حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

کتاب مربای گل محمدی

شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۰۶ ق.ظ

 

در هشتم اسفند 1358 با تدبیر شهیدان رجایی و باهنر، نهاد «امور تربیتی» در آموزش‌و‌پرورش با ساختار جدید و متناسب با اهداف نظام اسلامی بنیان نهاده شد. اهمیت این تدبیر زمانی روشن می شود که بدانیم در آن زمان آموزش‌و‌پرورش و مدارس کشور، علاوه بر گرفتاری‌های ناشی از نظام تربیتی شاهنشاهی، میدان تاخت و تاز گروه‌ها و گروهک‌های سیاسی و حتی مسلّحانه بود. لذا این نهاد انقلابی در دهه 60 تبدیل به محور فعالیت‌های تربیتی، فرهنگی و هنری در مدارس کشور شد و مربیان پرورشی، اصلی‌ترین مسئولان پیگیری تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی در مدارس بودند. تشکیل و ساماندهی هزارها گروه هنری (مانند سرود، تئاتر، شبکه تولید و پخش فیلم)، مقابله با فعالیت‌های گروهک‌ها، حضور در جنگ و پشتیبانی از جنگ، ارتباط با خانواده‌های شهدا و مجروحان جنگی، کتابخوانی، تیم‌های ورزشی و… از اقدامات مربیان پرورشی بوده است که گوشه‌ای از آنها در کتاب «مربای گل محمدی» آمده است.

این کتاب با روایتی شیرین و با اتکا به اسناد و تصاویر، خاطرات شفاهی مربیان باسابقه پرورشی دهه‌ شصت در آذربایجان شرقی را تبیین کرده است و برای کسانی که دغدغه تربیتی یا تحقق سند تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش دارند، بسیار خواندنی است و می‌تواند افق‌های جدیدی بگشاید.

  • حسن مجیدیان

معلم تراز انقلاب

چهارشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۰۵ ق.ظ

بسم الله

توفیق داشتم که پس از آشنایی با جناب میثم رشیدی مهرآبادی که مهربان و صمیمی و دلسوز است، دو جلد از کتاب های ایشان را بخوانم. کتاب "صد روسی" و کتاب " خیابان تبریز". برای صد روسی چند خطی نوشتم و لازم می دانم که راجع به" خیابان تبریز " هم چند خطی تقدیم کنم.

آنها که اهل دقت و فراست در اوضاع و احوال زمانه هستند و تاریخ زندگی پر فراز و نشیب انسان را مطالعه کرده اند به خوبی در می یابند که برای ساخت بشر و رشد و تعالی او، معلم و مربی چه نقش بی بدیلی دارد. مرحوم استاد علی صفایی حایری جمله ای به این مضمون دارند که : اگر در عالم کاری بهتر و والاتر از معلمی بود، خدا آن کار را به انبیاء و اولیاء و خوبان خودش می داد... حقیقت این است که مقامی بالاتر از معلمی و هدایتگری نیست. هیچ شان و رتبه ای به پای معلمی نمی رسد. معلم کارش با روح و جان و فکر آدمی است و از این حساس تر و مهم تر برای انسان پیدا نمی شود که روح و جانش را علو ارتقاء بدهد. زندگی و افکار و مجاهدت ها و تجربیات این والاگوهران را باید دید و شنید و نوشید. خاصه آن که آن معلم پس از عمری دویدن و سوختن، خلعت مبارک شهادت را پوشیده باشد. آیا از ترکیب "معلم شهید" زیباتر و دل پذیر تر پیدا میشود؟

معلم شهید قدرت الله چگینی حقیقتا عنصر شریف و مجاهدی بوده که مرور زندگیش برای هر آن کس که دل در گرو تعلیم و تربیت دارد، لازم و ضروری است. این آقا معلم ما دوست داشتنی بوده و ویژه.هر برهه از زندگی و مبارزات و تدریس و فعالیتهای او، هر کدام را که خوب بنگریم و تامل کنیم و حوصله به خرج بدهیم ، نکته ها و درس ها و البته عجایبی در آن ها می بینیم که راحت از کنار آنها نمی شود گذشت. به نظر می آید در تاریخ ادبیات پایداری انقلاب، حق آقاقدرت به خوبی ادا نشده و آنچنان که باید غبار از چهره ی تابناک این شهید کنار نرفته! حیات این شهید، افکارش، درس ها و تفسیرهای قرآنش، منش اجتماعی و خانوادگی او هنوز جای کار و پردازش دارد. دغدغه های شهید چگینی، دغدغه های امروز ماست. صلابت، تقوا، نظم و آراستگی، اهتمام او به مبارزه، جدیت او در تعلیم و تربیت، انس او با قرآن و معارف اهل بیت ع، بلاپذیری و تحمل او در مبارزات و زندان ها، تلاش شبانه روزی و از پای ننشسن او  و و و ...نیاز امروز همه ی آن هایی است که ادعای انقلابی بودن و کار فرهنگی و تربیتی کردن هستند!

کتاب  "خیابان تبریز" خواندنی و روان است.البته متن روایت می شد که بهتر و صمیمی تر باشد و در پاره ای از موارد عاری از نتیجه گیری ها و مستقیم گویی ها و تعاریف کلیشه ای باشد. اما با همه ی این ها برجستگی خاطرات و سلوک نورانی شهید، ضعف های اندک متن را پوشانده است. قلم میثم رشیدی در کارهای دیگر او چیز دیگری است!

اما از ضعف طراحی و صفحه آرایی و ضمایم کتاب هم نمی شود گذشت. نمیدانم چرا هر دو کتابی که از آقا میثم خوانده ام، متاسفانه این طور چاپ شده اند؟ برای شهدا باید بهترین ها را انجام داد و شایسته نیست که جنبه های بصری و دقت های هنری را در خروجی محصول ندید. این هم مخاطب را به سمت کتاب نمی کشاند و هم تلاش نویسنده را کم اثر میکند. من خودم درگیر کتاب شهید محمد عبدی هستم و رنج مصاحبه و نوشتن و تدوین کار را کشیده ام و میدانم که چاپ خوب و چشم نواز کتاب،حداقل انتظار نویسنده از ناشر است...

در هر حال کتاب خوب و ارزشمند " خیابان تبریز" که در 136 صفحه و توسط نشر مجنون منتشر شده است را از دست ندهید لطفا!

  • حسن مجیدیان

حاج قاسم و آهوها

چهارشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۰:۲۳ ق.ظ

ماجرای توجه شهید سلیمانی به آهو‌ها چه بود؟

 

در مطلب زیر خاطره جالبی از توجه حاج قاسم به وضعیت آهو‌های نزدیک پادگان مقر سپاه را می‌خوانید.

ماجرای توجه شهید سلیمانی به آهو‌ها چه بود؟

به گزار جهان نیوز، علاءالدین بروجردی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، با اشاره به ماجرای هولناک زنده به گور کردن هزاران جوجه یک روزه به بهانه تنظیم تولید، در یادداشتی نوشت:

روزی یکی از همرزمان نزدیک شهید بزرگوار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی می‌گفت در یکی از سفر‌های سردار سلیمانی در بحران داعش در عراق که در فصل زمستان صورت گرفته بود، حاج قاسم در شرایطی از عراق تماس گرفت که صدای تیراندازی‌ها به وضوح به گوش می‌رسید و وی در شرایط جنگی قرار داشت.

ایشان در این تماس اظهار داشت که شنیده ام تهران برف سنگینی آمده است. گفتم بله همین طور است.

گفت: با این برف آهو‌هایی که در کوه نزدیک پادگان مقر سپاه وجود دارد حتما برای پیدا کردن غذا پایین می‌آیند. همین امروز به اندازه کافی علوفه تهیه کن و در چند جا قرار بده که آن‌ها از گرسنگی تلف نشوند.

من، چون آن زمان فرمانده بودم سریع اقدام کردم و تا ظهر نظر ایشان را عملی نمودم. با کمال تعجب بعدازظهر مجددا زنگ زد و گفت: چه کردی؟! گفتم دستور فرمانده عملی شد و آهو‌ها دعاگو هستند.

من از ایشان سوال کردم در این شرایط سخت که با داعش درگیر هستید چگونه به فکر آهو‌های نزدیک مقر هستید؟ وی پاسخ داد: من به شدت به دعای خیر آن‌ها اعتقاد دارم.

منبع:الف
  • حسن مجیدیان

حاج قاسم عزیز

دوشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۳۰ ق.ظ

چند بار تلاش کرده ام که برای او مفصل مطلبی بنویسم ولی هر بار ترسیده ام. برای من که کمی نوشتن بلدم و لذت میبرم از این کار، پا گذاشتن در حال و هوای حاج قاسم و خلق کلمه و ساختن جملات برای آن عزیز سفرکرده خیلی دشواره...

گنجشک را چه زهره ی هم آشیانی ات؟

 

  • حسن مجیدیان

فقط برای خدا

دوشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۲۳ ق.ظ

 این پوسترها این روزها پخش شده و جالب و درس آموزه

درود خدا بر حاج قاسم عزیز و کم نظیر...

  • حسن مجیدیان

کتاب خیابان تبریز

دوشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۱۱ ق.ظ

بسم الله

دیروز 31 فروردین کتاب خیابان تبریز را از مولف محترم کتاب هدیه گرفتم. ان شاالله بعد از مطالعه در خصوص این کتاب چند خطی برایتان خواهم نوشت.کتاب را نشر مجنون در136 صفحه درآورده. کتاب مرور کوتاهی است بر خاطرات معلم شهید قدرت الله چگینی.

  • حسن مجیدیان

یار سفر کرده

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۲۷ ق.ظ

ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند

گر از آن یار سفرکرده پیامی داری

امروز در نقطه ای از شهید محمد عبدی یادی شد و یادم افتاد که کتابش را باید زودتر به سرانجامی برسانم ان شاالله. کتاب همیشه مربی!

  • حسن مجیدیان

صد روسی را دریابید...

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۹، ۱۰:۱۰ ق.ظ

 

کتاب سبک و خوش خوان صد روسی را دو سه روزه خواندم. کار روان و صمیمی آقای میثم رشیدی مهرآبادی و ثبت خاطرات شیرین جانباز و رزمنده ی عزیز آقای یزدانیار. زبان روایت ،ساده و صمیمی و بدون پیچ و اطنابها و فخرفرو شی های ادبی است و خاطرات هم شنیدنی و باورکردنی. کتاب آدم را می برد به سختی های جنگ.به دلهره ها. به مظلومیت و صفای رزمنده ها و... . با این کتاب هم خندیدم و هم نم اشکی بر چشمانم آمد. آقای یزدانیار عزیز از آن رزمنده های باحال و غیرقابل پیش بینی و شر و شور جبهه بوده که در بیان خاطرات و پراندن تیکه های بامزه و ترسیم صحنه ها و حالات رزمندگان و.. جسارت و صراحت و رگ گویی او کاملا مشهود است. فرم روایت با وجود فاصله و جابجایی زمانی خاطرات ، یک دست است و سکته و خلل ندارد. نویسنده خودش را و قلمش را به رخ نکشیده.

از خوبی محتوا و طرز بیان که بگذریم، متاسفانه شکل و شمایل کتاب دل چسب و زیبا نیست. سر و شکل درست و درمان به کتاب دادن از ضروریات کار است که برای مخاطب هم بسیار مهم است. در دنیای عجیب و پیچیده ی امروز که محتویات فاسد و آلوده را در بسته بندی جذاب و شمایل قشنگ، به خورد مخاطب میدهند چرا باید صد روسی را این طور به دست مخاطب بدهند؟ این جفا در حق کتاب و راوی و نویسنده و مخاطب نیست؟ می شد که ناشر سلیقه به خرج می داد و این مهم را از قلم نمی انداخت! کاش در چاپ های بعدی این نقیصه جبران شود.

از آثار دیگر آقای رشیدی عزیز میتوان به این ها اشاره کرد:

مثل باران.حاجی فیروز.معلم شهر.خیابان تبریز.شنبه ی پرماجرا و...

خواندن کتاب های ایشان را از دست ندهید...

  • حسن مجیدیان

کتاب دختر تبریز

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۰:۲۹ ق.ظ

این روزها کتاب دختر تبریز را دست گرفته ام.کار خوب و شسته و رفته از انتشارات راه یار. به نظرم هرکس که با بچه های مردم و دانش |آموزان مدرسه سر و کار دارد باید نگاهی به این کتاب بیندازد. ان شاالله بتوانم یادداشتی راجع به این کتاب تقدیم تان کنم.

  • حسن مجیدیان

درباره ی رمان جاده جنگ...

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۵۷ ب.ظ

رمان چند جلدی «جاده جنگ»، از روز سوم شهریور ۱۳۲۰ و ماجرای هجوم روس‌ها به کشور از شمال شرقی خراسان به ایران و اشغال کشور توسط متفقین آغاز می‌شود و با پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به اتمام می‌رسد؛ این کتاب واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، فعالیت مبارزاتی گروه‌های اسلامی، تظاهرات مردمی، پیروزی انقلاب اسلامی، خرابکاری گروهک‌های ضد انقلاب در کردستان و جنگ هشت ساله عراق علیه ایران را به تصویر کشیده شده است.

کاراکتر یا شخصیت اصلی این مجموعه یک سرباز وظیفه ژاندارمری با نام «سید رضا شریفی» است که وقایع دهه ۳۰ از زبان او بیان می‌شود. سیدرضا ۳۵ سال از کشور خارج می‌شود و به این بهانه در قسمتی از رمان حضور ندارد و دوباره در روزهای آغاز جنگ تحمیلی، به خرمشهر می‌رود و مجدداً به داستان باز می‌گردد.

اغلب موضوعات رمان جاده جنگ واقعی و مستند است. فقط در ابتدای رمان به دلیل کمبود اسناد این رقم کاهش یافته ولی با این حال ۵۰ تا ۶۰ درصد واقعیت این دوره باز هم واقعی است و به همان صورتی که در تاریخ آمده دراین رمان آمده است. در واقع استخوان‌بندی اصلی رمان واقعی و مستند است و می‌توان این رمان را خلاصه‌ای از نیم قرن حوادث و رویدادهای ایران دانست.

فضای اصلی این رمان هم کل کشور است اما با توجه به حوادثی که در دوره جنگ جهانی دوم و با تجاوزات روسیه به خراسان روی داد این رمان از خراسان شروع می‌شود و به خراسان هم ختم می‌شود. درباره عنوان رمان جاده جنگ هم، نکته اصلی اشاره‌ای است به استفاده‌‌‌ای که متفقین در زمان جنگ جهانی دوم از موقعیت استراتژیک ایران کردند و مهمات و ادوات نظامی را برای کمک به روس‌ها از این جاده شاهرود به روسیه فرستادند و عملا این جاده به پل پیروزی متفقین در این جنگ منجر شد. بعدها دوباره این جاده نقش مهمی در دوره انقلاب ایفا کرد. در واقع این جاده کنایه و نمادی است از اینکه جنگ هیچ گاه تمام نمی‌شود و ادامه دارد.

«جاده جنگ» نوشته منصور انوری تاکنون با استقبال زیادی از سوی خوانندگان مواجه شده و توانسته جوایز زیادی را نیز به دست بیاورد. این کتاب در دوره چهاردهم جایزه «کتاب فصل» و هشتمین دوره جایزه «قلم زرین» موفقیت کسب کرده و در چهارمین دوره جایزه «جلال آل‌احمد» نیز کتاب برگزیده بوده است.

  • حسن مجیدیان