حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۳ مطلب در خرداد ۱۴۰۴ ثبت شده است

ره نمای طریق

شنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۳۴ ق.ظ

 

من پیشنهاد میکنم که اگر حال و حوصله ی مطالعه ی کتب مختلف را ندارید؛ لااقل ره نمای طریق؛ پرسش هایی برای زندگی بهتر از محضر استاد محمدعلی جاودان را کنار دست تان داشته باشید. این کتاب البته ۷، ۸ سالی هست که چاپ شده و رهبر انقلاب هم از آن تمجید کرده اند. مجموعه ی پرسش های اخلاقی، عبادی، تحصیلی، مطالعه‌، اعتقادی،قرآنی،تاریخی، ازدواج و خانواده و...در این کتاب با جواب های پخته و عالمانه ی استاد جاودان، مطرح و مواجه شده اند. به این کتاب به عنوان نوعی کتاب مرجع می‌شود عنداللزوم مراجعه کرد و طبیعتا یک نفسه خواندن آن، کار هرکسی نیست و ضرورتِ فوری ندارد. این کتاب مخصوص پدران و مادران و مربیان و معلمان و طلبه هاست و حتی افراد دیگر.

  • حسن مجیدیان

کشکول میرزا جوادآقا

شنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۳۳ ق.ظ

 

این کتاب در نوع خودش جالب و خواندنی است. مجموعه ی گفتارهای به هم پیوسته ی دوستان و مرتبطانِ شهید مدافع حرم جواد کوهساری از مشهد؛ که به خوبی کنار هم چیده شده است. نمونه ی یک بچه هیاتی و بسیجی فعال در فضای جامعه که آخرش به در و دیوار می‌زند و به عراق می‌رود و شهید می‌شود. در رمان هایی که معرفی می‌کردم؛ روی این نکته تاکید داشتم که قهرمان ها و چهره های داستان؛ بازنمایی زندگیِ خودِ ما هستند. کتاب های شهدا هم همین گونه اند. همین کتابِ جالبِ کشکول میرزا جوادآقا را که می‌خوانی انگار فیلم یا روایت زندگی و فعالیت های یکی از همین دوستان نزدیک و صمیمی ات در اداره و مسجد و بسیج و کانون و فرهنگسرا و هیات و مدرسه و محله و...است. الا اینکه هنوز قرعه ی شهادت به نامشان نخورده! همین رفقای فعال و همین ها که امروز، عهده دارِ مسئولیت های شهدا شده اند؛ اگر ماندن را نخواهند و اگر به سوژه ی رفتن و نماندن، فکر کنند؛ آن وقت آن وصال هم نزدیک خواهد بود. کتاب شهید کوهساریِ فعال و دلسوز و دونده و ریسک پذیر و یکجانَشین را انتشارات راه یار منتشر کرده است.

  • حسن مجیدیان

نوشتن به چه درد میخورد؟

شنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۳۱ ق.ظ

 

در میان رفقا و اطرافیان کسی را پیدا نمیکنم که اندازه ی خودم بنویسد. نوشتن در من شوق یا مرضی بوده از نوجوانی از سن راهنمایی. چقدر کاغذ سیاه کرده ام و جوهر از خودکار بیرون کشیده ام؛ خدا می‌داند! چقدر به این و آن، کلمات نثار کرده ام. برای خدا و امام و شهید و رفیق و زنده و مرده‌ و...نامه ها نوشته ام. هنوز هم مبتلا هستم. یا معتادش. نوشتن برایم مخدر و مُسکن و التیام و راه و بهانه و دلگرمی بوده و هست. الان هم در دلِ کاغذها در گوشه ی کتاب ها در وبلاگ در مجازی و گاهی در روزنامه و مجله ای می‌نویسم!

نوشتن التیام است

نوشتن درمان است

نوشتن هنر است

نوشتن گره گشایی و راه نُمایی است

نوشتن تخلیه است

نوشتن وظیفه است

نوشتن تمرکز می آورد

نوشتن شخصیت می‌سازد

نوشتن گاهی همه چیزِ آدم می‌شود!

 

من به همه ی دوستانم خوبم توصیه میکنم یکی از شئونات شان را "نوشتن" قرار بدهند.

  • حسن مجیدیان