حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

نوجوان دماغو شد مرد جنگی

شنبه, ۱۸ آبان ۱۴۰۴، ۰۷:۴۷ ق.ظ

یک رفیق خوب طلبه دارم. خدا عمرش دهد. آن اوایل مثلا بیست سال پیش آنقدر بی عرضه و لج درآر بود که حد نداشت. یادم هست یک‌بار جلوی موسسه نورمعرفت آن چنان موتور را کوبید به تیر برق؛ که هیچی از موتورِ بی‌نوا نماند. اما یکباره این آدم عوض شد! ظرف دو سه ماه شد نوجوانِ باعرضه و با لیاقت. الان هم از مبلغان خوب و بدردبخور است. چه اتفاقی افتاد؟ هیچی! توی هیات به او کار دادند. مسئولیت روی دوشش گذاشتند. آن کار، آن نوجوانِ دماغو را کرد مردِ جنگی!

آدم در کار تربیت می‌شود.

آدم در میدان رشد می‌کند.

آدم وسط درگیری، بزرگ می‌شود.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی