حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

رمان یاماها

يكشنبه, ۵ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۵ ق.ظ

 

یک رمان جالب راجع به جوانی از گرمسار اما به قلم یک خانم و با چاشنی حضور یک موتور یاماها در حاشیه ی داستان. تحولات آدم ها و درونیات شان بسیار خوب در این کتاب که نهایتا منجر به شهادتِ شخصیت اصلی داستان و برملا شدن رازهای بسیاری می شود و...بسیار خوب و روان در این رمان بیان شده است. گریزی به زمان انقلاب و ساواک و جبهه و...دارد که شنیدنی است. نوجوان ها هم می توانند بخوانند و کِیف کنند. البته در ابتدای کتاب نوشته شده که این رمان برداشتی آزاد از یادداشت های یک شهید است. خلاصه یاماها درس آموز و حال خوب کن و عبرت آموز است. البته تام و کامل نیست. مثلا نقش موتور یاماها و یا تعصب و خشکی و ضعف و بی عملیِ پدرِ احمد( شخصیت اصلی داستان) که از قضا روحانی و امام جماعت است را من نتوانستم فهم کنم. در واقع این پدر باعث خراب شدن زندگی محمد و زهرا و احمد می‌شود که واقعا قابل هضم نیست.

نظرات (۱)

  • سارا سماواتی منفرد
  • ممنون از معرفی ان شا الله فرصت خواندنش دست بدهد.

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی