زندگی پارادوکسیکالی!
شنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۲۰ ق.ظ
شما هم مثل من هستید؟ زندگی تان با تضاد و تناقض میگذرد؟ من به خودم که نگاه میکنم میبینم مدام یک طرف دلم با یک وَر دیگر دلم در دعوا و بگو مگوست. گاهی عمیقا احساس دینداری و ایمان میکنم و عمیقا هم متمایل به گناه و آلودگی ام! آرام هستم اما دائم در جوش و خروش. همان وقت و لحظه ای که همه چیز خوب است تا سرحد مرگ احساس یاس و اندوه دارم و در عین حال از جزئیاتی بیهوده به خنده می افتم! در خنده میگریم و از پسِ گریه به لودگی و طنازی می افتم. درونگرای برون گرایِ اجتماعیِ منزوی ِ هزار رفیق دارِ تنها هستم! ابر و باران را دوست دارم و از آفتاب هم خوشم می آید. سفر را دوست دارم و دلم برای کنج خانه و کتابخانه زود تنگ میشود! وجودی دوپاره از تناقض ها دارم! و این زندگیِ من نیست فقط که آدمِ سرگشته ی دنیای جدیدِ ما غالبا اینطوری است!
شما هم در تناقضات بسر میبرید؟
بله
ما برای این تناقضها هگل را اختراع کردیم
خودش فکر می کند فکر خودش بود
تز و آنتی تز و سنتز
اما هگل محصول تناقضهای عصر جدید بود
حتی اگر دویست سال پیش به دنیا آمده باشد