به چهره های فرماندهان بزرگ مقاومت نگاه کنید. اگر ما در مجموعه های تربیتی مان با این چهره ها مواجه شویم، با این چهره های معمولی ِنه چندان خواستنی، لابد خیلی تحویلشان نخواهیم گرفت و چندان وقتی را صرف آنها نخواهیم کرد و در پیشانیشان آینده ی درخوری نخواهیم دید و امیدی به آنها نخواهیم بست. اما همین ها شدند قله ی مردانگی و کعبه ی شرف و اسطوره ی در افتادن با طواغیت عالم. همین ها یک تنه امت اسلام را سربلند و زنده کردند. هر کدامشان هم عالَمی بسیار بزرگ و کتابی بسیار خواندنی هستند. از نانِ دستاورد و ثمره ی این چهره ها را امام خمینی و امام موسی صدر و شیخ احمد یاسین و...میخورند. حرفم این است که نوجوانان را دریابیم، همه شان را. هر نوجوانی بالقوه، فرمانده فرداست.
با نگریستن به تربیت از منظر عاملیت انسان، رابطه معلم و شاگرد به گونه ای از تعامل تعبیر خواهد شد. در رابطه تعاملی حتی ناهمتراز، این معلم نیست که شاگرد را آن می کند که خود می شناسد و می خواهد، بلکه او آنچه را در چنته دارد، به نیکوترین وجه، در معرض فهم و انتخاب شاگرد قرار می دهد. تربیت، حاصل تعاملی ناهمتراز است که برحسب آن، به بیانی کانتی، عمل یک سویه معلم، تنها قالبی تهی می سازد، چنان که عمل یک سویه شاگرد، به مشی نابینا می انجامد. چنین بینشی از تربیت، مسوولیتی را در انتخاب رییسجمهور رقم می زند. رییسجمهوری که درکی از تعامل ندارد، تنها به «کنترل» جامعه می اندیشد و اگر متدین نیز باشد، در پی آن خواهد بود که مردم را، به گمان واهی خود، به زور راهی بهشت سازد؛ کاری که در رسالت هیچ پیامبری گنجانده نشده بود. چنین رییس جمهوری، وزیری زور ورز خواهد گماشت که در بهترین حالت، چرخه معیوب بازتولید را به گردش در خواهد آورد و نظام تربیتی را به دستگاه تولید مثل بدل خواهد کرد. برخلاف عالم زیستی که در آن، تولید مثل، مایه بقاست، در عالم تربیت، تولید مثل، مایه فناست. باور به عاملیت انسان، نظام تربیتی را از ملال تکرار می رهاند و امکان حرکت به فرادست و گشایش افق های تازه را فراهم می آورد.
بعضی عادت دارند و میگویند «من صریحم؛ من حرفم را رُک میزنم». اینها آدمهای بیغرضی هم هستند؛ اما آدمهای ناموفقیاند! چون همین صراحت لهجه، رنجش ایجاد میکند. قرصهایی که به بچهها میدهند، لعابی از شیرینی رویش هست که بچه تا بخواهد برسد به تلخی قرص، قورتش داده. در معده که رفت، کار خودش را میکند. اگر انسان بخواهد کسی را نصیحت کند باید به گونهای بگوید که بعد از اینکه رفت، او تازه بفهمد که چه گفت، نه اینکه جلوی مردم او را شرمنده کند. وقتی میخواهید به کسی تذکر بدهید صریح نگویید. ِ
در این برنامه که هر روز یک ساعت و نیم مانده به افطار از شبکه امید برای علاقمندان و مخاطبان این شبکه پخش می شود؛ ۵۰ مجموعه برای ارائه ایده هایشان دعوت شده اند.
به گزارش مشرق، برنامه نسل قاسمِ شبکه امید در سری سوم خود به سراغ مجموعه های خودجوش مردمی رفته است که با ایده های نو و مبتکرانه ی خود برای حل مسائل نوجوانان همت گماشته اند.
مجموعه های غیرحاکمیتی با رویکرد فرهنگی ، تربیتی ، آموزشی و....از جای جای کشور که با ایده های خود در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، علمی، ورزشی، تربیتی و....حل و فصل مسائل و معضلات اصلی مناطق خود بویژه آن دسته از مسائلی که مرتبط با فضای فرهنگی و تربیتی پسران و دختران نوجوان است را در اولویت فعالیت های خود قرار داده اند، میهمان سری سوم برنامه ی نسل قاسم در شبکه ی امید صدا و سیما هستند.
در این برنامه که هر روز یک ساعت و نیم مانده به افطار از شبکه امید برای علاقمندان و مخاطبان این شبکه پخش می شود؛ ۵۰ مجموعه برای ارائه ایده هایشان دعوت شده اند. هر کدام از گروه ها به مدت ۱۰ دقیقه فرصت دارند که با هنر، خلاقیت، ابتکار و سلیقه ی خودشان، در حضور داوران و تماشاچیان، ایده ی خود را مطرح و به نمایش بگذارند.
در این برنامه که ناظر به ایده های مجموعه هاست، ۴ داور متخصص حضور دارند. هر داور ۱۰۰۰ امتیاز در اختیار دارد که پس از ارائه مجموعه ها و با صلاحدید خود و پس از نقد و بررسی ایده ی مجموعه ها، امتیازها را بین گروه ها تقسیم میکند. پس از رای داوران، ۴۸ ساعت برای آراء مردمی فرصت هست تا جمع امتیاز داوران و مردم، امتیاز نهایی هر گروه را مشخص کند.
گفتنی است ۵ مجموعه ی برتر این برنامه از سوی سازمان هیئت و تشکلهای دینی سازمان تبلیغات اسلامی کشور مورد حمایت قرار خواهند گرفت. همچنین داوران و کارشناسان برنامه عبارتند از آقایان دکتر رحمانی، دکتر محمد آزین، رضا فرضی، سید حسام نوربخش و خانم ها نجمه قنبری و ماجده محمدی. این برنامه دیدنی هر روز یک ساعت و نیم مانده به افطار از آنتن شبکه امید پخش و روز بعد در ساعت ۱۲:۴۵ بازپخش می شود.
دورادور نمیشود روی کسی کار کرد. ارتباط باید دائم باشد. متصل باشد. اگر میخواهیم اثری از دیانت و اخلاق و مسلمانی در بچه ها ببینیم، باید آن ها را در جریان جاری و جوشنده ه ی تربیت قرار دهیم. طهارت دائمی منوط به اتصال دائمی است. اینکه گاهی از بچه ها سراغ بگیریم و گاهی به آنها بهره برسانیم و گاهی از آنها استقبال و دعوتی داشته باشیم خیلی راه به جایی نمی برد. ارتباط دائم لازم است. اتصال مداوم مهم است تا خوبی و طهارت و رشد و حرکت بچه ها تثبیت شود و تداوم یابد.
سلام و ارادت. مدت هاست که تو مدرسه و مسجد و هیات با بچه های نوجوان و جوان ارتباط دارم. بخشی از تجربیاتم رو در کانال تلگرامی @ha_mim1377می نوشتم.به پیشنهاد دوست عزیزی تصمیم گرفتم اون کوتاه نوشته ها رو اینجا به اشتراک بذارم.امیدوارم به کار معلم هل و مربیان عزیز بیاد.
🔸نکته اول: آن کس که خودش تهی است چگونه دیگران را سرشار و سیراب نماید؟ کسی که متاعی ندارد، کجا خریداری پی او می آید؟ نه انس و خلوتی، نه طهارت و معنویتی، نه دانش و مهارت ی و... چگونه این آدم به درد بچههای مردم بخورد؟ کجا بیدار سازد غافلی را غافل دیگر؟ نه جانم! با این حال و اوضاعی که من و تو داریم، نه تنها در کنارمان کسی تربیت نخواهد شد، بلکه بی عملی و بیحاصلی مان، دانش آموز را هم به رکود و درجازدگی خواهد کشاند. باید خودت را بسازی. مجهز شوی. پر شوی. بالا بیایی. مهارت پیدا کنی... راه دیگری ندارد.