حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبر انقلاب» ثبت شده است

حضرت رهبر

سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۳۳ ق.ظ

حجاب معاصرت یعنی هم عصری ما با ایشان ، پمپاژ عجیب و غریب تبلیغاتی، ضعف مسئولین، بی انصافی و جهالت بعضی از ما ایشان را مجهول القدر کرد. من دفاع مطلق نمیکنم. خود ایشان هم خودش را مبرا از نقد نمی‌داند. اما تصور کنید بعد از امام، ایشان رهبر نمیشد؛ چه می آمد بر سر این مملکت؟ ایشان در این سالها چه باید میکرده که نکرده؟ حواسش نبوده؟ کار نکرده؟ در نیفتاده با انبوه دشمن؟ فریاد نزده؟ مظلوم واقع نشده؟ قدر بدانیم. در آیینه ی نگاهِ بهترین های این ملت یعنی شهیدان به حضرت رهبر نگاه کنیم. وجود او یک بخت اجتماعی بزرگ برای ما ایرانی هاست. دور از هیاهو و تبلیغات و حب و بغض ها، انصاف دهیم که همه ی ما مدیون مجاهدت و صبر و بزرگی این رهبر عزیز هستیم. خدایا ما را قدردان قرار بده. شهید عبدی نوشته بود: " ای شهدا آنچه دنیای بدون شما و امام را قابل تحمل نموده است؛ وجود خامنه‌ای عزیز است..."

  • حسن مجیدیان

بالاتر از اصحاب پیامبر...

يكشنبه, ۸ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۱۱ ق.ظ

چه کسانی از اصحاب پیامبر(ص) بالاترند؟

آن صحابی گفت که یک حدیث خوبی برایتان نقل می‌کنم؛ یک روز مثلاً صبحانه یا ناهار در خدمت حضرت بودیم و غذا خوردیم؛ ابوعبیده که جزو رجال معروفِ دوروبرِ پیغمبر بود [حضور داشت و گفتیم:] شما کسی بهتر از ما هم می‌شناسید؟ اوّل که به تو ایمان آوردیم، اسلام را اختیار کردیم؛ بعد هم که با تو آمدیم و جنگ کردیم؛ بهتر از این چه می‌شود؟ شما کسی بهتر از ما را سراغ دارید؟

قالَ: بَلی قَومٌ مِن اُمَّتی یَأتونَ مِن بَعدِکُم فَیُؤمِنونَ بی
پیغمبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودآن کسانی که به من ایمان می‌آورند، در حالی که من را ندیده‌اند، از شما افضلند. در دعای سمات می‌خوانید که «وَ آمَنّا بِهِ وَ لَم ‌نَرَهُ صِدقاً وَ عَدلاً»؛ یعنی به پیغمبر ایمان آوردیم -«صِدقاً وَ عَدلاً» قید «آمَنّا» است- در حالی که پیغمبر را ندیده‌ایم. آن کسانی که آن وجود نورانی را ندیده‌اند، آن معجزات را ندیده‌اند، آن تأثیرِ نَفَس را ندیده‌اند، آن کسانی آن تجسّم توحید، تجسّم اخلاق، تجسّم فضیلت، تجسّم همه‌ آرزوهایی را که ممکن است به ذهنِ برترینِ انسان‌ها برسد -که رسول اکرم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله) بود- ندیده‌اند، در عین حال به او ایمان آورده‌اند و وظایف شرعی‌شان را انجام داده‌اند و جهاد در راه خدا هم کرده‌اند، معلوم است که از شما افضلند؛ درست است؛ مقتضای عقل و قاعده هم همین است.

امام (رضوان ‌الله ‌علیه) فرمودند این کسانی که امروز هستند، از اصحاب پیغمبر، یا بالاترند یا کمتر نیستند؛ واقعش همین است. آن جوانِ مؤمنِ مخلصی که از همه‌ لذّات زندگی، از همه‌ آرزوهای جوانی، از همه‌ شهوات، خواسته‌ها، از زندگیِ راحت، از پدر و مادر، از همسر، از فرزند چشم می‌پوشد، می‌رود در راه خدا جهاد [میکند] -حالا یا در جبهه‌های #دفاع_مقدس، مثل آن دوران‌ها، یا در جبهه‌ #دفاع_از_حرم، مثل زمان ما، یا #دفاع_از_امنیت، فرق نمی‌کند- از آنها بالاترند. قدر این حالت را باید دانست؛ و قدردانی‌اش هم به این است که واقعاً و حقیقتاً آن جوری که از ما توقّع هست عمل کنیم؛ بخصوص ما عمّامه‌ای‌ها که خب مرجعِ دینِ مردم محسوب می‌شویم و دینشان را از ما می‌خواهند سؤال کنند، تقیّد به دین داشته باشیم. و اگر ماها از جهت تقوا و پرهیزکاری و ورع از محارم و بی‌رغبتی به جلوه‌های مادّیِ دنیا و زیبایی‌های دنیا و مانند اینها، تقیّد را به خودمان تحمیل کنیم و وادار کنیم خودمان را به این معنا، مسلّماً بهتر از آنها هستیم. ۹۸/۱۰/۱

  • حسن مجیدیان

یاد شهدا...

يكشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۵۶ ب.ظ

  • حسن مجیدیان

کتاب یادت باشد

شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۷، ۰۸:۴۲ ق.ظ

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری به داستانی ویژه از یک شهید مدافع حرم، در کتابی که اخیرا خوانده‌اند اشاره کردند. ماجرایی که به اعتقاد رهبر انقلاب آن‌را باید در تاریخ ثبت کرد. کتاب «یادت باشد» روایت زندگی شهید حمید سیاهکالی‌مرادی، از زبان همسر این شهید گران‌قدر است. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مرور بیانات امروز رهبر انقلاب درباره داستان درخشان زندگی این دو جوان می‌پردازد.

«یک کتابی تازه خوانده‌ام که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان -زن و شوهر- متولّدین دهه‌ی ۷۰، می‌نشینند برای اینکه در جشن عروسی‌شان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند! به ‌نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی‌شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به‌ خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه میگیرند. پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) میشود؛ گریه‌ی ناخواسته‌ی این دختر، دل او را میلرزاند؛ به این دختر -به خانمش- میگوید که گریه‌ی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد! و آن خانم میگوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمیخواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمه‌ی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است، مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقت‌های درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛ اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمیشود»؛ نه، بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل. این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گران‌قدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) است. وضعیّت این‌جوری است.»۱۳۹۷/۰۶/۱۵

  • حسن مجیدیان