حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داوود غفارزادگان» ثبت شده است

کتاب آواز نیمه شب

چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۵۱ ق.ظ

 

 

من کارهای آقای داوود غفارزادگان را دنبال میکنم. ایشان کارِ نوجوان و کارهای جنگی هم فراوان دارند و یکی از کاردرست ترین نویسنده هاست. آواز نیمه شب یک کارگاه ساده ی نویسندگی است. یعنی یک زندگی معمولی در دهه ی ۶۰ و در دوران بمباران شهرها به زیبایی روایت شده است. در یک خانه ی قدیمی در بن بست آقابالایی چند خانواده باهم زندگی می‌کنند. آسیه دختر کوچک یکی از خانه ها سودای داستان نویسی دارد. پدر با کامیون در بیابان ها و جبهه مشغول است. مادر توراهی دارد. آصف بی اجازه به جبهه رفته و احمد خروسی را به خانه آورده که قبل از بمباران و آمدن جنگنده ها خبردار میشود، مادربزرگ در حال و هوای خودش سیر میکند، آقاماشاالله کله پز که دائم اخبار جنگ را از رادیو می‌شنود و همسایه ها از صدای رادیواش عاصی و کلافه اند کله پزی را رها می‌کند و به جبهه می‌رود. در یکی از روزها مادر بزرگ از دنیا میرود و خبری از آصف و ۲۰ تا از بچه های محل که در عملیات شهید شده اند می‌رسد و.....داستان جذاب و جالب جلو می‌رود و آخرش هم پایانش باز است و معلوم نیست احمدِ خروس باز به جبهه رفته یا...

داستان زندگی های ما هم کم و بیش مثل زندگیِ آقابالایی هاست. ما هم همان خُلق و خوها را از دهه ی ۶۰ تا امروز با خودمان آورده ایم به این روزها و روزگاران. کاش هنر داشتیم و بلد بودیم و می‌نوشتیمش. این کتاب را به نوجوان ها هم پیشنهاد میکنم. کتاب را انتشارات "کتاب نیستان" منتشر کرده است.

  • حسن مجیدیان

پرواز درناها

شنبه, ۲۳ دی ۱۴۰۲، ۰۷:۴۱ ق.ظ

 

در بیکاری و علافی روز پنجشنبه در خانه، این رمان کوتاه را خواندم. رمان مخصوص نوجوان است. ولی منِ میانسال هم از خواندنش لذت بردم. داستانِ چند نوجوان از یکی از روستاهای اردبیل که به مدرسه ی روستای مجاور می‌روند. اما کتک خوردن شان از بچه های آن روستا؛ آن ها را به فکر این می اندازد که در روستای خودشان، یک مدرسه بسازند. همین ایده؛ باعث دردسرها و اتفاقات ِ خواندنی می‌شود. این کتاب درس های خوبی برای دختران و پسران نوجوان دارد. حتی بزرگترها هم بخوانند چه اشکالی دارد!

 

  • حسن مجیدیان

کتاب کابوس خانه

شنبه, ۱ مهر ۱۴۰۲، ۰۷:۴۶ ق.ظ

این کتاب را ۱۳ خرداد امسال گرفتم و ۳۰ شهریور تمامش کردم. در طول این سه ماه و خرده ای ، کم کم بالغ بر ۴۰۰ صفحه را خواندم. دوباره به دوستان خوبم عرض میکنم که در حال و هوای شلوغ و پُرمشغله ی ما با همین مطالعات روزانه ی کوتاه و حتی ده دقیقه ای و حتی در متروسواری و...می شود کلی کتاب خواند. رهبر انقلاب جایی گفته اند که کتاب "الاغانی ابوالفرج اصفهانی" که سنگین و ۷ جلدی هست را در ایام تردد از مشهد به تهران داخل قطار خوانده اند. آن هم در اوج مبارزات و شلوغی آن روزهای انقلاب. بهرحال این روش برای مطالعه راهگشاست. حتی می‌توان چند کتاب را همین طور باهم جلو برد. #کابوس_خانه مجموعه ای از داستان‌های کوتاه و خواندنی از آقای #داوود_غفارزادگان است از انتشارات کتاب نیستان. خوبی چنین کتاب هایی این است که هر داستانش را می‌توان مثلا در ۱۰ دقیقه خواند. داستان‌های جالبی در این کتاب وجود دارد که البته همه فهم نیست. بعلت شیوه ی داستان گویی و تعلیق و رمز و رموزی که در برخی داستان ها هست، شاید این کتاب را همه نپسندند. اما داستان آخرش به نام " فال خون" خیلی خواندنی و معنادار است.

  • حسن مجیدیان