حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهرستان ادب» ثبت شده است

گلنفسی ها

شنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۳، ۱۲:۵۹ ب.ظ

 

آقای محمدعلی مجاهدی(پروانه) از شاعران بزرگ عصر ما و از سرآمدان شعر آیینی است. شعرهای او کم نظیر و بسیار عالی است. مجموعه ی گلنفسی ها که اشعار آیینی و حکمت آمیز اوست از انتشارات شهرستان ادب، مدت هاست که چاپ شده و بسیار آموزنده و خواندنی است.

 

  • حسن مجیدیان

برهنه در برهوت

شنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۳، ۱۲:۳۰ ب.ظ

 

 

باور کنید من هم مثل شما کارها و گرفتاری هایی دارم. روزی متوسط ۳ ساعت بین تهران و کرج در تردد و خستگی و روزمرگی ام. اما سعی میکنم از فرصت قبل از خواب و روزهای تعطیل برای مطالعه استفاده کنم. این کتاب را روز جمعه یک نفسه خواندم. بس که جالب و گیرا بود. مرد پرحاشیه و ماجراجو و رزمنده ای در تعطیلات با همسر و دو فرزندش می‌روند نیشابور برای سرکشی به اقوام. در آن ناحیه کویری ناخواسته راه را گم می‌کنند و به افراد و جاهای عجیبی برخورد می‌کنند و در نهایت وقتی به منزل مادرخانم میرسند؛ متوجه می‌شوند که در قلعه ی کنار امامزاده.....

دیالوگ ها و گفتگوهای این خانواده بامزه و سیاسی و گزنده و عبرت آموز است. نشانی از تاثیرات اجتماعی و سیاسی، گسست بین نسل ها، سوء تفاهم های زوجین، فرق بین قدیمی ها و جدیدها، مسائلی مثل جن و طلسم و...در لابلای داستان، کتاب را شیرین و خواندنی کرده است.

و باز هم همان جمله ی تکراری را بنویسم که این دست کتاب ها؛ روایت زندگی ماست. ما هم مثل میلاد و نازنین و مائده و مسعود و حمیده و حیدر و شهربانو و بقیه ی شخصیت های کتاب، چنین زندگی ها و افکار و امیال و تضادهایی داریم که افتان و خیزان داریم با آنها سر می‌کنیم و جلو می‌رویم.

  • حسن مجیدیان

تحریر دیوانگی

يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ۰۶:۵۹ ق.ظ

 

جوانی که از همسرش جدا شده و تنها در آپارتمان اجاره ای اش با بیماری سل، دست و پنجه نرم می‌کند؛ به یکباره بنا به وصیت یکی از اقوام به نام امیرافخم، صاحب ملک بزرگ و مزارع فراوان می‌شود. ورود او به عمارت جدید و آشنایی اش با اهالی روستا اتفاقات جالبی را رقم می‌زند. خوبی این دست کتاب ها این است که طرز مواجهه و نحوه ی عکس العمل آدم ها در مواقع و مواقف مختلف؛ مخصوصا درگیری ها و بحران ها را خوب روایت و بازنمایی می‌کنند. ما هم همینیم و در این کتاب ها انگار خودمان را پیدا می‌کنیم. کلمات نویسنده ی کتاب، آقای مهدی زارع بسیار پخته و جاافتاده است. انتشارات شهرستان ادب کتاب را چاپ کرده است. البته کتاب را به همه توصیه نمیکنم. شاید شما نپسندید و خواندنش را اتلاف وقت بدانید. من اما ادبیات بخش مهمی از مطالعاتم است.

 

  • حسن مجیدیان

بی چشمداشت

دوشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۴۴ ق.ظ

 

یک مجموعه ی شعر خوب از آقای موسی عصمتی که روشندل هستند. البته با شعرهای ایشان، من اعتراف میکنم که امثال او بسیار بیناتر از من هستند و باید دست منِ کور و کر را بگیرند و با خودشان ببرند. شعر، حالِ آدم را خوب می‌کند و درس و معرفت دارد برای آدم. این کتاب شعر را با مقدمه ی خوب و خواندنی استاد محمدکاظم کاظمی ، انتشارات شهرستان ادب چاپ کرده است.

  • حسن مجیدیان

سوره ی آفلین

شنبه, ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۳۴ ق.ظ

اسماعیل پسرِ خلیل شبِ ورود امام به کشور از خانه خارج می‌شود و برنمی گردد. اسماعیل انقلابی و اهل مبارزه است. پدرش خلیل که آدمی سنتی است و تفکر حجتیه ای دارد و انقلاب و امام خمینی را چندان قبول ندارد، شب به دنبال پسرش آواره ی کوچه و خیابان های پُر آشوب و پر از حادثه و کشتار تهران می‌شود. او به دنبال اسماعیلش که بعد از ۱۸ سال چشم انتظاری به دنیا آمده است، در شبِ سرد و پُر تلاطمِ آمدن امام، با آدم ها و حوادث و تفکرات و حرف هایی دیگر روبرو می‌شود و نهایتا صبح فردا به بهشت زهرا س و پای سخنرانی امام می‌رسد و بسیاری از فکر و ذکرها برایش نابود و آفل میشود. نام کتاب هم تلمیحی است از داستان ایمان حضرت ابراهیم است و اشاره ای به بحث قربانی کردن اسماعیل. خلیل اما آماده ی قربانی کردنِ اسماعیلش نیست.کتاب تمثیلات و نشانه ها و رمزهایی مثل شاهِ مار بدوش که مغز جوانان را میخورد، فرّه ایزدی، رضاشاه خیالی، ساواکی و گاردی، آدم ِدرخت نشین، مجسمه ساز، پیرمردِ فانوس بدست و... دارد که فهمِ داستان را از آسانی می اندازد. اما خواندنی و تامل کردنی است و آنها که به داستان انقلاب علاقه دارند؛ خوب است این کتاب را بخوانند که به نوعی نمایانگر انواعِ سلیقه ها و تفکرات و تمایلاتِ مردم ما در آن دوره است. و تامل بر تلنگرهای فکری خلیل، برای ما هم راهگشاست. کتاب را انتشارات شهرستان ادب به قلم آقای ابراهیم اکبری دیزگاه منتشر کرده است.

  • حسن مجیدیان