درس آموز و پُر از کلمات و تصاویری از حیا و نجابت و راستی و مهربانی و دلسوزی و استقامت حضرت رسول اکرم است در راه مبارکی که طی کردند. در پایان هربخش از کتاب و هنگام ارتحال شخصیت ها، آنها چشم شان به جمال فردِ آشنایی روشن می‌شود که شگفت زده شان میکند. آن شخصیت کیست؟ کتاب را باید بخوانید! کتاب برای نوجوانان هم بسیار مناسب است.

  • حسن مجیدیان

کتاب شهد شوکران

دوشنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۳۶ ق.ظ

 

این کتاب برخی از کرامات و مظلومیت های حضرات معصوم هشتم و نهم و دهم را به زبان ادبی و از زبان برخی اصحاب و موالیان و زائران و دشمنان حضرات روایت کرده است. خیلی خوب و خواندنی و عبرت گرفتنی و تأثر برانگیز است. البته زبان روایت ها یک جاهایی مغلق و سخت است و شاید همه راحت نخوانند کتاب را. اما خواندنش را توصیه میکنم. از انتشارات کتاب نیستان و از قلم توانمند آقای نصرالله قادری

 

  • حسن مجیدیان