عصای موسی در دست سنوار
در این روزگار باژگون که ستمگران، این خفاشان خون آشام، نماد آزادی شده و ستمدیدگان، با کلمات مسخ شده زبان مردهای که از حلقوم بیرون کشیده شده، متجاوز خوانده میشوند، مردی از جنس نور، تنها در هجوم خفاشان سیه روی، معجزه میآفریند. گوساله پرستان قوم موسی، نیرنگ ورزانه، نام موسی بر زبان میرانند و عشق گوساله زرین در دل نهان میدارند، غافل از این که عصای موسی اینک در دست سنوار است و آن را به سوی دریای ظلمانی دروغ و دغل پرتاب میکند و دریای فریب، به پهنای همه دنیای کنونی را سینه شکافته، به دو نیم خواهد کرد. این گذر کند زمان است که حجاب دیده خفاشان میشود و آینده شوم آنان را نهان میدارد. رخصتی باید؛ بگذاریم تا بگذرد.
دکتر خسرو باقری
- ۱ نظر
- ۲۸ مهر ۰۳ ، ۱۲:۵۳