این آقای خمینی
این مرد، این آقای امام خمینی، برای من همه چیز است.
منِ دور از روزهای مبارزهاش، منِ با فاصله از روزهای رهبریش و منِ دور از تجربه دیدار حتی از دورش، خودم را مدیون تأملات و تدبیرها و برنامهها و تلاشهای او میدانم. من دینداریم را هم مدیون او هستم. اینها همه البته معنایش این نیست که اگر امام نبود من امروز دین نداشتم یا در هرج و مرجی بیساختار گرفتار بودم، منظورم اینها نیست. من مدیون امام شدم چون لیگ بازی را عوض کرد، انتظار من را از دین جابهجا کرد، تاملاتش افق نظریهپردازی را در جامعه بالاتر بودو تلاشهایش مسألههای زندگی را برای من تغییر داد، والا چه امام بود و چه نبود، ما امروز نمازمان را میخواندیم، برای شام نان و تخم مرغی میخوردیم، مدرسه بچههایمان چیزی شبیه همین مدرسههای فعلی بود، تورم مثل همیشه بلای اقتصاد ایران بود، تعاملات سیاسی مسأله همیشه گفتگوی آدمها بود و ما هر روز باید همین قدر کار میکردیم تا شب بشود و وقت استراحتمان برسد. امام چیزی را تغییر داد که آمدن و رفتن دولتها تغییرش نمیداد، تغییر مجلس شورا عوض نمیکرد، جابهجا شدن قانونها دگرگونش نمیکرد، امام تنظیمات ذهن جامعه را ارتقا داد. مسألههای زندگی را برای انسان ایرانی از سطح چالشهای گوشه یک محله، برد تا سطح دغدغههای جهانی. ما را نگران مردم مستضعف جهان کرد، خشم ما را به سمت استکبار جهت داد، ظلم نپذیرفتن را دوباره برای ما معنا کرد و اعتماد به نفس ملی به ما داد. حالا همه رویایی که من دارم ریشه در چیزی دارد که او برای ما ساخت.من اینطور مدیون این مردم.
محمدرضا جوان آراسته
- ۰ نظر
- ۱۸ خرداد ۰۴ ، ۰۵:۴۰