مگر شوهر شما فرمانده ارتش نیست؟
سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۴۴ ق.ظ
مگر شوهر شما فرمانده ارتش نیست؟!
یادم است یکبار سیبزمینی کم شده بود. به مستخدم مدرسهمان گفتم آقای فلانی! اگر فروشگاه سیبزمینی آورد، برای من هم بگیر. مدیر مدرسه بهم گفت: «عجب! ما فکر میکردیم حالا که شوهر شما فرمانده است، اگر چیزی کموکسر داریم باید به شما بگوییم، اما ظاهراً این طور نیست.» بعد از شهادتش یکی از کارکنان ساکن در قصر فیروزه میگفت: آنزمانی که سیبزمینی کم شده بود، خود تیمسار ستّاری ماشین باری آورد و خودش رفت بالای ماشین و سیبزمینی تقسیم کرد، به همه هم یکاندازه داد. در حالی که هرکس دیگری بود، میگفت اول یک گونی از این را ببرید دم خانه ما.
کتاب منصور ستاری (فرمانده نیروی هوایی ارتش) انتشارات روایت فتح صفحه ۵۸