حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۳۶ مطلب در خرداد ۱۴۰۴ ثبت شده است

اثر فساد

دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۵۷ ق.ظ

 

تصور می‌کنم این ها از بهترین حرفهاست و لازم ترینِ آنها برای ما و نسل حاضر و حتی بعدی ها. استاد صفایی این حرفها را در اوایل دهه ی هفتاد زده، اما می‌بینید که هنوز هم لازم و اثرگزار است. با اینکه هیچکس تام و تمام و مطلق نیست؛ اما به نظرم مربی و مدیرفرهنگی باید روی حرفها و دغدغه‌های آن استاد، تامل و حساب بیشتری باز کنند. راستش ما باید از خوش خیالی در بیاییم...

 

 اثر فساد...

 

وقتى تو فساد را در گوشه‌اى به‌وجود آوردى، در دورترین گوشه‌ها اثر مى‌گذارد و نسل تو مبتلا مى‌شود؛ چون دنیا، دنیاى مترابط و قانونمند است. پس حسابِ نظام‌ها و سنت‌هاى اوست. آنها را به شوخى نگیریم!... خود را از هیچ ذنبى دور نبینید که ما با ابن ملجم‌ها فاصله‌اى نداریم. این حقیقتى است که هر کدام فرعونى هستیم، ولى زمینه‌هاى بروز نیروهاى باطنى ما هنوز شکل نگرفته است... هر چند رحمت حق واسع است، ولى اغترار به آن نداشته باشیم؛ زیرا وصالش مقدماتى مى‌خواهد و مقدمات آن هم شوخى بردار نیست.بحث این نیست که نیّت تو خوب باشد، دلت پاک باشد، که از اینها گذشته، اگر عمل هم خوب بود و احسان هم محقق شد، وصال رحمت، منوط به اخبات و انکسار و خشیت است... مسأله این نیست که ما با رضا و تسلیم و طاعت و نیّت و دلِ خوب و پاک همراه باشیم که این حرف‌ها، حرف بچه‌هاست. حرف خام‌هاست. حرف آنهایى است که مى‌خواهند هر کارى بکنند و بعد با اولیاء خدا هم همراه باشند و از کوثر حق بنوشند. اینها خیال خام است. راهى را که انبیاء با مرارت چشیدند، به من و تو مفت نمى‌دهند و الاّ به عزیزان خدا مى‌دادند! برشی از کتاب اخبات

  • حسن مجیدیان

دیدار با امام

دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۵۵ ق.ظ

 

دیروز بعد از سالها به بهانه ی مراسمِ کاری در حرم ، قسمت شد رفتم حرم امام خمینی ره. خیلی باصفاست. مردم هم کم نبودند. یادِ عشق شدید و عجیبِ شهدا به امام افتادم. می‌کشتند خودشان را برای خمینی. برای رهبر. من اما فاصله دارم از این حس و عشق و حال. ان شاالله مثل شهدا به امام و رهبر نگاه کنیم. رضوان الهی بر امام خمینی بزرگ.

  • حسن مجیدیان

جلد دوم راه رشد

شنبه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۵۹ ق.ظ

 

این جلد دوم از مجموعه ی چهارجلدیِ راه رشد از بیانات کم نظیر استاد حکیم آیت الله حائری شیرازی است. کتابی لازم و حتی واجب در درجه ی اول برای پدرها. بعد مادرها و سپس مربیان. شما وقتی چنین کتابی را دوره کنید؛ دچار حسرت می‌شوید که چرا این ها را زودتر ندیدم و زودتر نخواندم و چرا دل و ذهنم را دادم به مطالبِ دم دستیِ کانال ها و صفحات مجازی!

آقای حائری آن حکیمِ کم نظیر و آن سلطانِ بکارگیریِ تمثیل، مطالبش بُن و پایه و ریشه ی تربیت است. مثال هایش عالی است. تجربیاتش ناب. هیچ اشکالی ندارد که راجع به چنین کتاب هایی حتی اغراق کنیم! کتاب از قرآن و از سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام، وام گرفته و مطالب زاییده ی ذهن و تخیل و یا اجتهاداتِ بی پروای نویسنده نیست. خط به خطش برای من درس بود. دوست داشتم می‌توانستم هزارجلد ازش تهیه میکردم و میدادمش به والدین به مربیان و حتی مدعیانِ کار تربیتی! خلاصه اگر نخوانید ضرر کرده اید.

  • حسن مجیدیان

انسان بهترین دوست انسان

شنبه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۵۷ ق.ظ

 

بهترین دوستِ انسان، انسان است؛ نه کتاب. کتاب‌ها، تا آن حد که رسم دوستی و انسانیت بیاموزند، معتبرند؛ تا آن حد که مثل دریایی مرده از کلماتِ مرده، تو را در خود غرق کنند و فرو‌ببرند. تو در کوچه‌ها انسان خواهی شد؛ نه در لابلای کتاب‌ها. تو در کوه‌ها، در جاده‌ها، و در کنارِ ستمدیدگانِ واقعی، رسم زندگی را یاد خواهی گرفت؛ نه با غوطه‌خوردن در آثاری که در اتاق‌های دربسته نوشته شده و نویسندگانش هرگز نسیم را ندانسته‌اند و قایقی در تنِ طوفان را.

از کتاب یک عاشقانه آرام / نادر ابراهیمی

  • حسن مجیدیان

فرزندان تربیتی

شنبه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۵۶ ق.ظ

استاد علی صفایی حائری:

 

زیادى فرزندان تربیتى تو، نباید به ولنگارى و سهل‌انگارى منتهى شود. نباید مولودهاى تو، گرفتار آفت‌ها و امراض شوند و پیش از بلوغ بمیرند. تو باید فرزندانت را به بلوغ عقلى و قلبى و علمى برسانى و آن‌ها را تا این سطح استقلال محافظ‌ باشى. کسانى که با رسول هستند، هم‌چون گیاه ریشه‌دار، رشد خود را آغاز مى‌کنند و جوانه مى‌زنند و به استغلاظ‌ و استقلال مى‌رسند و بر ساقه‌هاى خویش مى‌ایستند و دل کشاورز مهربان را شاد مى‌سازند و دشمن را به غیظ‌ و خشم مى‌سپارند: «یُعْجِبُ‌ الزَّراعَ‌ لِیَغیظَ‌ بِهِمُ‌ الْکُفّارَ».

نامه های بلوغ، صفحه 69

  • حسن مجیدیان

داستان دو گرگ

چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۲۰ ق.ظ

روزی روزگاری، یا بر طبق اسطوره‌های سرخ‌پوست‌های «چروکی»، پسر جوانی صاحب یک طبل خیلی زیبا شد. بهترین دوستِ پسر از او می‌خواست که آن را امتحان کند. پسر بسیار ناراحت شد و گفت: «نه!» دوست گریخت. پسر تخته‌سنگی نشست و به فکر رفت. از رنجاندن رفیق ناراضی بود. از طرفی طبل را خیلی دوست داشت و نمی‌خواست با دیگری سهیم شود. بنابراین، پیش پدربزرگش رفت تا چارهٔ مشکل را بپرسد.

پیرمرد گفت: «اغلب احساس می‌کنم دو گرگ در درون من است. یکی خشن و مهاجم و پر از غرور و خودخواهی و دیگری صلح‌جو و بخشنده است. تمام مدت آن‌ها در حال جنگ هستند. تو نیز پسرم این دو گرگ را در درون خود داری.» پسر سؤال کرد: «کدام پیروز می‌شوند؟» مرد پیر خندید: «آن که تو او را بپرورانی.»

(منبع: چگونه خدا مغز شما را تغییر می‌دهد؟، آندرو نیوبرگ، مارک رابرت والدمن، ترجمهٔ شهناز رفیعی، نشر بخشایش، صفحهٔ ۱۷۱)

  • حسن مجیدیان

یک نظر راجع به دوره ات نگذشته مربی

چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۰۱ ق.ظ

#نظر_مخاطب

 

سلام شب خوش کتاب را مطالعه کردم سرشار نکات کاربردی در مجموعه داری و کار تربیتی و فنون مربی گری بود که ممزوج با عملیاتی بودن کارهای تشکیلاتی را تداعی می کرد... یک پیشنهاد داشتم و اون هم اینکه سیر مباحث رو کمی میشود سازماندهی کرد مثلاً ابتدا نکات مجموعه داری که تقریبا اواخر کتاب آمده ابتدا بیاید و بعد مواردی که مربی باید رعایت کند و بعد خانواده و دانش آموز را اگه نکته ای بود قید گردد.‌ در کل لذت بردم و برای مربی های مجموعه تهیه خواهیم کرد البته با کمک شما و اثر بخش قطعا خواهد بود... اجرکم عندالله

  • حسن مجیدیان

تجربه ی رنج

سه شنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۴، ۱۰:۳۹ ق.ظ

 

ماهیت کاستی‌ناپذیر رنج که هنگام تجربه‌ی آن دچار وحشت می‌شویم برای این مقدر گشته است که اراده را متوقف سازد، همچنان‌که پوچی عقل را متوقف می‌سازد و غیبت عشق را، تا شاید انسان که بدین ترتیب به نهایتِ قوای بشری‌اش رسیده است بیارامد، بایستد، به بالا بنگرد و انتظار بکشد… هنگامی که در ژرف‌ترین ژرفناهای وجودمان نیاز به ندایی داریم که معنایی بدهد ــ هنگامی که در طلب پاسخی فریاد می‌کشیم و پاسخی به ما داده نمی‌شود ــ آن زمان است که سکوت خداوند را تجربه می‌کنیم… پس از تجربه‌ی این سکوت، برخی همچون دیوانگان شروع به حرف‌زدن با خود می‌کنند. پس از آن هرچه کنند، فقط باید برای‌شان دلسوزی کرد. برخی دیگر که تعدادشان هم زیاد نیست همه‌ی قلب‌شان را تسلیم سکوت می‌کنند.

  • حسن مجیدیان

کوتاه نوشته های تربیتی

سه شنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۰۰ ق.ظ

تجربیات، مشاهدات و مطالعات نویسنده در حیطه‌ی تربیت و ارتباط با نوجوانان در طول نزدیک به بیست‌ سال فعالیت در مدارس، مساجد، کانون‌ها و حلقه های تربیتی و فرهنگی مرتبط با قشر نوجوان در این کتاب آمده است. کوتاه‌نوشته‌های این کتاب، عموما در رابطه با مفهوم تربیت، باورهای یک مربی و مفاهیم مرتبط با آن به نگارش درآمده است.

نویسنده تلاش کرده با کمترین توضیحات، بیشترین و بهترین تجربیات و خاطرات عینی، شوق‌آفرینی و امیدبخشی به مربیان تربیتی انتقال دهد.

  • حسن مجیدیان

خیال پروری

يكشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۴، ۱۰:۳۶ ق.ظ

اندکی خیال‌پروری، مانند مقدار کمی داروی مخدر، سودمند است؛ تب عقل را، که گاه حاد می‌شود، تسکین می‌دهد و در روح آدمی نسیم لطیف و خنکی پدید می‌آورد که تند و تیزی تفکر محض را می‌زداید، جاهای خالی و فواصل آن را پر می‌کند، اجزا را به هم پیوند می‌دهد و زوایای اندیشه را از بین می‌برد. اما خیال‌پروری بیش از اندازه آدمی را غرق می‌کند. بدا به حال آن ذهن فعال که خود را وامی‌گذارد تا یکسره از تفکر به تخیل فرو افتد! می‌پندارد که به آسانی برمی‌خیزد و باز همه چیز به حال اول برمی‌گردد. اما اشتباه می‌کند!

 

از کتاب بینوایان ویکتورهوگو

  • حسن مجیدیان