حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین ع» ثبت شده است

وسوسه های ناتمام

يكشنبه, ۱۷ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۲۴ ق.ظ

 

 

به دوستان خوب نوجوانم در ایام محرم این کتاب جمع و جور را معرفی میکنم. داستان جوانی کوفی به نام ایوب که عاشق دختر یکی از امرای لشکر کوفه می‌شود و برای رسیدن به عشقش مجبور می‌شود با لشکر حُر به کربلا برود. پدر ایوب اما در لشکر اباعبدالله است و این دو باهم برخورد می‌کنند و...

این کتاب نشان می‌دهد که رفیق بد و خراب و دروغگو، چطور آدم را می‌کشاند به جنگ با امام و... بارها همینجا نوشته ام که این داستان ها، داستان زندگی خود ماهاست. اغراق هم نمیکنم. ما و من درگیر وسوسه های ناتمام و تعلقات بی فرجام و دلبستگی های کور و طمع های آلوده و کراهت های ناگوار و زشتیِ عاداتِ ناباب هستیم. ما هم در بزنگاهها با طمع و جهالت و شهوت و...امام و دین و خوبی ها را خواهیم فروخت! مگر اینکه روی خودمان کار کنیم و اهل سلوک و تقوا و دیانت باشیم.

این کتاب اگرچه زاده ی تخیل نویسنده است( چون نمی‌دانم چنین آدمی در لشگر کوفه بوده یا نه؟) اما درس آموز و عبرت گرفتنی است. راجع به لقمه ی حلال، رضایت پدرومادر، همنشینی با رفقا و... داستان های جالبی در کتاب مذکور شده است.

  • حسن مجیدیان

امام حسین و ماه رجب

شنبه, ۲۳ دی ۱۴۰۲، ۰۷:۳۷ ق.ظ

استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:

«در زیارت امام حسین علیه السلام که در اول ماه رجب خوانده می‌شود که زیارت فوق‌العاده‌ای هم هست، تعبیر این است که «لَبَّیْکَ دَاعِیَ اللَّه». گویا امام حسین علیه‌السلام در آغاز  این سه ماه ما را به خدا دعوت می‌کنند. این خیلی از آن روایت مَلکِ داعی که بزرگان روی آن تأکید کردند مهم‌تر است و بشارت مهم‌تری است؛ یک‌موقعی، یک ملکی از آسمان هفتم صدا می‌زند، یک‌موقعی، سیدالشهداء در آغاز ماه رجب ما را به ورود به ضیافةالله دعوت می‌کند. بنابراین، این ماه ماهی است که با دعوت خاص الهی ما به ضیافت فرا خوانده شدیم. شروع این ماه ان‌شاء‌الله با امام حسین علیه‌السلام باشد و سِیرمان هم در این ماه با سیدالشهداء باشد.»

  • حسن مجیدیان

گفت و گو با پیرغلام امام حسین علیه السلام

يكشنبه, ۱۷ دی ۱۴۰۲، ۱۰:۳۶ ق.ظ

«مداح» باید بداند سطح علمی مردم بسیار ارتقا یافته است

«مداح» باید بداند سطح علمی مردم بسیار ارتقا یافته است

بازوبند گفت: مداح باید بداند که سطح علمی مردم بسیار ارتقا یافته و اگر نتواند سطح علمی آنان را ارتقا بخشد، کم کم از این صحنه کنار گذاشته می‌شود.

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: فرهنگ مدح و مداحی یکی از عوامل مهم در ترویج اندیشه اسلامی شیعی و تثبیت آن در طول تاریخ ایران اسلامی به شمار می‌رود و در طول تاریخ مداحان و شاعران فراوانی با استفاده از اشعار، سیره و رفتار اهل بیت (ع) را با اسلوب‌های هنری و قالب‌های جذاب پایدار و تأثیرگذار توصیف و به مخاطبان انتقال دادند. هیأت فرصتی برای پرورش انسان و انسان‌سازی است که اگر به این مقوله بها داده نشود و آموزش‌های لازم صورت نگیرد، خسارتی را در پی خواهد داشت و چون مداحان و هیأت‌های مذهبی با جمعیت قابل‌ملاحظه‌ای از افراد جامعه به‌ویژه جوانان و نوجوانان در ارتباط هستند می‌توانند نقش مؤثری در تربیت آنان داشته باشند بنابراین اگر محتوایی که مداحان و هیأت‌های مذهبی به مخاطبان خود می‌دهند، غنی نباشد ممکن است تربیت دینی جوانان به‌ویژه انگیزه حضور مردم در مجالس دینی با چالش روبه‌رو شود.

«مداح» باید بداند سطح علمی مردم بسیار ارتقا یافته است

در بیست و چهارمین گام با حاج محمد بازوبند پیرغلام اهل بیت (ع) گفت‌وگو کردیم:

* شما از خانواده‌ای هستید که روضه خوانی و خدمت آستان اهل بیت علیهم السلام در آن ریشه و قدمت و جریان داشته و دارد. برادر بزرگ شما استاد حاج اکبر بازوبند از بزرگان و سرآمدان روضه خوانی و مداحی در تهران است؛ کمی از پیشینه خانوادگی خود در این باب بفرمائید و آنچه که از حاج اکبرآقا آموخته‌اید را برای ما بیان کنید؟

سال ۱۳۴۲ بود که خانواده به دلیل سپری کردن خدمت سربازی برادرم از یزد به تهران مهاجرت کردند. پیش از اینکه برادرم برای گذراندن دوره خدمت سربازی به تهران بیاید در مراسم روضه‌های خانگی که مادربزرگ مادری‌ام برپا می‌کرد شرکت داشت و به روضه خوانی می‌پرداخت. برادرم حاج اکبر، مداحی را نزد دو تن از پیشکسوتان عرصه ذاکری از جمله مرحوم شیخ رضا یزدی و توکلی فرا گرفت. ایشان هیچ شاگردی جز مرا آموزش نداد و بنده تنها شاگرد او بودم.

مداح باید بداند سطح علمی مردم بسیار ارتقا یافته است و اگر نتواند سطح علمی آنان را ارتقا بخشد کم کم از این صحنه کنار گذاشته می‌شود. مداح اگر مخاطب شناسی خوبی داشته باشد و نیاز مستمع را درک کند هرگز از این صحنه کنار نمی‌رود

خاطرم هست سال ۱۳۴۷ با برادرم حاج اکبر آقا به حوزه می‌رفتیم و در آن زمان بنده ۹ ساله بودم و در مجالس قریب به دو دقیقه روضه خوانی می‌کردم. وقتی انقلاب شد ۱۷ سال سن داشتم و کلاس دوم نظری بودم. در آن ایام همیشه در کنار برادرم به مجالس روضه خوانی می‌رفتم. به یاد دارم سال ۱۳۵۸ توفیق پیدا کردم تا در حوزه علمیه آیت الله مجتهدی حاضر شوم.

بر همین اساس به مدت ۷ سال در محضر آن بزرگ مرد «مرحوم مجتهدی» زانوی تلمذ زدم و حدود یک سال نیز در مسجد امین بازار توفیق حضور در محضر مرحوم آیت الله حق‌شناس را یافتم. در این حین سه سال هم درس امام شناسی را در محضر شیخ احمد رحمانی همدانی فرا گرفتم. بعد از این ایام بود که در مسیر نوکری اهل بیت (ع) در مجالس و هیأت‌ها شرکت و به روضه خوانی می‌پرداختم.

* تفاوت نسل قدیم مداحان با نسل امروز را در چه مسائلی می‌بینید؟

در حال حاضر ده‌ها دانشگاه در تهران به تربیت دانشجویان اهتمام دارند که از بین این تعداد تنها چند دانشگاه انگشت شمار اعتبار بین‌المللی دارد؛ معلوم است برای این نوع دانشگاه‌ها انتخاب اساتید و هدایت دانشجویان به سختی و با دقت فراوان انجام می‌شود. گاهی برخی تصور می‌کنند تنها با شش ماه آموزش و تمرین می‌توانند در عرصه مداحی و ذاکری اهل بیت گام بردارند در حالی که نمی‌دانند به هر میزان شاگردی اساتید با تقوا، اهل دل و صاحب فن را داشته باشند بیشتر می‌توانند بر دل‌ها تأثیر بگذارند. مداحان و ذاکران باید بدانند به هر مرحله‌ای از ذاکری توفیق یافتند کامل نیستند و هر لحظه نیاز به کسب علم و تجربه دارند.

امام علی (ع) فرمودند مرد زمانه خود باشید؛ این فرمایش بسیار مهم است. ذایقه و سلیقه مستمعان نسبت به چهل سال پیش متفاوت شده است. بنابراین مداحان نباید اثر گذاری بر مستمعان را در هیچ زمانی از دست بدهند. برای مثال در گذشته الفاظی که ذاکران استفاده می‌کردند هرگز مستمع آن روزگار دلیل استفاده آن را درخواست نمی‌کردند اما مخاطبان امروز چنین نیستند. مداح باید بداند که سطح علمی مردم بسیار ارتقا یافته است و اگر نتواند سطح علمی آنان را ارتقا ببخشد کم کم از این صحنه کنار گذاشته می‌شود. مداح اگر مخاطب شناسی خوبی داشته باشد و نیاز مستمع را درک کند هرگز از این صحنه کنار نمی‌رود.

در این برهه از روزگار مسأله‌ای که برای مردم مهم است صبر در برابر مشکل است. برای اینکه یک مداح بتواند صبر مردم را تقویت کند لازم است برای مردم از سختی‌های اهل بیت سخن بگوید تا برای مردم یادآوری شود که پیرو چه مکتب و بزرگانی هستند. بنابراین امروز برای جامعه مداحان شناخت مستمع بسیار مهم و ضروری است.

«مداح» باید بداند سطح علمی مردم بسیار ارتقا یافته است

* حدود پنجاه سال است که در هیأت می‌خوانید درست است؟

الحمدالله. همین طور است.

* به نظر شما اساساً عملکرد جامعه هیأتی و مجالس مذهبی در افزایش تأثیر در سلوک فردی و جمعی مردم موفق ارزیابی می‌شود؟ آیا مجالس مذهبی ما مردم را رشد داده‌اند؟

هیأت جای رشد است برای همین رشدی که در قدیم بود یک تأثیری داشت و رشدی که امروز شاهد آن هستیم یک تأثیر دیگری دارد. البته به هر میزان منبری و مداح اعتقادش قوی و در مسیر اهل بیت ثابت قدم باشد تأثیر کلام او در مستمع بیشتر می‌شود و این مساله ربطی به زمان ندارد. کلام مداح باید به روز باشد. امام رضا فرمودند خدا قرآن را برای زمان و جمعیت و مکان خاص قرار نداد بلکه در همه زمان‌ها قرآن زنده است. مداح اگر خودش آیات قرآن را درک کند و وارد این حریم شود می‌تواند مستمع خودش را هدایت کند از این رو نوع بیان و کلام مداحان متفاوت است اما اساس معنویت تغییری نکرده است.

انسان از عناصر اربعه آب، خاک، هوا و آتش خلق شده است این مهم از قدیم بوده و امروز نیز هست و در آینده نیز خواهد بود آیا علم معنوی انسان به عناصر اربعه است؟ خیر. بلکه علوم معنوی انسان به نَفَختُ فیهِ مِن روحی؛ است. اگر روح انسان به کلام وحی و زندگی اهل بیت آشنا شود می‌تواند به جایی برسد که غیر از خدا چیزی نبیند.

امام علی می‌فرمایند مرد زمان خودتان باشید؛ بر اساس این روایت ضروری است تا مداحان مخاطب شناس باشند. نقل می‌شود یکی از منبریان وقتی برای شرکت در مجالس به مناطق بالانشین شهر می‌رفت مدام در منبرش از علم و کمالات علمی امام علی (ع) سخن می‌گفت اما همان فرد وقتی به محدوده مرکزی شهر و منطقه شوش می‌آمد برای مخاطبان از دلاوری‌های امام علی در جنگ‌ها صحبت می‌کرد؛ از او پرسیده می‌شود این همه تفاوت برای چیست؟ پاسخ می‌دهد مردم مناطق مرفه نشین به دلیل اینکه اهل تحصیل هستند می‌طلبد از علوم امام علی سخن بگویم تا مخاطبان جایگاه این بزرگ مرد عالم هستی را بشناسند اما در منطقه شوش روزی چند بار دعوا و نزاع می‌شود. از این رو برای مخاطب این منطقه لازم است از دلاوری‌ها و جوانمردی امام علی در جنگ‌ها مطالبی بیان کنم تا از این طریق امیرمومنان علی را بشناسند. بنابراین مخاطب شناسی برای هر مداح و ذاکری ضرورت دارد.

زمانی که به زندگی اهل بیت نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در جای جای زندگی‌شان خدا وجود دارد از این رو امروز من مداح باید طوری زندگی کنم که مردم به امام زمان ارواحنا فداه علاقه پیدا کنند. نه اینکه بالای منبرم با پایین منبرم متفاوت باشد. مداح باید شأن اهل بیت را حفظ کند. ذاکر اهل بیت باید خوش برخورد باشد و برای مستمع احترام قائل باشد نه اینکه به هر قیمتی اشک مستمع را خارج و یا بر لبانش لبخند بنشاند، این مساله به ارباب آسیب می‌زند. بر این اساس مداح باید ابتدا خودش را حفظ کند و خود سازی داشته باشد تا بتواند روح و روان مردم را طاهر نگاه دارد و جلا دهد.

«مداح» باید بداند سطح علمی مردم بسیار ارتقا یافته است

  • حسن مجیدیان

کتاب وارثان عاشورا

دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۴۵ ق.ظ

 

عجب کتابی! دوباره و چندباره هر آدمِ دغدغه مندی باید این حرف ها را بخواند و بنوشد و جلوی چشمش نگه دارد. حقیقت این است که آثار و دغدغه‌ها و کلمات استاد صفایی بزرگ، آدم را به هم می‌ریزد و به راه می اندازد و راهی می سازد و جریانی می آورد. چه عیب دارد همان طور که دوره ی آثار شهید مطهری را بر خودمان فرض می دانیم؛ آثار مرحوم عین صاد را هم یک دوره خوب ملاحظه و در جمع مان مباحثه و مطالعه کنیم؟ کتاب را به مرور در شب های محرم تمام کردم و حسرت بسیاری از فرصت های از دست رفته را خوردم و بر جدایی و دوری خودم از این معارف، شرمنده و شرمسار شدم. این کتاب ها چراغ راه ماست در کوره راه‌های عجیبِ این دوره و زمانه. این کتاب حتی برای جماعتِ نوجوان هم ، هزارها حرف و صدها درس دارد. چه خوب که نوجوان ها زودتر از سن ما به این کتاب ها سری بزنند که در سن و سال ما، فهم و کاربست این درس ها سخت و سنگین است.

  • حسن مجیدیان

از قدیم برخی می گفتند بعد از ولادت امام رضا علیه السلام باید برای محرم آماده شویم. شاید با این روایت ها بشود به محرم نزدیک شد. کتابی که آقای داود غفارزادگان نوشته؛ عنوان عجیبی دارد. " سه روایت از مردی که خدا دوست داشت او را کشته ببیند". همه ی حرف را همان اول زده انگار. کتاب کم حجم و خوش خوان است. برای نوجوان ها هم فهمیدنی است. روایت سومش از نگاه یک نوجوانِ کوفی است. فصل اول با محوریت شخصیت "حر ریاحی " است. فصل دوم اشارات تاریخی دارد به داستان سیدالشهدا و حوادث کربلا و فصل سوم دوباره به تردید و دو دلی و تصمیمِ بزرگ حُر می پردازد. امامِ حسینِ این کتاب، خیلی خواستنی است. سه روایت را انتشارات کتاب نیستان چاپ کرده و قیمتش هم در سایتِ انتشارات، کم از ۳۰ هزار تومان دارد.

  • حسن مجیدیان

کتاب بینایی

سه شنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۱، ۱۰:۵۲ ق.ظ

«بینایی» روایتی از زندگی اصحاب امام حسین (ع) که چشم دل را باز می‌کند

کتاب «بینایی»؛ روایتی مستند از زندگی اصحاب اباعبدالله الحسین (ع) در روز عاشورا توسط انتشارات شهید کاظمی راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری فارس، کتاب «بینایی»؛ روایتی مستند از زندگی اصحاب اباعبدالله الحسین (ع) در عاشورا توسط انتشارات شهید کاظمی راهی بازار نشر شد.

این کتاب روایت مستقلی از اصحاب امام حسین (ع) به جز بنی هاشم تا شهادت آن‌هاست. وجه تمایز کتاب بینایی در مقایسه با کتاب‌های دیگری که در باب عاشورا نوشته می‌شود در این است که در این کتاب بخش «بیان» وجود دارد که وجود آن جهت فضاسازی روایی و تاریخی است؛ بخش «بیان» اشاره به نکته‌هایی از رفتار و گفته‌های اصحاب و امام(ع) خطاب به اصحاب است که جنبه‌های معرفتی و تاریخی دارند. 

در فصل اول این کتاب با عنوان «تا روز نهم» بخشی از زندگی اصحاب، قبل از رسیدن به کربلا روایت می‌شود؛ آن بخش از زندگی که در تاریخ معتبر و مقاتل موجود است و از آوردن بخش‌های تاریخی که در منابع تکرار نشده باشند، اجتناب شده است.

شخصیت پردازی اصحاب و سطح علمی و نوع زندگی آن‌ها در این بخش مورد توجه بوده است. نکته اینکه درباره بعضی از یاران امام جز یک یا دو خط مطلب در تاریخ وجود ندارد.

درباره تعداد یاران و اسامی آن‌ها کتاب «ابصارالعین فی انصار الحسین» از استاد سماوی منبع اصلی قرار گرفته است و نوع دسته‌بندی قبیله‌ای یاران در فصل اول از کتاب ابصارالعین استفاده شده است. روایت‌ها اما عیناً از کتاب ابصار نیست و از منابع دیگر برای روایت استفاده شده است. در فصل بعدی با عنوان «روز نهم» روایت روز تاسوعاست و آنچه بر امام (ع) و اصحاب در این روز گذشته است.

فصل بعدی «روز دهم» است که مقتل اصحاب اباعبدالله (ع) و آنچه بر آن‌ها رفته است. 

استفاده از ۷ منبع معتبر درباره اصحاب عاشورایی برای نگارش این کتاب از ویژگی‌های روایت مستند «بینایی» است. 

«بینایی»؛ روایتی مستند از زندگی اصحاب اباعبدالله الحسین (ع) در عاشورا به قلم امین بابازاده در قطع رقعی و ۱۴۴ صفحه توسط انتشارات شهیدکاظمی منتشر شد.

علاقه‌مندان برای تهیه کتاب می‌توانند با مراجعه به سایت رسمی انتشارات شهید کاظمی به آدرس https://nashreshahidkazemi.ir  (https://b2n.ir/b20136) و یا با ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را با ارسال رایگان تهیه کنند.

  • حسن مجیدیان

ثارالله

شنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۵۱ ق.ظ

ثارالله
گاهی بعضی تعابیر را وقتی از منظری دیگرگون می‌خوانی بسی رعب آور اند. مثل ثارالله. خون خدا! 
فارغ از هر تعلق فکری و ایدئولوژیک تأمل کردن بر کربلا بسی شگفت آور است. چه می شود که آزاد مردی می‌داند "ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است" و باز بر منطق قدرت می‌شورد؟ فهم سوژگی حسین (ع) در کربلا، پروای غریبی به دل می نشاند. مهم نیست چه کسی، چه گفتمانی و چگونه حسین (ع) و کربلا را می‌خواند. مهم لحظه ی شوریدن حسین (ع) است بر کلیت و خلق مخزنی برای معنابخشی به جهان، هستی، و امر سیاسی. وفادار ماندن به لحظه‌ی حسین (ع)، وفادار ماندن به لحظه‌ی واقعه است که نشان می‌دهد چگونه می‌شود منطق خطی تاریخ را به یکباره در هم کوبید. حسین (ع) آزاده ای است برای همه‌ی اعصار و ورای هر ایدئولوژی و منش فکری شکوهمند است.
*
کیرکگور وقتی می‌خواست "ترس و لرز " را بنویسد گفت از شنیدن نام هگل رعب برم نم‌یدارد ولی وقتی به نام ابراهیم می‌رسم به رعشه می‌افتم. مسئله‌ی کیرکگور ایمان بود. او به این مسئله می‌پرداخت که وقتی ابراهیم (ع) فرمان گرفت که پسرش را قربانی کند تنهاترین مردان جهان بود  و فهم کردن دنیای درونی ابراهیم (ع) بسیار رعب آور و درد آور است. بدیو نیز وقتی از رخداد می‌نوشت قصه ی پل قدیس برایش غریب جلوه می‌کرد. چه می‌شود سرکرده ی سپاهیان رم برای سرکوب مسیحیان دمشق به یکباره بدل می‌شود به نقطه‌ی عطف تاریخ مسیحیت. مواجهه‌ی من با حسین (ع) و کربلا چنین رعبی را در من برمی‌انگیزد. مواجهه با حلاج و مسیح (ع) نیز چنین رعبی را بر می‌انگیزد. البته این روزها صحنه های فیلم‌های هالیوودی بیشتر هیجان انگیز به نظر می‌رسد اما وقتی سه گانه ی مسیح، حلاج و حسین خطابم می‌کند به راستی منقلب می‌شوم. شهید همیشه غریب است. مقایسه‌ی منطق جهان معنایی ما با شهید تفاوتی را نشان می‌دهد که احساس تلخی از حقارت در برابر شهید را به انسان می‌دهد. بیخود نبود که بنیامین چنین از واژه ی شهید Martyr   
با شکوه یاد می‌کرد. به راستی چه چیز به شهید در معنای عام چنین قدرتی می‌بخشد؟ ایمان در دنیای مدرن پاسخی درخور نمی‌یابد. چه نیرویی چنین انسانی را برمی‌انگیزد که همه‌ی جهان را به مبارزه بطلبد و با خون خود به تقابل با کلیت برود؟
*
نوشتن از پل قدیس و ابراهیم و بزرگان الهیات یکی از محوریترین بنیادهای فلسفه پردازی در غرب است. اما در ایران هیچ‌گاه چنین تلاشهایی صورت نمی‌گیرد. هرگاه در تاریخ ایران فریاد اعتراضی برخواسته است کربلا و حسین (ع) یک مخزن معنایی غنی بوده است. کربلا چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم یکی از محوریترین عناصر سوژگی و هویت یابی در ایران است. حسین (ع) و کربلا را هیچ گاه هیچ ایدئولوژی ای نتوانست مصادره به مطلوب کند. حسین (ع) و کربلا به عوان لحظه‌ی آزادگی یک امر واقعی است، نعشی است که بنای مردن ندارد و همواره اکنونیت امر سیاسی را استیضاح میکند. چه اهمیتی دارد فردی الهیاتی باشیم یا نباشیم؟ چه اهمیتی دارد که پرداختن به کربلا و بازخوانی حسین (ع) به ظاهر ژست روشنفکرمآبانه را اذیت کند؟ آنچه مهم است این است که کربلا همیشه اکنونیت را استیضاح کرده است و تن به هیچ منطقی برای مصادره‌ی کربلا نداده است. کربلا همیشه به سیاست توده و مردم تعلق داشته و دارد و خواهد داشت.

 آرش حیدری

  • حسن مجیدیان

اربعین...

دوشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۷، ۰۹:۵۰ ق.ظ

صمیمانه آرزو دارم که کسی جا نمونه...

  • حسن مجیدیان