بسم الله
یک چند ساعتی از عمر بی برکت و بیحاصلم را گذاشتم پای کتاب شهید بزرگوار آقا «مرتضی کریمی شالی» تا در این ساعات، عظمت و علو او را ببینم و در کمالات دوست داشتنی و خوشایند او سیر کنم و البته بر بیعرضگی و بیهنری و درجازدگی خودم، افسوس و حسرت بخورم.
کتاب او، ظاهر و باطنش ساده و بیتکلف است. کأنه روایتها و گفتههای خانواده و دوستان و همرزمان شهید را همانگونه که از نوار مصاحبه پیاده شده است را به چاپ رساندهاند؛ با کمترین دستکاری و ویرایش. همین مسأله، خواندن کتاب را ساده و دلپذیر کرده است. گردآورندگان کتاب دنبال کار آنچنانی و به اصطلاح فاخر و ادبی نبوده اند. متن کتاب ساده ساده است. البته ای کاش کمی پختهتر و اصولیتر، خاطرات را پردازش میکردند. ارایه مطالب خوبی مثل این کار، اگر در قالبی هنرمندانه صورت پذیرد، ماندگارتر و دلپذیرتر میشود. برای شهدا باید بهترین کارها را انجام داد. چون آنها بهترین بودهاند. کار سطحی در شأن شهدا نیست. البته این کتاب سطحی نیست بلکه روان و خواندنی است. اما میشد که بهتر باشد!
زندگی و سلوک قبل از شهادت آقا مرتضی، برای بچههای عزیز بسیجی که در پایگاهها و گردانهای مقاومت، مشغول خدمت و فعالیت هستند، حقیقتا یک الگوی قابل انطباق و تبعیت است. شهید کریمی سالها در منطقه ۱۸ تهران و در یگانهای مختلف بسیج خدمت خالصانه کرده است. او روحیه انقلابی مثال زدنی داشته است. در همه صحنهها پای کار نظام و انقلاب بوده است. در عاشورای سال۸۸، در اوج درگیریهای ایام فتنه تا مرز شهادت میرود و جانباز میشود.