کارهای نکرده
سه شنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۸:۲۱ ق.ظ
هرگز شبها از روی پل نمی گذرم. این نتیجه ی عهدی ست که با خودم بسته ام. فکرش را بکنید وقتی دارید از روی پل رد می شوید، یک نفر خودش را در آب بیندازد. آن وقت از دو حال خارج نیست. یا شما برای نجاتش خود را در آب می اندازید و در فصل سرما به عواقب بسیار سختی دچار می شوید. یا او را به حال خودش می گذارید و می روید. ولی شیرجه های نرفته گاهی کوفتگی های عجیبی به جا می گذارد.
از کتاب سقوط/آلبر کامو
- ۰ نظر
- ۱۷ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۸:۲۱