یکی از کتب مفیدی که این چند روزه خواندمش، تربیت متشخصانه به قلم استاد تراشیون بود. کتاب در درجه ی اول برای اولاددار هاست و بعد هم به کار مربیان تربیتی می آید. تعریف تربیت متشخصانه، فواید تربیت متشخصانه، شاخصه های تربیت متشخصانه و آسیب ها و بیماری های شخصیتی، چهار فصل کتاب را تشکیل دادهاند. کتاب با مثالهای عینی و شیرین؛ جنبه ی کاربردی خوبی یافته است. ارزش خواندن دارد. نشر معارف چاپش کرده
سفرِ اربعین سفر سخت و پُر دردسری است. کندن از خانه، رسیدن به مرز، پروسه ی خروج، یافتن ماشین برای رسیدن به مقصد، پیاده روی، تمهید غذا و جای خواب، رسیدن به کربلای شلوغ، زیارت و عرض ارادت به امام و برگشت به وطن طِی ساعات طولانی و بعلاوه ی مریضی احتمالی و ازدحام فوق العاده یا کمیِ پول و... حتی به تنهایی پدردرآور و دلهره زاست. اگر تنها باشی این دردسرهای شیرین را ناگزیر، داری. با زن و بچه باشی، بارت سنگین و دغدغه و نگرانی و زحمتت مضاعف است. با کاروان باشی که داستان های خاص و رنج آورِ خودش را دارد. اما در میانه ی همه ی این ها، من معتقدم بالاترین بلکه والاترین کار را آن فرد یا افرادی انجام میدهند که بچه های مردم را به این سفرِ نورانیِ تربیتی می آورند و برمی گردانند. این کاروان از همه کارش سخت تر و در عین حال حساس تر است. خاصه که بچه های نوجوان اولین تجربه ی اربعین شان باشد. همیشه غبطه میخورم به مربیان دل گُنده ای که با متربیان راهی اربعین میشوند. این ها ان شاالله اگر حواس جمع و خالص باشند و دور از شوائب و خطاها، از دوستانِ خوب اباعبدالله روحی فداه هستند. آقا هم برای تربیت مردم شهید شد. تربیت و کار تربیتی و فرهنگی در اربعین، چندین و چند گام به جلو پریدن است. ثمرات این کارها بعدها و به خوبی نمایان میشود. معجزه ی بزرگِ اردوی تربیتی زیارتی اربعین را نباید دست کم گرفت. خداقوت آقایانِ عزیزِ مربیِ بچه های مردم!
عکس ها برای سفر اربعینیِ بروبچه های صدرپلاسِ فرهنگسرای بهمن تهران است.
این جلد دوم از مجموعه ی چهارجلدیِ راه رشد از بیانات کم نظیر استاد حکیم آیت الله حائری شیرازی است. کتابی لازم و حتی واجب در درجه ی اول برای پدرها. بعد مادرها و سپس مربیان. شما وقتی چنین کتابی را دوره کنید؛ دچار حسرت میشوید که چرا این ها را زودتر ندیدم و زودتر نخواندم و چرا دل و ذهنم را دادم به مطالبِ دم دستیِ کانال ها و صفحات مجازی!
آقای حائری آن حکیمِ کم نظیر و آن سلطانِ بکارگیریِ تمثیل، مطالبش بُن و پایه و ریشه ی تربیت است. مثال هایش عالی است. تجربیاتش ناب. هیچ اشکالی ندارد که راجع به چنین کتاب هایی حتی اغراق کنیم! کتاب از قرآن و از سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام، وام گرفته و مطالب زاییده ی ذهن و تخیل و یا اجتهاداتِ بی پروای نویسنده نیست. خط به خطش برای من درس بود. دوست داشتم میتوانستم هزارجلد ازش تهیه میکردم و میدادمش به والدین به مربیان و حتی مدعیانِ کار تربیتی! خلاصه اگر نخوانید ضرر کرده اید.
زیادى فرزندان تربیتى تو، نباید به ولنگارى و سهلانگارى منتهى شود. نباید مولودهاى تو، گرفتار آفتها و امراض شوند و پیش از بلوغ بمیرند. تو باید فرزندانت را به بلوغ عقلى و قلبى و علمى برسانى و آنها را تا این سطح استقلال محافظ باشى. کسانى که با رسول هستند، همچون گیاه ریشهدار، رشد خود را آغاز مىکنند و جوانه مىزنند و به استغلاظ و استقلال مىرسند و بر ساقههاى خویش مىایستند و دل کشاورز مهربان را شاد مىسازند و دشمن را به غیظ و خشم مىسپارند: «یُعْجِبُ الزَّراعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفّارَ».
سلام شب خوش کتاب را مطالعه کردم سرشار نکات کاربردی در مجموعه داری و کار تربیتی و فنون مربی گری بود که ممزوج با عملیاتی بودن کارهای تشکیلاتی را تداعی می کرد... یک پیشنهاد داشتم و اون هم اینکه سیر مباحث رو کمی میشود سازماندهی کرد مثلاً ابتدا نکات مجموعه داری که تقریبا اواخر کتاب آمده ابتدا بیاید و بعد مواردی که مربی باید رعایت کند و بعد خانواده و دانش آموز را اگه نکته ای بود قید گردد. در کل لذت بردم و برای مربی های مجموعه تهیه خواهیم کرد البته با کمک شما و اثر بخش قطعا خواهد بود... اجرکم عندالله
کتاب «دورهات نگذشته، مربی! » را مطالعه کردم. از معدود کتابهای مورد نیاز مربیان امروزی هست. به رفقای خودم حتما پیشنهاد میکنم. از ویژگیهای بارز کتاب؛ اختصار و استفاده از هنر ایجاز و همچنین ادبیات کاربردی و مناسب استفادهی فعالان عرصهی تربیت میباشد.
امیدوارم و انتظار میرود از نویسندهی خوشذوق این اثر که قلم روان و شیوای خویش را در این راستا متوقف نکند و مشتاقان و فعالان تربیتی را بیش از پیش بهرهمند سازد.
کتاب «دوره ات نگذشته مربی» که دربردارنده تجربیات، مشاهدات و مطالعات نویسنده در حیطه تربیت و ارتباط با نوجوانان در طول قریب به ۲۰ سال فعالیت در مدارس، مساجد، کانونها و حلقههای تربیتی و فرهنگی مرتبط با قشر نوجوان است، به قلم «حسن مجیدیان» توسط انتشارات «شهید کاظمی» منتشر شد.
کوتاهنوشتههای این کتاب عموماً در رابطه با مفهوم تربیت، باورها و بایستههای یک مربی، اصول حاکم بر یک حرکت تربیتی، جذب و ارتباط با متربی، ویژگیهای یک جمع تربیتی، اهمیت مطالعه، خانواده، اردو و... به نگارش درآمده است.
حسن مجیدیان در مقدمه کتاب متذکر شده است که هدف اصلی و منظور نهایی او از نگارش این نوشتهها، دعوت از کارشناسان، دستاندرکاران و مربیان تربیتی برای ثبت تجربیات و مشاهدات خود در حیطه تربیت است. امروزه بسیاری از دلسوزان و دوستداران نسل نوخاسته ما با شوقی وافر و همتی والا مشغول فعالیت و مجاهدت در این عرصه مهم و خطیر هستند، اما تجربیات و دانستهها و دستاوردهای ایشان عموما بهطور مناسب و مکفی، مکتوب و قلمی نشده و در دسترس قرار نگرفته است. شاید امثال این نوشتهها شوق و انگیزهای برای ثبت تجربیات و به اشتراک گذاشتن آنها توسط اهالی فرهنگ و تربیت را منجر شود. «دورهات نگذشته مربی» تلاش دارد تا اهمیت این مطلب را قبل از بروز فراموشی و به خاک رفتن تجربیات مربیان گوشزد کند.
اختصار و موجزگویی، تأکید بر واضحات و امهات کار تربیتی، ذکر پارهای از تجربیات و خاطرات عینی، شوقآفرینی و امیدبخشی به مربیان تربیتی و... از جمله محورهایی بوده که نویسنده در نگارش این کتاب جمعوجور مدنظر داشته است.
در بخشی از کتاب آمده است:
نمیشود کسی تنها و فردی رشد کند. تربیت فقط با انفراد و عزلت و خلوت نیست. نمی شود دانشآموز اهل جمع و اجتماع نباشد و تربیتش هم کامل باشد. در دنیای رابطهها و پیوندها و برخوردها و درگیریها و عکسالعمل هاست که شخصیت آدم شکل میگیرد و کامل میشود. حضور در جمع امری اجتنابناپذیر است. باید به تربیت اجتماعی دانشآموز توجه کرد. او را در جمع قرار داد. ارتباط و پیوندهایش را برقرار و استوار کرد. اینکه متربی فقط با یک مربی ارتباط داشته باشد و با جمع و اجتماع بیگانه باشد، نه تنها تربیت صحیحی پیدا نمیکند. بلکه منشا و محمل بروز مشکلاتی هم خواهد بود. هم برای متربی و هم جناب مربی.
این کتاب در 69 صفحه قطع رقعی با شمارگان هزار نسخه و با قیمت 50 هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
علاقهمندان برای مشاهده و تهیه این کتاب میتوانند با ورود به سامانه من و کتاب همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه کنند.
چند روز پیش در جمع بچه های یک کانون تربیتی در شرق تهران راجع به مطالعه و روش های مختلف آن، کلاسی داشتم. سوای این که حضور در جمع بچه های نوجوان برای خودِ آدم غنیمت و حال خوب کُن هست؛ اما به اثر کلاس های اینچنینی حتی با حضور اساتید خوب، چندان معتقد نیستم! از کلاس و کارگاه چیزی در نمی آید. سالها خودمان کلاس رفتیم و کارگاه دیدیم و کلی کتاب خواندیم، اما چه حاصل؟ آنی که ما را انداخت در این مسیر، آن مربی عزیزیبود که شهید شد و البته سایر بزرگترها و مربیان خوب. همان مربیانِ کاردرستی که ما دوست داشتیم شبیه آنها شویم. تا الگوی زنده و عملی و جلوی چشم را بچه ها نبینند و حضور آن قله را در کنار خودشان احساس نکنند؛ این کلاس و کارگاه ها راه به جایی نمیبرد. بهتر و کامل تر از حرف های ما در کتاب ها و گوگل و هوش مصنوعی هست. لذا اگر نگران رشد بچه های هیات و کانون تان هستید؛ نگران خودتان و رشدتان باشید در درجه ی اول. ما خوب باشیم؛ بچه ها بدون نیاز به حرف و کارگاه؛ خوب میشوند و بالا میروند. حالا ممکن است شما حرف مرا قبول نکنید. خب اشکالی ندارد. باز هم کارگاه بذارید و مرا دعوت کنید تا بچه هایتان رشد کنند!!
اگر میتوانستم التماس کنم یا صدتا صدتا از چنین کتاب هایی تهیه کنم و به مربیان و والدین بدهم؛ حتما این کار را میکردم. ولی نه پول و نه فرصتِ التماس دارم. کتاب راه رشد چهار جلد است و بحثش الگوی دینی تربیت کودک و نوجوان. واقعا سطح مباحث و افق نگاه مرحوم آیتالله حائری شیرازی کجا و یافته و بافته ها و اجتهادات ما در فضای تربیت کجا؟ چند روز پیش به رفقا میگفتم که پدرومادر ما بر خلاف تمام روش ها ما را تربیت کردند و خدا رحم کرده که ما از راه بدر نشده ایم! عموم پدرو مادرها و مربیان دور از الگو و روش استاندارد دینی ، مشغول تربیت هستند. لذا تا فاجعه نشده، برگردیم به چنین معارفی. نهضت بازگشت به مبانی را جدی بگیریم و این همه در عرصه ی تربیت، بی باک و بی خیال نباشیم. پیگیری مباحث این کتاب را به همه ی مربیان و والدین و حتی مدیران فرهنگی و تربیتی توصیه میکنم. رضوان خدا بر حکیمِ کم نظیر زمانه ی ما آیت الله حائری شیرازی.