حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ» ثبت شده است

مرگ

دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۷:۴۲ ق.ظ

 

ایّ یومیَّ من الموت افرّ

یوم لا یُقدر ام یوم قُدر

یوم لا یقدر لا اخشی الوغی

یوم قد قدِّر لا یغنی الحذر

 

کدام روز از مرگ فرار کنم؟

روزی که مرگ مقدر نشده

یا روزی که‌ مقدر شده؟

روزی که مقدر نشده،

از هیاهوی جنگ نمی‌ترسم

روزی که مقدر شده،

فرار فایده‌ای ندارد.

این ابیات روی زره امیرالمومنین علی علیه السلام مکتوب بوده است.

  • حسن مجیدیان

جنگ چهره زنانه ندارد

سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۷:۰۸ ق.ظ

 

کتاب فوق العاده ای که معمولا خیلی ها توصیه اش می‌کنند. روایتی از روزگار و خاطرات زنانی که در اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم جنگیدند و بعد در این کتاب، از لطمات و کابوس ها و بیچارگی های بعد از جنگ گفته اند. دردآور و بهت آور و جاهایی هم باورنکردنی. به چه درد می‌خورد خواندن این کتاب ها؟ اولا تاریخ است. عبرت و آشنایی است. ثانیا فهم این مسأله که جنگ بلاست. برای همه. برای زن ها بیشتر. برای کودکان بیشتر. برای خانه ها. زندگی ها. طبیعت. موجودات زنده. درختان و...

  • حسن مجیدیان

شکارچیان ماه

يكشنبه, ۳۰ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۳۹ ق.ظ

به نظرم این آخرین کار آقای بایرامی باشد. داستان جوانی به نام صابر که در تاکستان قزوین، پرورش ماهی داشته و تبحری خاص در تیراندازی آن هم تاریکی شب. جنگ او را به جبهه و هور و همکاری با شهید علی هاشمی در قرارگاه سرّی نصرت می‌کشد. برای او که از آدم کشتن بیزار است و آدمی منزوی و محتاط به شمار میرود، حضور در جبهه و کار کردن با آدم ها، مشکلات و داستان هایی پیش می آید. چند داستان فرعی مثل دلبستن به دختری منافق و قضیه ی ازدواجش با دختر عمو هم چاشنی روایت اصلی است. کتاب چندان روان نیست و رفت و برگشت هایش فراوان است و خواندنش حواس جمع می‌خواهد تا سررشته ی داستان از دستت در نرود. اما با همه ی اینها دیدنِ چنین کتابی قابل توصیه است. باز هم همان داستانِ پیچیدگی آدم ها و روحیاتِ متنوع این و آن در محیط اجتماع که پر از درس و مایه ی خودشناسی است.

 

  • حسن مجیدیان

سمندر

شنبه, ۲۲ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۵۲ ق.ظ

رزمنده ی جوانی که از قضا زندگی‌ِ پُرتلاطمی داشته، در منطقه ی جنگی و کنار یک پُل استراتژیک، مشغول خدمت است. برای او و همراهانش در طول خدمت در کنار پل، اتفاقات جالبی می افتد که منجر به مرور آدم ها و شخصیت آنها می‌شود. اثری که پیچیدگی و فراز و نشیب آدم ها را نشان می‌دهد. چون رفت و آمد خاطرات، کم و بیش در کتاب زیاد است، خواندنش حوصله و حواسِ جمع می‌خواهد.

 

 

  • حسن مجیدیان

روزی روزگاری جنگی

چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۰۱ ق.ظ

این کتاب کوتاه است. در قطع جیبی چاپ شده و خاطراتی بسیار کوتاه و جالب و تأثیر گذار از شهدا و رزمندگان عزیز ما در جنگ را دارد. واقعا درس آموز و تاثیرگذار و غنیمت است. و مایه های خوبی از طنزهای ناب جبهه ای در خود دارد. کتابی برای بچه ها، بزرگترها، دانشجوها و حتی برای آنها که علاقه به این مسائل ندارند؛ از بهترین پیشنهادات است. دوست داشتم بضاعت داشتم و هزارجلد از این کتاب را میخریدم و وقف میکردم و بین همه پخش می‌کردم. پیشنهاد میکنم این کتاب سازنده و حال خوب کن را از انتشارات سپیده باوران تهیه کنید. قیمتی هم ندارد.

  • حسن مجیدیان