حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۱۷ مطلب در دی ۱۴۰۴ ثبت شده است

ادامه بده...

شنبه, ۷ دی ۱۴۰۴، ۰۸:۰۸ ق.ظ

همین قدر آدم با چشم های حریص و گردن های کشیده؛ منتظرند تا تو گُل بخوری!

منتظرند تا زمین بخوری!

منتظرند تا با شکست و هزیمتِ تو هورا بکشند و بالا بپرند...

تو اما ادامه بده

ادامه بده ...

ادامه بده...

  • حسن مجیدیان

حرف نزدن، چه خوب!

شنبه, ۷ دی ۱۴۰۴، ۰۸:۰۶ ق.ظ

از اینکه نظاره گر هستیم؛ ناراحت نباشید. از اینکه با دقت داریم تحولات ریز و درشتِ اطرافمان را فقط رصد میکنیم؛ حس بدی نداشته باشید. ما هر کدام داریم کاری را که سپرده اند به ما جلو می‌بریم و یادمان باشد که حرف زدن؛ نشانه ی فهم آدمی نیست. حرف زدن؛ نشانه ی آدم بودن نیست! حرف نزدن و اظهارنظر نکردن در مورد همه چیز، نشانه ای از فهم و خرد آدم است. در جریان امور و اخبار و تحولات و تحلیل ها و اظهارنظرها و تحرکات و دستاوردها و خوب و بدِ زمانه هستیم؛ اما حرفِ اضافه زدن؛ کارِ ما نیست! و این با جهاد تببین و حرف را سرِجای خود زدن؛ منافاتی ندارد!

  • حسن مجیدیان

تربیت پسرانه و دخترانه

چهارشنبه, ۴ دی ۱۴۰۴، ۰۹:۰۵ ق.ظ

 

ک شاعر کارش برخاسته از احساس و عاطفه است. شاعر با من فرق دارد. عاطفه و شور و حال من مثل او نیست. و اِلا من هم شاعر می‌شدم. با شاعر باید جور دیگری رفتار کرد. با هنرمند هم. با زن و دختر هم. این ها که معدن عاطفه هستند با سیاست مدار و مدیر و نظامی و کارگر و مکانیک و...فرق دارند! میخواهم بگویم بعضی از رفقا و متربی ها هم چون ذوق هنری دارند با بقیه فرق دارند. دانش آموزی که شعر می‌گوید یا می‌نویسد یا اهل کار رسانه ای و طرح و پوستر و گرافیک و ...این جور چیزهاست؛ متفاوت تر از بقیه و دارای ذوق و احساس هنری و عاطفه ی رقیق تری است و باید مراعاتش کرد. از همین جا این نکته ی روشن را هم اضافه کنم که کار تربیتی پسرانه با کار تربیتی دخترانه فرق ها و فاصله ها دارد. چرا که دو موجود متفاوت، موضوع و سوژه ی کار ما شده اند. ما اگر با نوجوان پسر کمی کار کرده ایم و چیزکی بلدیم؛ در عوض در محیط تربیتی دخترانه کاملا شوت و پرتیم! اصلا عالمِ دخترانه پیچیدگی ها و ظرایف و دردسرهایی دارد که نگو! لذا من خودم جلسات کارگاهی خانم ها را نمی‌روم‌. چون هم این اندوخته‌های ما در محیط تربیتی پسرانه، عموما به کارشان نمی آید و هم اساتید خانم در آن جلسات ارائه داشته باشند بسیار بهتر و راهگشاست!

  • حسن مجیدیان

کار کوچک یا پر سرو صدا

سه شنبه, ۳ دی ۱۴۰۴، ۱۱:۲۸ ق.ظ

وقتی داری کارِ کوچکی میکنی؛ مثلا یک حلقه ی مطالعاتی را میچرخانی یا کلاس و کارگاهی جمع و جور داری یا مثلا داری مستندی می‌سازی و....آرزوی کارهای بزرگ را میکنی! با خودت واگویه میکنی کاش یک همایش بزرگ و شلوغ می‌گرفتیم و کلی جمعیت جمع میکردیم و میترکاندیم و... بعد که می افتی توی دام همایش و سمینار و دنگ و فنگ های عُظما و دهن سرویس کُنِ این دست کارها که چک لیستش و حواشی اش و جمع و جور کردنش، کمرشکن و اعصاب خردکن است؛ تازه قدر آن کارهای کوچک را می‌فهمی! اَه اَه چیه این همایش ها امروز یک همایش داشتیم و مُردم! سرویس شدم. پا و کمر و سر و چشم نماند برایمان و ...آخرش هم هچ! اصلا نمی‌دانم دوره ی این سمینار و کنگره ها و همایش ها کِی تمام می‌شود که راحت شویم!

خدایا کارِ کوچکِ پُرثمر را از ما نگیر! همان یک نفر را راه بیندازیم از صدتا همایش بهتر است.

  • حسن مجیدیان

ماه آسمان عرفان

سه شنبه, ۳ دی ۱۴۰۴، ۱۱:۲۶ ق.ظ

 

نگاهی گذرا به کتاب خواندنی «کرشمه ماه»

ماه آسمان عرفان

در زمانه ما کیست که اگر حواس‌جمع و هوشیار باشد و ملتفت به دین خدا، نام بلندآوازه جمال‌السالکین مرحوم آیت‌الله بهجت فومنی را نشنیده باشد و گوش و هوش به نوای خوش عرفانی او نسپرده باشد؟ بگذارید صادقانه بگویم: کسی که نام آقای بهجت را نشنیده باشد،اساسا درفضای دین، عرفان و فقاهت گام ننهاده است.

آقای بهجت ازسرآمدان عرصه فقاهت و عرفان و سیر و سلوک در زمانه ما بود که نام بلندش بلندتر از آسمان بالای سرمان جلوه‌گر بوده و هست. بی‌نسبتی با بهجت‌العلما دوری از دین خداست. از کنار چنین نامی به‌راحتی گذشتن، هم غفلت است و هم ناشکری. کنار این نام و در جوار این شخصیت و سیر و سلوک، نه ساعت‌ها که باید عمری ماند و تامل کرد و زیست.
«کرشمه ماه» که به خامه هنرمندانه محمدعلی عباسی‌اقدم از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی به زیور طبع آراسته شده، سومین دفتر از مجموعه «قله‌ها به آسمان نزدیک‌ترند» است. این کتاب چند روایت کوتاه از سبک زندگی عارف بی‌بدیل زمانه ما مرحوم آیت‌الله محمدتقی بهجت فومنی را متذکر شده است. روایت‌ها با خط سیر زمانی از کودکی مرحوم آقا تا روزگار کهنسالی آن استوانه فقه و اصول و عرفان و آن قله ایمان و ذکر و عبادت را شامل می‌شود. هر روایت مستقلا در صفحه‌ای و گاهی در نیم‌صفحه‌ای در قالب شش فصل، نگاهی گذرا دارد به سلوک شگفت حضرت‌آقای عارف کتوم اسرار آمیز ما. در طلیعه هر خاطره‌ای شعری متناسب و مرتبط مذکور شده که به زعم حقیر اگرچه شیرین و خواندنی است اما لزوم آن در تمام صفحات شاید چندان لازم نمی‌نمود.
آنچه ازخواندن این کتاب مغتنم دستگیر این کمترین شد،نکته‌ای شگفت است وآن این نکته است که مرحوم آقای بهجت معصومیت کودکی و نوجوانی خود را تا آخر از آلودگی به قذارات و شوائب حفظ کرد. کرامت بزرگ مرحوم آیت‌الله بهجت همین بود که توانست یک عمر در مسیر خدا با پاکیزگی و طهارت دوام بیاورد و از ورطه آلودگی کوچک و بزرگ مصون و محفوظ بماند. بر همین کرامت مداوم، اضافه کنید کتوم بودن فوق‌العاده این پیر طریق را که پرداختن به آن حالی و حوصله‌ای و کتابی مفصل را طلب می‌کند. 
در این کتاب داستان‌های جالبی از زوایای گوناگون زندگی آقای بهجت روایت شده است؛ از پدر مؤمن و کوشای ایشان که سنگ‌بنای تربیت دینی آن عارف والا را نهادند، تا اساتید بزرگواری در نجف و کربلا که هریک قله‌ای از دین و عرفان بودند، همچون آیت‌الله سیدعلی قاضی، آیت‌الله کمپانی، آیت‌الله شیخ‌مرتضی طالقانی و مرحوم سیدهاشم حداد. همچنین به جدیت خارق‌العاده‌ ایشان در درس و بحث و فراگیری معارف در شرایط سخت، عبادات بسیار، شوق عمیق به نماز، اهتمام ویژه به ذکر به‌ویژه تهجد شبانه، اخلاق نیکو و رفتار پدرانه با خانواده، پنهان‌داری کرامات، پایبندی به تدریس و نشر معارف اهل‌بیت(ع) تا آخرین روزهای عمر،توجه به روضه‌ سیدالشهدا(ع)واشتیاق ودقتی بالا درزیارت حرم‌های معصومین اشاره شده است. 
 آن پیرمرد دوست‌داشتنی در گذر خان و در مسجد متبرک فاطمیه سال‌ها با حضور و نماز فوق‌العاده عجیبش، مأمن و پناه و مرشد جان‌های مشتاق و حیرت‌زده بود. خواندن چنین رساله مغتنمی به قول مرحوم آیت‌الله بهجت اثرش از خواندن کتب اخلاقی بیشتر است. این کتاب روان و خواندنی و بی‌دست‌انداز، برای طلاب و دانشجویان و حتی نوجوانان و هرکسی که شوق رسیدن به خدا دارد بسیار مناسب. با همه اینها و با این‌که بنای کتاب بر اختصار بوده، جای خالی فعالیت‌ها و دغدغه‌های اجتماعی و سیاسی مرحوم آقا و ربط و نسبت ایشان با نهضت امام‌خمینی(ره) و ارتباط و حمایت ایشان از رهبر معظم انقلاب، در کتاب احساس می‌شود.

 

https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/278732

  • حسن مجیدیان

حکیم و استاد مسلم تربیت

يكشنبه, ۱ دی ۱۴۰۴، ۰۹:۳۸ ق.ظ

رهبر عزیز فرموده اند: از آقای حائری استفاده کنید؛ ایشان حکیم است. پیام رهبر معظم در پی درگذشت ایشان را بخوانید. در این سالها و بویژه بعد از رحلت آیت الله حائری شیرازی ما خیلی از ایشان شنیده ایم و استفاده کرده ایم. اگر هنر انقلاب اسلامی گره خورده با افکار و کتاب های شهید آوینی باشد؛ تربیت دینی و اسلامی نسل امروز هم محتاج نگاه به دستگاه فکری و اندیشه ها و میراث تربیتی مرحوم حائری شیرازی است. حقیقتا کتاب های ایشان بسیار قابل استفاده است و حرف ها و دیدگاه ایشان در تربیت، افقی بالا و استحکامی عجیب دارد. هر کس مربی است و دلش به حال بچه‌ های مردم می‌سوزد؛ حتما کتاب های ایشان را ببیند. راه رشد؛ تربیت کودک، مربی و تربیت، تعلق، آئینه ی تمام نما، تمثیلات و... تمام کتاب های ایشان را. ایشان در جبهه معلم و مربی رزمندگان و شهدا بوده و کم نظیر است و حاج قاسم هم در مورد آیت الله حائری گفته: بعید است تا صدسال دیگر کسی مثل ایشان بیاید... دیروز سالگرد ارتحال آن مرد بزرگ بود و امروز یادش کردیم.

  • حسن مجیدیان

خدا با آن طلبه چه میکند؟

يكشنبه, ۱ دی ۱۴۰۴، ۰۹:۰۶ ق.ظ

 

شهید حسن تهرانی مقدم خیلی فوتبالی بود. از همان بچگی. یک استقلالیِ تیر. توی کوچه شان جلوی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها فوتبال بازی می‌کردند. غرق بودند توی بازی. حتی صدای اذان هم از توپ جدایشان نمی‌کرد! تا اینکه پیشنماز جوانی به مسجد می‌آید. نامش سیدعلی بوده. با بچه ها رفیق می‌شود. حوصله داشته. پای حسن و بچه ها به مسجد باز می‌شود. کیف می‌کنند با آسیدعلی. احکام می‌گفته.داستان می‌گفته. با بچه ها بُر می‌خورده. گفتم که حوصله ی کار داشته. حسن تهرانی مقدم، خط را و راه را از همان مسجد محل و آن طلبه ی فهیم پیدا می‌کند تا ...‌آخر خط که خودتان خوانده اید و شنیده اید به نظر شما خدا با آن طلبه چه معامله ای میکند؟ کی حسن مقدم را راه انداخت؟ کی توی مسجد پای این بچه ها حوصله کرد؟ من شک ندارم رفیع ترین درجات برای آن طلبه ی گمنام است که اصلا نمی‌دانیم کیست و چه شد و مزارش کجاست؟

مربی، بنده ی مقرب خداست.

مربی، محبوب خداست

مربی، نور چشم اولیاء خداست!

  • حسن مجیدیان