حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

کتاب حضرت رسول روحی فداه

شنبه, ۱۱ تیر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۹ ق.ظ

بسم الله

اللهم صل علی محمد و آل محمد

به پیشنهاد دوست عزیز و فرهیخته ام امین بابازاده ان شاالله قرار است در آینده ی نزدیک برای حضرت رسول خوب خدا روحی فداه کتابی ولو مختصر آماده کنیم

خدایا هیچ چیز برای من مطلوب تر از این نیست که کار کوچکی برای آن گرامی بی همتا انجام دهم

توفیق از توست...

  • حسن مجیدیان

از زبان کفش هایم

سه شنبه, ۷ تیر ۱۴۰۱، ۰۹:۴۹ ق.ظ

یادم هست با طلبه های حوزه ی علمیه باقرالعلوم علیه السلام در جنوب تهران، کلاسی داشتیم برای نوشتن و مرور مهارت های نویسندگی. سوژه های ما آن جا ،متفاوت بودند. مثلا " از زبان کفش هایم" . طلبه ها انصافا خوب وصف حال و شرحِ درد و زجر کفش هایشان را روایت می‌کردند. برای بچه های نوجوان همین تیپ کارهای خلاق و نمکین را باید جایگزین موضوع انشاهای زمخت و بی خاصیت کرد. خوشا آن نوجوانی که شوق خواندن و نوشتن دارد و چه خوب که مربی و معلمش هم ، پرداختن به این مهم و پرورش این مهارت را در قبال او جدی می‌گیرد.
آفرین به آقای اسماعیل آذری نژادِ خوش ذوق و باهمت

  • حسن مجیدیان

کتاب تجربه ی خانه روزنامه نگاران جوان

سه شنبه, ۷ تیر ۱۴۰۱، ۰۹:۴۱ ق.ظ

این روزها با دغدغه ی تجربه نگاری فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی، برخی آثار را مرور میکنم. یکی از کتاب های راهگشا و البته عجیب و عبرت آموز، همین کتابِ تجربه ی "خانه روزنامه نگاران جوان" است. کار خوبی از انتشارات آرما. تولد "خانه" با آن شور و شوق و آن مقطع از دهه ی ۷۰ و جمع و ترکیب رنگارنگ و بزرگ آن ، خلاقیت ها و جلوتر زمانه راه رفتن ها، وسعت مشرب مدیر خانه و گردانندگانش، حوادث و التهابات ایام دوم خرداد ۷۶، داستان نامه و پرسش های دختر جوانی که جرقه ی هجوم و هجمه و لطمه و تعطیلی "خانه روزنامه‌نگاران جوان" را باعث شد و... این کتاب تجربه را از نظائر خود در این حوزه، متفاوت کرده است. امروز با گذشت زمان و سیر سریع تحولات زمانه و دگرگون شدن ِ مناسبات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و خلاصه با نو شدن جهان و پیچیدگی زمانه ی جدید ، داستان و سرنوشت خانه، عجیب ، عبرت آموز، شوق انگیز و در جاهایی هم حتی مضحک است(از ناحیه ی برخوردها و قضاوت ها). پایمردی و صداقت آقای زائری هم ستودنی است. بهرحال اگر علاقه مند به این حوزه هستید این کتاب را هم حتما ببینید. از استاد عزیزم حاج آقا زائری ممنونم که این کتاب را به من معرفی کردند

  • حسن مجیدیان

دلنشین دیرینه

يكشنبه, ۵ تیر ۱۴۰۱، ۰۸:۰۴ ق.ظ

بسم الله

شاید برخی ناپسند بدانند که نویسنده ای کتاب خودش را دائم تبلیغ کند. من هم تا حدودی موافقم و بر این نظرم که کار نویسنده پس از نگارش کتاب و چاپ آن تقریبا تمام است و بقیه کار را باید به مشتری و خواننده و ناشر و کتابفروش و چرخه ی نشر و بازار کتاب بسپارد...ولی آیا محبوب و معشوقش را هم آدم نباید یادآور شود؟ من عمری با یاد محمد عبدی سر کرده ام و خدا شاهد است که چه جایگاهی در جان و قلب من دارد. اصراری هم ندارم که شما همچون من او را بخواهید و بپذیرید. اما بهرحال من جلوی دلم را نمیتوانم بگیرم

ترسم ای دلنشین دیرینه

سرگذشت تو هم ز یاد رود!

آرزومند را غم جان نیست

آه، اگر آرزو به باد رود!

بگذریم

کتاب همیشه مربی را از انتشارات شهید کاظمی و سایت من و کتاب میتوانید تهیه کنید...

  • حسن مجیدیان

اساتید در میدان

شنبه, ۴ تیر ۱۴۰۱، ۰۹:۵۷ ق.ظ

بسم الله

آن روز که استاد خوبم شیخ محمود ابوالقاسمی به جمع فعالان تربیتی استان البرز آمده بود گلایه کردم که شما اساتید ما را ول کرده اید به امان خدا!

اساتید و بزرگان چسبیده اند به حجره و حلقه ی اختصاصی خودشان و محدود شده اند به کلاس ها و وبینارها و اندیشکده ها و مربیان مسدان را فراموش کرده اند و پاک از یاد برده اند. پس خروجی و خمس این همه دانش و فضل شما کی و کجاست؟ اینها که در خط مقدم فرهنگ و تربیت، مواجه ی مستقیم با خلق الله دارند، محتاج نظر و عنایت اساتید و راهبران فرهنگی هستند.امیدوارم قبل از اینکه دیر شود و از دست بروید و ما هم به فنا برویم و... دریابید میدان را آقایان اساتید!

  • حسن مجیدیان

کتاب هنر اهل بیت ع

پنجشنبه, ۲ تیر ۱۴۰۱، ۱۰:۴۵ ق.ظ

 

 

اگر دوست داشتید که به این نسل، خصوصا نوجوان ها بگویید که شهدا چه باورهایی داشتند و در ذهن و دلشان چه می گذشت و برای چه جنگیدند و اساسا چه تیپ آدم هایی بودند و...به نظرم این کتاب جواب های خوبی داشته باشد. سال ۹۰ این کتاب را خواندم اما حالا هم مطالبش برایم تازه است و از بسیاری از کتاب های این حوزه، بهتر و جاندارتر است.
کتاب را نشر شهید کاظمی تجدید چاپ کرده
#معرفی_کتاب
#شهدا
#کتاب_هنر_اهل_بیت

  • حسن مجیدیان

خاطرات شهید محسن سیفی

دوشنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۵۴ ق.ظ

خدا نکند که برای کتاب شهید محسن سیفی عزیز بی خیال و خسته باشم. ان شالله بزودی و دوباره دنبال خاطرات خوب آن شهید کم سن و سال اما به معشوق رسیده و واصل شده،خواهم بود.

خدایا توفیق از توست

 

  • حسن مجیدیان

در مدح کتاب بینایی

چهارشنبه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۱، ۰۸:۲۶ ق.ظ

در مدح کتاب «بینایی»

یادداشت؛ در مدح کتاب «بینایی» به قلم حسن مجیدیان
حسن مجیدیان در یادداشتی به مدح کتاب «بینایی با والاترین اصحاب ِ تاریخ تا عاشورا» پرداخت و در این زمینه نوشت: 
والاترینِ وفاداران و مردان عالم، اصحاب سیدالشهدا علیه السلام هستند که اولی ها و آخری های تاریخ به پای آنها نمی رسند. آنها که با بصیرت و بینایی و شیدایی در معیت حسین و دغدغه های او  به مسلخ عشق رفتند و جاودانه شدند. مردان شکوهمند، سترگ و کوه واری که با مرگ آگاهی و شهادت خواهی، همسفر ولی خدا شدند. 
برترین ها و بهترین های عالم را اما اگر لابلای اوراق تاریخ بجویی  و در کتب  تراجم و رجال اگر سیر کنی، حرف چندانی راجع به آنها نخواهی یافت! در مورد اصحاب حضرت، کتاب ها اندک و منابع محدود و حرف ها و اطلاعات یکسان است. در مورد برخی از شهدای کربلا ای بسا فقط نامی و کنیه ای آمده و دیگر هیچ! با این محدودیت منابع، آن که در سودای نگارش کتابی در مورد اصحاب حضرت باشد حق این است که چندان انتظاری از او برای رونمایی از حرف و  خبر جدیدی نباشد. 
کتاب «بینایی» که وصف والاترین اصحاب تاریخ تا عاشوراست  به قلم  «امین بابازاده» و به همت  «دفتر ادبیات شطر» از سوی  «انتشارات شهید کاظمی» پا به کتابفروشی ها گذاشته است. کتاب با انتخابی هوشمندانه تا قبل از روز نهم و پس از آن، روز نهم و دهم و ظهرِ روزِ دهم ِمحرم سال ۶۱ هجری را روایت کرده است. همین کوتاهیِ مقطعِ تاریخیِ روایت، کتاب را هم کوتاه کرده است و هم، شیرین ساده و خواندنی! 
نویسنده در مواجهه با متن تاریخ ضمن وفاداری به اصل واقعه، به‌خوبی کوشیده است همان اطلاعاتِ همیشگیِ مندرج در  کتب تاریخی را به شیوایی باز روایی و بازنویسی کند تا خواننده در آینه کلمات مناسب و سرِ جایِ خود نشسته، تصاویر عاشورائیان را با وضوح و معرفت بیشتری ببیند. جملات کتاب در بسیاری از صفحات کوتاه، آهنگین و دارای ضرباهنگ نسبتاً پرشتابی است‌‌‌؛ همچون پرشتاب بودن تحولات ایام عاشورا که بی امان و شتاب آلود، حوادث و آدم ها و اتفاقات آمدند و رفتند! 
معرفی اصحاب در این کتاب بر اساس قبیله آنهاست تا هر کدام در دسته و تیره خود شناخته شوند که برخی خویشاوندند و بعضی پدر و پسر و عده ای هم عبد و  مولا. 
اما خوبیِ قابل تحسین کتاب، بخش «بیان» است که در لابلای روایتِ تاریخ و معرفی اصحاب، خواننده را به لختی تفکر و اندکی بینایی دعوت می‌کند. از قلم نویسنده در این بخش حرف‌هایی برآمده که  از آنها  نمی توان بدون تامل و توقف عبور کرد. کتاب را همین بخش بیان خواندنی و موثر کرده است. در صفحه ۹۲ و ۹۳ کتاب می خوانیم:
«انس به مرگ از ویژگی های یاران حسین است.  کسی که با مرگ مأنوس نباشد نمی تواند با ولی خدا همسفر شود. آنها با مرگ زیسته اند و چنان از دنیا و مافیها بریده اند که تو در آن ها نمی توانی از منفعت طلبی، خود خواهی، کبر و حسد سراغی بگیری! 
مرگ خواهی است که ایشان را بر آن داشته تا حسین را بر خود مقدم بدارند؛ 
مرگ خواهی است که ایشان را از حضور در دنیای بی امام می ترساند؛ 
مرگ خواهی از که ایشان را به زندگی و مردن در منظومه اندیشه امام رسانده است؛ 
مرگ خواهی است که به اصحاب دلاوری، استواری، صبر و بینایی بخشیده است؛ 
مرگ خواهی است که تو را به یاری امام زمانت خواهند رساند.» 
و همچنین درصفحه ۱۳۶  کتاب می خوانیم:
«تا کجا با امامی؟ تا آنجایی که آب و نان و غذایت آماده باشد؟ تا جایی که آرامش داشته باشی؟ تا جایی که هوا سرد نباشد؟!  تا جایی که هوا داغ نباشد؟! در هوای بهاری با امامی و  در برف و طوفان یا آفتاب داغ و سوزان و تشنگی از او دل می بُری؟!» 
و چه زیبا و عارفانه در صفحه  آخر کتاب آمده است که:
«حسین انگار با شهادت هریک از اصحاب، بندی از پای دل خویش بر می‌گیرد تا در سیر حرکت خود به سوی حضرت محبوب اوج بگیرد و در ساحتِ ربوبی پروردگار به مقام «ثارالله وابن ثاره» نائل آید و در نور مطلق عالم فانی شود. 
وادی کربلا قتلگاه عشاق و میعادگاه فناخواهان است؛ سرزمین معراج فرزند پیامبر خدا. خدا پیامبر را در شب معراج از مسجدالحرام به بیت المقدس و از آنجا به «قاب  قوسین او أدنی»  گذر داد و نواده اش حسین را از مسجدالحرام به کربلا و از آنجا بی سر به حظیرة القدس بُرد.» 
زیباست حقیقتا. 
البته امین بابازاده می توانست بیان ها را در برخی از صفحات تفصیل دهد. فکر می‌کنم خواننده هم تشنه همین حرفاست و  این تلنگرها  مگر او را به وادی بصیرت و بینایی بکشاند. 
عنوان هنرمندانه ی کتاب برگرفته از لسان صحابی والامرتبه، نافع بن هلال است که :  « إنا علی نیاتنا و بصائرنا». جلد کتاب هم چشم نواز است و آدم را به صحن و سرای حضرت ارباب می برد. این جزوه ی ذی قیمت برای آشنایی نوجوانان، جوانان،  هیئتی ها،  مداحان و خطباء و... به صورت مفید و مختصر، بسیار مناسب و کارگشاست و حتی قابلیت کتاب مسابقه را هم به خوبی دارد. 
از کتاب بینایی، دریافت من،  اینها بود و نقد و نقصی بر کلماتی که برای اصحاب حضرت  آفریده شده، نیافتم. هرچند می دانم هیچ کاری مطلق و بی نقص نیست. 
کار ارزشمند برادر عزیز و فرهیخته امین  آقای بابازاده را می ستایم و به انتشارات متعهد و  پربرکت شهید کاظمی خدا قوت می گویم و دعا می کنم «بینایی» توشه ی  راه نویسنده باشد و همیشه و همواره برای اهل بیت علیهم السلام بگوید و بنویسد. ان شاء الله
والسلام
*************
گفتنی است، کتاب «بینایی؛ با والاترین اصحاب تاریخ تا عاشورا» نوشته امین بابازاده به تازگی در ۱۴۴ صفحه توسط انتشارات شهیدکاظمی منتشر شده است.
این کتاب روایت اصحاب اباعبدالله(ع) غیر از بنی هاشم است و به ضرورت روایت از اصحاب بنی هاشم نیز روایت‌هایی در کتاب آمده است. در واقع بینایی، روایت مستقلی از اصحاب امام غیر از بنی هاشم تا شهادت آنهاست. وجه تمایز کتاب بینایی در مقایسه با کتاب‌های دیگری که در باب عاشورا نوشته می‌شود در این است که در این کتاب بخش «بیان» وجود دارد که وجود آن جهت فضاسازی روایی و تاریخی است؛ قسمت بیان اشاره به نکته‌هایی از رفتار و گفته‌های اصحاب و امام خطاب به اصحاب است که جنبه‌های معرفتی و تاریخی دارند. 
استفاده از ۷ منبع معتبر درباره اصحاب عاشورایی برای نگارش این کتاب، از ویژگی‌های روایت مستند بینایی است.
  • حسن مجیدیان

کتاب رفیق اعلی

سه شنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۱، ۰۷:۵۴ ق.ظ

 

کتاب را که مرور کنید یاد «سرگشته ی راه حق» که وصف حال فرانسوای اسیزی است می افتید. از نیکوس گازانتزاکیس. این کتاب هم مایه هایی از اغراق های مسیحی وار دارد، اما خواندنی و لطیف است و دیدگاه و نظرگاهش به پدیده ها به انسان به زن به حیوانات به زندگی در نوع خود جالب است. ما مسلمان ها هم بد نیست این روایت ها را بخوانیم و فهم کنیم!
کریستین بوبن کتاب را خلاصه و جمع و جور تمامش کرده. بهمراه نیایش های قدیس فرانچسکو. نشر نو چاپش کرده. ترجمه را پیروز سیار، زحمتش را کشیده.

#معرفی_کتاب
#رفیق_اعلی
#کریستین_بوبن
#قدیس_فرانچسکو

  • حسن مجیدیان

کتاب جاده یوتیوب

سه شنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۱، ۰۷:۵۱ ق.ظ

سفرنامه ی خوبی است به سوریه. محمدعلی جعفری به دنبال خاطرات شهید محمدخانی با رفیقش به سوریه می روند تا نشانی و ردی از خاطرات و فعالیت های حاج عمار بگیرند. کتاب کوتاه و شیرین است و حال و هوای بچه های رزمنده را خوب بازنمایی کرده است.
نشر معارف چاپش کرده...
#معرفی_کتاب
#محمد_علی_جعفری
#کتاب_جاده_یوتیوپ

 

  • حسن مجیدیان