حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

درجه ی آخر لاتی

شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۳۶ ق.ظ

 

چندسال قبل که تلوزیون‌های صهیونیستی مارش پیروزی نواختند و خانه ویران شده یحیی را نشان دادند که تلّی از آوار بود و خبر ترور موفق او را روی پخش ویژه بردند، یحیی یک ساعت بعد به خانه ویران شده‌اش برگشت و روی مبل شکسته‌ای نشست و با لبخندی تحقیرآمیز، گوشه لب کج کرد و عکس یادگاری گرفت. من آن روز شیفته شجاعت یحیی شدم. او لاتی را تا درجه آخرش پر کرده بود. بعدها که یک عکس هالیوودی مردانه‌ هم از او منتشر شد که دست روی کلت کمری‌اش برده بود و داشت بیرونش میکشید، انگار ابرمرد خیالی ایام نوجوانی را در واقعیت دیده بودم. چقدر اسطوره‌ای بود. نمیشد حتی توی چشم‌هاش نگاه کنی. یحیی شاید کسی بود که بیشترین خبرهای جعلی درباره ترور او منتشر شد. اسرائیلی‌ها در له‌له یافتن اثری از او، بارها شایعه ترورش را مطرح می‌کردند تا بلکه از رصد واکنش‌ها، چیزی دست‌گیرشان شود. او رسما نامرئی بود. فلسطینی‌ها می‌گویند یحیی حتی سایه نداشت. می‌گویند از دیوارها می‌گذشت. تو بگو روح بود. پشت ابرمردان همیشه افسانه می‌سرایند. ابرقهرمان پسر‌های فلسطینی. شیرمرد پچ‌پچه‌های دخترکان غزه. امّید مردان و زنان جنگ‌زده. دلشان گرم بود به تونل‌های زیر پایشان که یحیی از آنجا می‌گذرد. حالا می‌گویند روح فلسطینی، ابرمرد نامرئی غزه، نه در پستوی تونل‌ها، که روی زمین شهید شده. نزدیک تانک‌های اسرائیلی. لباس رزم بر تن. خشاب بسته بر فانوسقه. چفیه بر شانه. سلاح بر کف. حالا جوان‌های فلسطینی پشت‌به‌پشت سیگار می‌سوزانند و به یک‌جا خیره می‌شوند و می‌گویند یحیی با مرگش پله آخر لاتی را هم برداشت. باز تحقیرشان کرد. که من روی زمین بودم. بین نیروهای تحت‌امرم. و نیم‌خیز، سلاح بر دوش توی پس‌کوچه‌ها می‌دویدم. شما کجایید؟ یحیی تحقیرآمیز بزرگ‌شد. تحقیرآمیز زندگی‌کرد و تحقیرآمیز رفت. ما قصه یحیی را سال‌ها برای بچه‌هایمان تعریف خواهیم کرد.

«مهدی مولایی»

  • حسن مجیدیان

مرد غیور فلسطین

شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۳۳ ق.ظ

 

بعد از شهادت سیدحسن، انتظار هر شهادتی را داریم. حالاآن مردِ غیور فلسطینی، یحیی السنوار شهید شده  ولی دیگر کدام خون، می‌خواهد ما را از خاکی که سفت به آن چسبیده ایم جدا و بیدارمان کند؟ به راستی امت اسلام را چه شده که این همه خون‌های گرانبهای به زمین ریخته شده هنور نتوانسته آنان را چنان که باید،بیدار کند؛ چقدر حجاب‌های ظلمانی قطور است که این خون‌ها هم انگار توان شکافتن‌شان را ندارد! که اگر بیدار می‌شدند نیاز به اسلحه هم نبود بلکه به قول امام با یک سطل آب ریختن هم کار صهیون‌ها تمام بود... یحیی سنوار نیز به قافله شهدای قدس پیوست

  • حسن مجیدیان

نمایشنامه وقت عاشقی

شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۳۱ ق.ظ

 

نمایشنامه، گفتگو و مردم شناسی و نحوه ی مواجهه با کلام این و آن را در آدم تقویت می‌کند. وقت عاشقی نمایشنامه ای عاشورایی است درباره وهب نصرانی و همسرش که هر دو در کربلا و در رکاب حضرت عشق علیه السلام، شهید شدند. خیلی شیرین و خواندنی و آموزنده است. از انتشارات کتاب‌ نیستان و به قلم آقای نصرالله قادری.

  • حسن مجیدیان

کتاب سرباز قاسم سلیمانی

شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۲۹ ق.ظ

 

بی شک تا بدینجا این بهترین و مستند ترین کتاب درباره ی حاج قاسم است. خواندنی، جامع و پر از اطلاعات جدید و پاورقی‌های مفید. شما اگر می‌خواهید حاجی را بشناسید و از کارهای نشنیده ی او مطلع بشوید و همپای او در عراق و لبنان و سوریه و...قدم بزنید؛ این کتاب را دست بگیرید که دور از غلو و خواب و کرامت تراشی؛ قاسم سلیمانی را از روستا تا جنگ و مبارزه با اشرار شرق کشور و غائله ی افغانستان و جنگ ۳۳ روزه و فتنه ی داعش و ...به خوبی روایت کرده است. حجم حیرت انگیزِ فعالیت‌های سردار و ابتکارات و پُردلی و شجاعت واقعا ستودنیِ حاج قاسم در این کتاب، خوب نُمایان شده است. در خلال فرازهای کتاب از جملات و تحلیل های حاج قاسم هم فراوان، مثال آورده شده است. دوست نداشتم این کتاب تمام شود. بس که حسرت برانگیز و افتخارآفرین بود. من فکر میکنم آن مکتب سلیمانی و گره خوردن به سلوک او را اگر دنبالش هستید؛ رگه های پُررنگی از آن مرام و مکتب را در این کتاب بیابید.

  • حسن مجیدیان

شکسته دل کوچک من

چهارشنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۳، ۱۲:۴۳ ب.ظ

 

استاد سنگری این کتابچه ی کوچک را برای بانوی بزرگ کربلا نوشته است. خانم حضرت رقیه سلام الله علیها.

گاهی با شنیدن نغمه ها و نوحه های مداحان، افسوس میخورم که چرا آنها از این متن ها نمیخوانند؟ چرا کسی این معارف را در اختیار شاعرانِ هیاتی ما قرار نمی‌دهد؟ نجواهای آن بانو با پدر در مسیر و خرابه و گفت و گو با حضرت عمه ی قهرمان، و دردِ دل های بابا و عمه با خانم، آن قدر شیرین در این کتاب روایت شده که حدّ ندارد. بخوانید این کتاب کوچک را برای آن کوچکِ شکسته دل اما در حقیقت از همه ی عوالم بزرگتر و با عظمت تر.

 

  • حسن مجیدیان

گمشده ی من

يكشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۳، ۰۷:۱۳ ق.ظ

 

سردار علی هاشمی از آن جوان های غیور خوزستان بود. قرارگاه سرّی نصرت که به پیشنهاد حاج محسن رضایی فرمانده وقت سپاه در ایام جنگ برقرار شد؛ محل فعالیت ها و خدمات و شجاعت های کم نظیر علی هاشمی شد. محسن رضایی در این کتاب از آن روزها و راه اندازی قرارگاه نصرت دور از چشم فرماندهان، طرح ریزی عملیات در هور و شناسایی های مداوم علی و نیروهایش، جریان فریب عراق در هور و حمله به فاو، از دست دادن شلمچه با حمله ی مجدد عراق، روزهای فوق العاده سخت جنگ و نحوه ی شهادت علی در حمله ی عراق به قرارگاه نصرت و...سخن گفته است. احساسات عاشقانه و کتمان نکردنی حاج محسن نسبت به علی در این کتاب مشهود است. کتاب کوتاه است و حاصل سه جلسه گفتگوی آقای بهداروند با حاج محسن رضایی. از انتشارات سوره مهر

  • حسن مجیدیان

هم جلیلی هم قالیباف

يكشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۳، ۰۷:۱۱ ق.ظ

 

 

لااقل از جوان های مجاهد و مبارز در تونل های فلسطین و جنوب لبنان خجالت بکشید و از دعواهای انتخاباتی و دوگانه ی قالیباف بهتره یا جلیلی و کدام یک شجاع تر است و ...در بیایید. جلیلی هم در ایام خطر همان کار را خواهد کرد که دیروز قالیباف کرد. کما اینکه در اوایل جنگ با تکفیری ها به سوریه پرواز کرد و خط شکنی کرد و باعث قوت قلب جبهه ی مقاومت شد. یک عُمر، نشان جانبازی همراهِ جلیلی است. همان پای مصنوعی! هر دو طیف هنور رسوبات و سموم انتخاباتی از سر و فکرشان خارج نشده!

  • حسن مجیدیان

این کشورهای در پیت

يكشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۳۸ ق.ظ

 

خوب به این اسمها نگاه کنید ...

لسوتو، بابادوس، کومور، موریس، نائورو، پالائو، پاپوآ گینه نو سَن مارینو، سنت کیتس و نویس، ساموآ، سائوتومه، سیشل، سوازیلند، تونگا، تووالو، وانواتو، مالاوی، کیپ ورد، جیبوتی، بنین، بلیز، آنتیگوا باربادو، جزایر سلیمان، جزایر فارور، جزایر مارشال، موریتانی و بسیاری دیگر ...

اینها اسامی بخشی از کشورهایی هستند که زیر ۱۰۰ سال عمر داشته و زیر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت دارند و کاملا برنامه ریزی شده و با سیاست های پلید آمریکا تشکیل شده و اینک عضو سازمان ملل هستند و هر کدام یک حق رای دارند ! از سال ۱۹۴۵ که سازمان ملل با حضور ۵۱ کشور تشکیل شد ، تا کنون کشورهای زیادی با هدایت آمریکا ، اصطلاحاً مستقل شده‌اند و اعضای سازمان ملل را به چیزی در حدود دویست عضو (۲۰۰ کشور) رسانده‌اند جالب اینجاست که به یکباره شما می‌شنوید که بالای ۱۵۰ کشور در سازمان ملل ایران را به نقض حقوق بشر متهم کرده‌اند ! یا می‌گویند جامعه جهانی نگران برنامه‌های هسته‌ای ایران است ! اما کسی نمی‌گوید این جامعه جهانی چیست و چگونه تشکیل شده است !؟ کسی نمی‌گوید که اکثر این کشورها جمعیتشان به ۳۰۰ هزار نفر هم نمیرسد ! بطوری که جمعیت ۱۰ کشور روی هم رفته کمتر از یکی از شهرکهای کوچک شهرستانهای ایران نیست ۱. واتیکان زیر ۱،۰۰۰ نفر ۲. نائور کمتر از ۱۱،۰۰۰ نفر ۳. تووالو - کمتر از ۱۲,۰۰۰ نفر ۴. پالائو - بیشتر از ۱۸,۰۰۰ نفر ۵. سن مارینو - کمتر از ۳۴,۰۰۰ نفر ۶. لیختن اشتاین - کمتر از ۳۹,۰۰۰ نفر ۷. موناکو - کمتر از ۴۰,۰۰۰ نفر ۸. سنت کیتس و نویس - کمتر از ۵۴,۰۰۰ نفر ۹. جزایر مارشال - کمتر از ۶۰,۰۰۰ نفر ۱۰. دومینیکا - کمتر از ۷۲,۰۰۰ نفر ......... جمعیت ۱۲۶ کشور عضو سازمان ملل فقط هفتاد میلیون نفر هست ، که بله قربان گوی آمریکا هستند . مساحت تمامی این کشورها به اندازه ایران نمی‌شود...

  • حسن مجیدیان

فیلمنامه هه

شنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۳، ۰۱:۵۸ ب.ظ

 

یکی از اساتید عزیز آقای یوسف شیخی مدرس فلسفه و کلام و نویسنده است. ایشان یک فیلمنامه ی خواندنی نوشته به نام " هَه" . این که دلیل این اسم برای این کتاب چیست، الان قابل توضیح نیست و باید کتاب را ببینید. اما حال و هوای کتاب درباره ی سلوک دینی و یافتن استاد است. رقابت های خونین مریدان برای جانشینی استاد، کشف حقیقت، مبارزه با وسوسه ها، بحث تفتیش عقاید و....درونمایه ی این فیلمنامه است. البته این فیلمنامه دیدنی است تا خواندنی. یقینا اگر فیلمش ساخته شود؛ گره های ذهنی خوبی را باز و به فهم متن کمک خواهد کرد. دوستان اهل تئاتر و فیلم، می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند. در مقدمه ی اثر راجع به بحث" فیلمنامه ی دینی" بحث خوب و جان داری ارائه شده است. اگر هم اهلش نیستید از سایر کتاب های معرفی شده در این وبلاگ لذت ببرید

 

  • حسن مجیدیان

ولادت ابامحمد روحی فداه

شنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۳، ۰۱:۰۰ ب.ظ

 

سلامٌ علیکُم، ولادت مولانا ابامحمد امام حسن عسکری روحی فداه مبارک و تهنیت باد*

 

*«حضرت امام حسن‌بن‌علیٍّ ٱلعسکریّ علیهما ٱلسّلام»* می‌فرمایند: 

*«إِنَّکُمْ فِیٖ آجَاٰلٍ مَنْقُوصَةٍ وَ أَیَّاٰمٍ مَعْدُودَةٍ، وَ ٱلْمَوْتُ یَأْتِیٖ بَغْتَةً، مَنْ یَزْرَعْ خَیْرَاً یَحْصُدْ غِبْطَةً، وَ مَنْ یَزْرَعْ شَرَّاً یَحْصُدْ نَدَاٰمَةً.»*

 

شما در امر و أجَلی هستید که پیوسته در حال نقصان بوده و رو به پایان می‌رود، و روزهائی که معدود است، بسیار می‌شود که مرگ ناگهان دامن انسان را می‌گیرد، کسی که زراعت نیکوئی داشته باشد، نتیجهٔ خیر خواهد گرفت و حسرت می‌خورد (از کم بودن عمل صالح)، و کسی که بذر شرّ و بدی بکارد، محصول آن پشیمانی و ندامت خواهد بود.»* (بحارٱلأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۳)

  • حسن مجیدیان