مراسم زدگی
مراسمزدگی چه بر سر فرهنگ میآورَد؟ برجستهترین نمودِ فعالیت فرهنگیِ رایج، چیزیست که به #مراسم مشهور است؛ گردهمآیی گروهی از افراد به مناسبتی در مکانهایی مانند سالن یا مسجد و حسینیه و بهجای آوردن آداب، مناسک و ترتیبات خاص و مشخص. آیا ما به مراسم نیاز نداریم؟ چرا. حتماً نیاز داریم. مراسم میتواند موجب انسجام و همدلی و هماهنگی افراد شود. کارکردهای پنهان هم دارد که بسته به جهتگیری مراسم، قابل بررسی است. اما دو اتفاق، موجب سربرآوردنِ یک آسیب بزرگ و خطرناک به نام #مراسم_زدگی میشود: یک. همهی شکلها و امکانهای کار فرهنگی به نفع مراسم فرهنگی تعطیل شوند و در پاسخ به هر نیاز فرهنگیای بلافاصله یک پوستر چاپ شود و یک مراسم ترتیب داده شود و همین! دو. حتی همین مراسمها هم همسان شوند؛ مخاطبان، سخنرانان و مداحانِ تقریباً ثابت و مشابه! مثلاً در شهری به بزرگی تبریز، هزار نفر به تناوب در همهی مراسمها شرکت میکنند و اغلب، همدیگر را میشناسند! باقی عناصر و ارکان هم تقریباً همینطورند. به این ترتیب، همهی آنچیزی که به نام فرهنگ و امر فرهنگی و فعالیت فرهنگی میشناسیم، تحتالشعاع پدیدهای به نام «مراسمزدگی» قرار میگیرد. پدیدهای عادتشده، که به مرور، ارضاکننده هم شده است و بیآنکه خبردار شویم، پیلهای به دور ما کشیده و از اجتماع دورمان انداخته! بزرگترین پرسشی که میتواند فرهنگ را از بند مراسمزدگی رها کند این است که اینهمه مراسم به کدام #مسائل ما پاسخ میدهد؟ ما با مراسم، کدام مسائلمان را حل میکنیم و کدام گرهها را میگشاییم؟ اصلاً آیا مراسم برای پاسخ به مسئله است؟ آیا اساساً میتوان از مراسم، چنین کارکردی متوقع بود؟ از پاسخ به این پرسش، فعلاً میگذریم. اما بهنظر میرسد مراسمزدگی، بیش و پیش از هر چیزی، ما را از چند موضوع بنیادین در فرهنگ، دور و بینیاز کرده است: یک. اندیشیدن و فکرورزی دو. مسئلهمندی و ضرورت حل مسئله سه. تولید محصول وقتی مراسم، جای همهچیز را میگیرد، دیگر در شهرهایمان کرسیهای فکر و اندیشه دیده نمیشود؛ هیچ بحث جدی فکری و فرهنگی به چشم نمیخورد؛ خبری از هیچ محصول فرهنگی درجهیک و الهامبخش و مردمانهای نیست؛ و فهرست مسائل حلناشدهمان، بلند و بلندتر میشود. مراسمزدگی یا به تعبیر دقیقتر، اعتیاد به مراسم، پویایی را از فرهنگ میگیرد، مبانی را به فراموشی میسپارد، مخاطبان را مصرفکننده بار میآورد، در برابر پیشامدها منفعل و مغلوب میکند، چشمهی تربیت را میخشکاند.
روح الله رشیدی
- ۰ نظر
- ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۱۰:۵۴