حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قصه دلبری» ثبت شده است

کتاب قصه ی دلبری

سه شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۴۱ ب.ظ

                بسم الله.....بعضی کتاب‌ها داستان عجیبی دارند. هرکدامشان به فراخور سوژه و محتوای‌شان تو را درگیر خود می‌کنند. با برخی‌شان می‌خندی و گریه می‌کنی؛ برخی حسابی تو را سر ذوق می‌آورند و یا اینکه تو را به ژرفای تامل و دقت می‌برند. بعضی کتاب‌ها تو را حسابی به هم می‌ریزند و حالت را می‌گیرند و بعضی هم البته حوصله‌ات را سر می‌برند و به آخر نرسیده، کتاب را رها می‌کنی. بعضی کتاب‌ها را حیفت می‌آید که بخوانی و تمام‌شان کنی؛ دوست داری مزه مزه کنی کلمات و عبارات کتاب را و با کتاب شب و روزت را سر کنی و زندگی کنی.

«قصه دلبری» کتاب جالبی است؛ خیلی غنیمت است این کتاب؛ یعنی یک کتاب کوچک و کم حجم اما با دنیایی حرف؛ هم تو را حسابی درگیر خودش می‌کند و هم تورا به صحن و سرای گریه و حسرت می‌برد و هم خنده را مهمان لب‌هایت می‌کند. با کتاب «محمد حسین محمد خانی» دوست داشتنی، آدم به هم می‌ریزد. از خوبی و لطافت و مردانگی این شهید به حیرت می‌افتد و شرمسار بی هنری و درجازدگی خودش می‌شود.

او چقدر خوب بلد بوده زندگی کردن را و چقدر هنر داشته برای رفتن و نماندن. همین نوشته‌های متبرک و ترسیم اوضاع و احوال زندگی شخصی زندگی این شهید، سنجه و عیاری است برای فهم فاصله عمیق و عجیب زندگی ما با شهداء. حیات طیبه آن‌ها کجا و زندگی دل آزار و کسالت بار ما کجا؟ شوق شهادت و تمنای رفتن در آن‌ها کجا و رخوت و بی حاصلی و غنودن ما در دخمه متعفن دنیا کجا! راستی که خواندن این کتاب‌ها با همه خوبی‌ها و محسناتشان، آدم را حسابی سرافکنده و شرمسار می‌کند. واقعا حق امثال او شهادت بود و نتیجه سلوک ما، ماندن و نرسیدن.

  • حسن مجیدیان