حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فلسفه» ثبت شده است

گفت و گوهایی با سایه ام

دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۶:۵۳ ق.ظ

من معتقدم حتی در میانه ی کارزارهای انتخاباتی و دنبال کردن لحظه ای اخبار و نظرسنجی ها، آن چه می‌تواند از ذهن ما گره گشایی کند و عقل ما را روشن، " کتاب" است. خاصه که در آن حرف های قوی و محکم و مبنایی هم پیدا شود. کتاب گفت و گوهایی با سایه ام که آخرین دیدگاه ها و مقالاتِ فیلسوفِ زمانه ی ما دکتر رضا داوری اردکانی است را آهسته و پیوسته در طی سه ماه خواندم. شبی چند ورق. ما به تحلیل ها و حرف های داخلِ جمع خودمان عادت کرده ایم و فراتر و وراتر از حرف های فروبسته و تکراری و تحلیل ها و داده های همیشگی خودمان را نمی‌بینیم و حتی می‌ترسیم که حرفِ نو به گوشمان بخورد. انگار دوست نداریم چُرت سنگین ما را کسی پاره کند! بهرحال برای دید مناسب در محیط غبارآلودمان و با این همه حرف و تحلیل و توئیت، به کلمات اساتید و راه رفته ها بشدت محتاجیم.گفت و گوهایی با سایه ام درباره ی فلسفه و سیاست، آینده‌ تفکر و آزادی، تاریخ و انسان، تاریخی بودن فهم و خرد، پیشرفت و توسعه نیافتگی و...بحث کرده است. کتاب را انتشارات روزگار نو منتشر کرده است. بخوانید ضرر نخواهید کرد.

  • حسن مجیدیان

آدم کسی نباش

شنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۰۹ ق.ظ

 

علامه جعفری می‌گفت روزی طلبه‌ی فلسفه‌خوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. دیدم جوان مستعدی است که استاد خوبی نداشته است. ذهنِ نقاد و سوالات بدیع داشت که بی‌پاسخ مانده بود. پاسخ‌ها را که می‌شنید، مثل تشنه‌ای بود که آب خنکی یافته باشد. خواهش کرد برایش درسی بگویم و من که ارزشِ این آدم را فهمیده بودم، پذیرفتم. قرار شد فلان کتاب را نزد من بخواند. چندی که گذشت، دیدم فریفته و واله من شده است. در ذهنش اُبُهّت و عظمتی یافته بودم که برایش خطر داشت. هرچه کردم، این حالت در او کاسته نشد. می‌دانستم این شیفتگی، به اِستقلالِ فکرش صدمه می‌زند. تصمیم گرفتم فرصتِ تعلیم را قربانی اِستقلالِ ضمیرش کنم. روزی که قرار بود برای درس بیاید، درِ خانه را نیم‌باز گذاشتم. دوچرخه‌ی فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حرکاتِ کودکانه کردم. دیدمش که سَرِ ساعت، آمد. از کنارِ در، دقایقی با شگفتی مرا نگریست. با هیجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شکستم. راهش را کشید و بی یک کلمه، رفت که رفت. این‌جا که رسید، مرحوم علامه جعفری با آن همه خدماتِ فکری و فرهنگی به اسلام ، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، امید دارم. یکی همین دوچرخه‌بازی آن روز است! درسِ استاد آن شب آن بود که دنبالِ آدم‌های بزرگ بگردید و سعی کنید درکشان کرده از وجودشان توشه برگیرید. امّا مُرید و واله کسی نشوید. شما اِنسانید و اَرزشتان به اِدراک و اِستقلالِ عقلتان است. عقلتان را تعطیل و تسلیم کسی نکنید. آدمِ کسی نشوید؛ هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.

  • حسن مجیدیان

تاریخ فلسفه کاپلستون

شنبه, ۱۹ خرداد ۱۴۰۳، ۰۷:۵۲ ق.ظ

 

یک دوست خوب و فرهیخته ای برای شروع مطالعات فلسفی این کتاب را به من پیشنهاد داد. تاریخ فلسفه ای جامع برای فهم آنچه که در طول تاریخِ فلسفه بر سرِ آن آمده است. من این جلد را ۱۵ بهمن سال قبل شروع کردم و ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ تمامش کردم. مقید بودم که روزی چند صفحه با تامل بخوانم. هنوز هم توصیه ام به دوستانی که به هر دلیل فرصت مطالعه ندارند، همین روش است. مطالعه ی پیوسته و مداوم اما کوتاه. حتی روزی یک ربعِ ساعت. در بیانات رهبر انقلاب خواندم که ایشان گفته اند که من کتاب الاغانی ابوالفرج اصفهانی را که چندین جلد است بین ترددهای مشهد به تهران در ایام انقلاب خوانده ام. بهرحال برای آنها که دنبال فهم و خردی هستند، یا با آدم ها در محیط آموزشی و تربیتی و... سر و کار دارند، و خلاصه می‌خواهند خودشان تحلیل و بینش و جهانی فکری داشته باشند، خواندن فلسفه و متعاقب آن ، تفلسف و فهم فلسفی، لازم است.

 

  • حسن مجیدیان

کتاب بلای بی تاریخی و جهان بی آینده

يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۴۷ ق.ظ

کتابی را که در مردادماه تهیه کرده بودم در آذرماه تمامش کردم. شبی چند ورق و اندک اندک خواندم. آقای دکتر رضا داوری اردکانی، فیلسوفِ زمانه ی ماست. فیلسوف فکر و فرهنگ. نود سال دارد و هفتاد سال است که از فلسفه می‌گوید. آثار او بسیار قابل اعتنا و مورد توجه اهالی فکر و اندیشه است. با کلمات و آثار ایشان، یک افق گسترده ی فکری، ورایِ آنچه که ماها داریم، پیش رویمان گشوده می‌شود. سخت هم هست البته فهم این حرف ها. چون متاسفانه فاز و فضای مطالعه ی ما دمِ دستی ها و زودفهم ها بوده و همواره خودمان را محدود کرده ایم، به یک سری مطالعات مشخص و بسته. نرفته ایم به سمت مطالب عالی و حرف های جدی و سطح بالا. کتاب بلای بی تاریخی و جهان بی آینده حاوی جدیدترین نظرات دکتر داوری است. بحث هایی همچون فلسفه و تجدد، نظری به غرب متجدد، فرهنگ و راهبرد زندگی،فلسفه و فضای مجازی، شعر در شهر قدیم و در عالم جدید و... حیف است عمر و جوانی ما برود و فهم و اندیشه ای پیدا نکنیم. به عالم فلسفه هم سری بزنیم که راهگشای ماست برای فهم هستی و زندگی و آخر و عاقبت مان. فلسفه به کلیات و کلان ها و سوالات اساسی می پردازد. شاید هم بشود گفت سوالات دردآور و مهیب و وحشت زایی که آدم ها از آن فراری اند. کتاب را انتشارات " نقد فرهنگ" چاپ کرده است.

 

  • حسن مجیدیان