حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی اکبر آبکار» ثبت شده است

فلسطینی های بیش از حد مهربان

شنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۳۲ ب.ظ

فلسطینی‌های بیش از حد مهربان!

 

زرنگ‌های حقه‌باز قصه را از وسط ماجرا می‌گویند. نیمی از داستان را سانسور می‌کنند و بعد با اعتماد به نفس مبارزه‌ی مشروع مجاهدان فلسطینی را خشونت‌طلبی معرفی می‌کنند. معمارِ امروز، دیروز است. ۷۵ سال اشغال، تعدی، ظلم، غصب، قتل، تجاوز، ترور، تحقیر، اخراج از وطن، نسل‌کشی و جنایتِ صهیونیست‌ها را سانسور می‌کنند و در لحظه‌ی اکنون با چشم بستن بر گذشته، حکم به تروریست بودن فلسطینی‌ها می‌دهند. چنین کلّاش‌هایی هستند راویان تاریخ به قرائت اربابانِ استعمار. فلسطینی‌ها خشونت به کار برده‌اند؟ حمله برای بازپس‌گیریِ خانه پدری خشونت است؟ سر خم نکردن جلوی غاصب اسمش خشونت‌طلبی است؟ اگر این‌ها خشونت‌طلبی است، پس زنده باد خشونت. زنده باد جنگی که علیه غاصب و متجاوز است. اگر فلسطینی‌ها برای بازگشت به خانه‌ی غصب شده می‌جنگند و شما آن را «خشونت فلسطینی‌ها» می‌نامید، پس دمشان گرم. تازه بیشتر از این هم در راه است. ماجرا فقط با «بازگشت» تمام می‌شود.‌ بازگشت به خانه. بازگشتِ فلسطینی‌ها به فلسطین و بازگشتِ غاصبان فلسطین به همان خراب‌شده‌هایی که از آنجا به قصد غصب و دزدی راهی فلسطین شدند. ماجرا دعوای چند کودک وسط بازی فوتبال که نیست، دعوا بر سر غصب یک کشور و اخراج صاحبان اصلی آن است. شما اگر توی صف نانوایی یکی حقت را بخورد از حقت نمیگذری، اگر یکی ده میلیون پولت را سرقت کند، تا پول را زنده نکنی بیخیال طرف نمی‌شوی. چطور توقع داری ملتی که ۷۵ سال از خانه‌اش به زور اسلحه اخراج شده، با اشغالگرانِ وطنش با لبخند ژکوند برخورد کند؟ با اشغالگر باید با زبان زور حرف زد، باید اسلحه را روی شقیقه‌اش گذاشت. با اشغالگری که هر هفته دارد خون کودک می‌ریزد و خانه‌های فلسطینی‌ها را روی سرشان خراب می‌کند و به تعدی و‌ غصب رسمیت می‌دهد، باید فقط با زبان زور حرف زد. قصه را نیمه‌کاره برایمان گفته‌اند. نقطه صفر ماجرا، ۲۰۲۳ نیست، ۱۹۴۸ است. قصه اسرائیل و فلسطین را باید از لحظه آغاز خواند. از قتل عام دیریاسین، از نکبت ۴۸، از فراری دادن مردم به زور اسلحه، از آتش زدن مزارع زیتون، از ۷۵ سال کودک‌کشی. قصه را که از اول بخوانید، می‌بینید این حملات فلسطینی‌ها در برابر توحش اسرائیل بیش از حد مهربانانه و جوانمردانه است.

 

علی اکبر آبکار

  • حسن مجیدیان

حال مادران فلسطین

شنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۳۰ ب.ظ

حالم حالِ مادرانِ فلسطین است*

 

من سیاست را بلد نیستم. و هرکس که حتی کمی با من معاشرت داشته این را به خوبی می‌داند. سیاست برایم قابلِ اعتماد نیست و هیچ وقت، سعی نکرده ام دنبالِ قائله اش باشم. بلد نیستم سیاسی بنویسم و کلمات و جملات را سیاسی وار پشتِ هم بچینم. چه کنم‌. دستِ خودم نیست. در مکتبی که بزرگ شده ام سیاست را یادم نداده اند.( حتی سیاست در زندگی را )  اطرافیانم همیشه از دور برایِ سیاست دست تکان داده اند. اخبار در خانه ی ما کمترین مخاطب را داشته. من اینگونه بزرگ شدم و غریب الوقوع است خواندنِ متنِ سیاسی از من! اگر از اطرافیانم باشید و حرفِ سیاسی از من شنیدید احتمالا باید سر به کوه و بیابان گذارید. موضعِ سیاسی ام اما روشن تر از آفتاب است. حالم اما برایِ مردمِ سیاست زده بد می شود. دلم برایِ سیاسی ها می‌سوزد. برایِ آنها که قربانیِ سیاست شده اند. برایِ پسربچه ای که کوله‌اش را برای مدرسه آماده می‌کند و حتی نامِ رئیس جمهور کشورش را نمی‌داند. اما محکوم است در راهِ مدرسه بمباران شود. برایِ طفلِ شش ماهه ای که صمیمی ترین رفیقش ترس است. قلمِ سیاسی نویسی ام از آنجا می‌جوشد و غلغل می کند که پدری نوزادش را درآغوش می گیرد و لالاییِ مرگ می‌خواند... که مادری از زندگی سیر شده است. که جوانی توئیت می کند ما را یکباره بکشید... که مردمی خسته شده اند از چندبار مردن... من سیاسی نیستم. نبوده ام و نخواهم بود. اما حالم حالِ مادرانِ فلسطینی‌ست. مادرانی که دستِ لطیفِ فرزندانِ وحشت زده شان را فشار می دهند و از کوچه های وطن شان خداحافظی می کنند و پدرانی که مانده‌اند... که وطن یا فرزند؟... که فرار یا مرگ؟... من سیاسی نیستم. اما انسانم. از من نخواهید زخمِ بمباران هایِ پی در پی را بر تنم احساس نکنم... از من نخواهید حالم خوب باشد، وقتی شیطان، روحِ دنیا را می لرزاند... اسرائیل حسابش از سیاست جداست. از همه حسابش جداست. اسرائیل ذاتِ شیطان است ...

علی اکبر آبکار

 

  • حسن مجیدیان