حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

راجع به شهید محسن سیفی

سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۸:۴۸ ق.ظ

بسم الله

شهید محسن سیفی در سال 1359 در تهران متولد شد. نوجوانی و جوانی او در منطقه ی خاص و پرآسیب شرق تهران(خاک سفید و تهرانپارس) سپری شد. محسن سیفی اساساً بچه ای شر و شلوغ و تر و فرز و چابک و به اصطلاح نیروی عملیاتی و اجرایی به حساب می آمد.عمده ی فعالیت های محسن، در هیئات شرق تهران و در چند پایگاه بسیج  متمرکز بود. به خاطر روحیه جنگندگی و حس و حال هیاتی، همواره در جنب و جوش و فعالیت بود و حوادت و ماجراهای مختلف هم کم نداشت. ویژه گی بارز او در آن مقطع عشق و علاقه ی او به اهل بیت علیهم السلام و مجالس روضه، بویژه ارادت و عشق  و شیدایی عجیب او به سیدالشهدا علیه‌السلام بوده.  محسن سیفی با همین سیر و همین روحیه پیش میرفت تا اینکه محمد عبدی از مربیان تربیتی و بسیجی های فعال منطقه تهرانپارس که وزنه ای قابل توجه و شناخته شده بود ،در شهرستان ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان به شهادت رسید. شهید عبدی بعنوان بسیجی و داوطلبانه با نیروی انتظامی استان سیستان و بلوچستان همکاری اطلاعاتی و عملیاتی داشت. شهادت او موجی در منطقه تهرانپارس و در میان انبوه دوستان و همرزمان و شاگردان او ایجاد کرد. همین مسأله منجر به حضور تعداد قابل توجهی از بسیجیان و هیاتی های شرق تهران در استان سیستان و بلوچستان شد. با حضور این افراد و با هدایت سردار شهید ناصر شبانی فرمانده وقت ناحیه انتظامی سیستان و بلوچستان، یگان هجرت تشکیل شد. وظیفه این یگان حضور در عملیات های تعقیب و گریز اشرار و سوداگران مواد مخدر بود. محسن سیفی هم از قافله جا نماند. شهید عبدی در بهمن ماه سال 1377 شهید شد. محسن بهمراه تعدادی از رفقا در اسفندماه همان سال راهی مشهد و سپس برای مشاهده ی مقتل شهید عبدی به زاهدان و ایرانشهر عزیمت می کنند. محسن تا خرداد سال 1378 که شهید می شود در استان می ماند وچندین بار هم به تهران بر میگردد.  . به اذعان دوستان و همقطارانش، محسن سیفی با وجود اینکه جوانی شلوغ و متحرک و پر جنب و جوش بوده، در این مدت دچار تحولات روحی قابل توجهی می شود. کسی در  جمع نسبتا شلوغِ یگان هجرت، احتمال شهادت محسن را نمی‌داده. اما این جوان 19 ساله ی در طی عملیاتی شهید می شود و در تهران کنار مزار شهید محمد عبدی، دفن میشود. زندگی کوتاه او، شلوغی ها، فعالیت های او در هیات و عشق عجیب او به اهل بیت علیهم السلام مخصوصا حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و هجرت او به استان سیستان و بلوچستان و شهادت او در 19 سالگی و موضوع یگان هجرت و... سوژه ی قابل توجهی برای تحقیق و پژوهش هست که ان شالله بتوانم به آن بپردازم.

نظرات (۳)

سلام بر شهدا و شهید سیفی و شهید عبدی

خداوند آنها را با سیدالشهدا (ع) محشور کند.

 

نوشته عالی ای بود .

دست شما درد نکنه

سلام

سه چهار ماهه این وبلاگ شهدا رو که درست کردم هنوز تو فهرست گوگل یافت نمیشه. لذا تلاش کردم از طریق جعبه های دنبال کردن و نظر در وبلاگهای مختلف جذب بازدید کنم.

 

حالا به این نتیجه رسیدم که بلاگ شده پر از وبلاگهای دخترانه و پسرانه نوجوانها با طرحها و الگوهای غربی و کره ای و چینی و ... !!!! 

فکر کردم که اینها از کجا اومدن ؟! دیدم اینها همین دانش آموزان هستن که این مدت خونه بودن و سوق داده شدن به این سمت.

 

من هم که کلا با این جماعت میانه ای ندارم ولی به خاطر شهدا تصمیم گرفتم اسم و یاد شهدا رو در وبلاگهای الکی اونها منتشر کنم.

تو جعبه وبلاگ من می تونید رد پای بعضی شونو ببینید. لطفا ببینید.

چون شما معلم و بابصیرت هستید گفتم در جریان باشید تا ببینیم خدا چه خواهد.

یا علی

پاسخ:
سلام خدا به شما اجر بده. شهدا دستگیرتون باشن ان شاالله
معلم باصیرت دیگه چیه ؟ من شاگردم آقا...

سلام ممنونم از شما . متقابلا من هم ارزوی سلامتی و دلشاد بودن رو از خدا براتون ارزو میکنم :) 

پاسخ:
سلام علیکم
ممنونم از لطفتون 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی