حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتشارات راه یار» ثبت شده است

چرا این کتاب را به دنیا نشان نمی دهیم؟

شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۲:۲۸ ب.ظ

درباره‌ کتاب شریف  «نان سالهای جنگ»

عظمت زنان «صدخرو» قابل توصیف نیست

کتاب نان سال های جنگ - راه یار - کراپ‌شده

با چه واژگانی قدر و قرب کتاب و عظمت زنان روستای صدخرو سبزوار را بتوان توصیف و تبیین کرد؟ چگونه باید گفت و نوشت تا قدر این کتاب و منزلت این دست از بانوان این سرزمین دانسته شود؟ 

به گزارش مشرق، درباره‌ کتاب شریف  «نان سالهای جنگ» نوشتن هم آسان است و هم سخت. آسان از آن جهت که کتاب، روان و دور از پیچیدگی و تفصیل ِ اضافی است و فهمش برای هر دلِ منصف و آزاده ای، ساده و قابل هضم است. داستان این کتاب خط روشنی دارد با نتیجه ای معلوم . موضوعش هم آن چنان عجیب و دور از نظر نیست. برای ما که در سپهر انقلاب، معنای حقیقی ِزن را فهمیدیم و درک کردیم و با دمِ مسیحایی امام خمینیِ بزرگ، تفسیری دیگرگونه از زن بودن و مادر بودن یافتیم، کتاب مبین همان معرفت و شناخت ِ ماست! 

سخت از آن جهت که چطور و با چه واژگانی قدر و قرب کتاب و عظمت زنان روستای صدخرو سبزوار را بتوان توصیف و تبیین کرد؟ چگونه باید گفت و نوشت تا قدر این کتاب و منزلت این دست از بانوان این سرزمین و حسن سلیقه ای که ناشر در انتخاب سوژه داشته است، دانسته شود؟ 

کتاب نان سالهای جنگ که نمایانگر گوشه ای از مجاهدت ها و از جان گذشتگی های زنان فهیم و شریف ما و بیانگر شور و شیدایی مردمان ما در مواجهه با جنگی سخت و جگر خراش است، با شیرینی و اختصار پیش روی مخاطبان مشتاق قرار گرفته است...

این کتاب که در مجموعه ی  «گنج» اولین اثر در موضوع  «پشتیبانی جنگ» است، مصاحبه و تحقیقش با  «محمد اصغرزاده» بوده و تدوین و نگارشش با  «محمود شم آبادی». کتاب مقدمه ای کوتاه و خواندنی دارد که پیش از مطالعه ی صفحات بعدی، خواندنش مفید و لازم است. فصول ۱۴ گانه ی کتاب عناوینی جذاب و روشن دارند. عباراتی همچون «مشت و خون»،  «جنگ و جهاد»،  «کلوچه های تنوری»،  «شیرین مثل عسل»،  «رشته روی طناب»،  «خیاط باشی»،  «میل، قلاب، کاموا» و...

در صفحات کتاب حتی خاطرات سه خطی یا چهار و پنج خطی هم پیدا میشود. همین اختصار، همین موجز گویی، همین سرعت خوانش صفحات، همین پرهیز از فلسفه بافی و شعارگرایی، همین از زبان شیرین و ساده ی زنان روستایی روایت کردن و... از محسنات و امتیازات کتاب است. کتاب زور نزده که چیزی را به ما بقبولاند. بلکه آیینه وار آن روزهای ناب و آن صفا و مجاهدت ها را در گوشه ای دور از این آب و خاک روایت کرده است. 

 «هیچ وقت به نان های جبهه دست نمی زدیم، می گفتیم اگر برای خودمان برداریم حلال نیست. دو تا نان هم غنیمت است بفرستیم جبهه ها».  «روز نان پختن همه دستی میرساندند. نشد به کسی رو بیندازم و رویم را زمین بزند. حتی آنها که با انقلاب میانه ای نداشتند می آمدند پای کار...».  «توی حیاط برق داشتیم اما همه جا را روشن نمی‌کرد. از ماشین شوهرم نور می‌گرفتیم. یکی دو بار که شبانه نان پختیم آردش از خودمان بود. بیشتر از دستمان نمی آمد. و الا دوست داشتیم برای امام از جانمان بگذریم»

این ها گوشه هایی از خاطرات زنان روستای صدخرو سبزوار است. شیرین و خواندنی. پر از تصاویر خوشایند و خواستنی. شرافت، نجابت، بی توقعی، سختکوشی، زمان شناسیِ زن های روستایی تابلو و نموداری است از علو و عظمت زنِ مسلمان و انقلابی. قربان خدا بروم با این بندگان نمونه و بی ادعایش.البته نقش شوهران شریف این زن های مجاهد را هم در لایه ی زیرین این خاطرات به خوبی می‌توان ملاحظه کرد. 

کتاب خنده دارد و گریه. عبرت دارد و سرمشق و یکی از بهترین کتاب هاست برای معرفی مادران این سرزمین. در دنیای عجیب و پیچیده و پر از قیل و قال امروزی، که تمدن رو به زوال غربی، زن را به حضیض ابتذال و عفونت کشانده و با هیمنه ی رسانه ای خود به آن ضریب میدهد و چشم و دل ها را پُر از مرض و سیاهی میکند و ذهن ها را بیمار و مشوش و.. ما چرا امثال این کتاب را سرِ دست نگیریم و به دنیا نشانش ندهیم؟ چرا ما به این کتابِ کم حجم اما پُراعتبار فخر و مباهات نکنیم؟

  • حسن مجیدیان

کتاب باضافه ی مردم

دوشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۳۰ ب.ظ

این کتاب را دلسوزان فرهنگ بخوانند

وقتی کتابی را در حوزه‌ مهم و خطیر و پرچالش فرهنگ به دست می‌گیریم، عموما با توجه به سابقه‌ ذهنی و منشورات این حوزه، انتظار داریم با انبوهی از اصطلاحات و عبارات سطح بالا و پرطمطراق و نظریات کلان و احیانا پیچیده و غیرقابل ‌فهم برای همگان، مواجه شویم اما «به اضافه مردم» روح‌الله رشیدی این‌چنین نیست. جزوه‌ای ساده، کوتاه، آسان‌فهم و البته کاربردی است، با ذکر مثال‌هایی که همه ما در محله، مسجد، مدرسه، کانون و هیأت‌مان، با آن درگیریم. سادگی و روان‌خوانی این کتاب، وجه امتیاز و مایه‌ خوشحالی است. کافی است کتاب را بردارید و یک‌ ساعته از آن فارغ شوید. 

جان مطلب کتاب، این است که اگر فرهنگ و مسائل ریز و درشت آن، آغشته به فهم، اقبال، پذیرش و حضور «مردم» شود، مسائل اساسی فرهنگ در مسیر رشد، بالندگی و نتیجه‌زایی قرار می‌گیرد. هرجا مردم پای کار آمدند و روی خوش به مسأله‌ای نشان دادند و همت، دغدغه، توان، مال و جان‌شان را پای کار آوردند، آن مسأله و واقعه را پیش بردند و به مقصد رساندند. مگر داستان انقلاب عظیم اسلامی ما غیر از همین بود؟ 

10 اصل اساسی مدنظر مؤلف که «مردم‌محوری»، «مشارکت‌پذیری»، «گروه‌محوری»، «هنرمحوری»، «عملیات‌محوری»، «کار اجتماعی به جای کار جمعی»، «فرصت‌محوری»، «مسجدمحوری»، «اولویت‌محوری» و «عدالت‌محوری» است، اگر تمام اصول حاکم بر یک حرکت فرهنگی را ذکر و احصا نکرده باشد، به یقین آنچه را که لازمه‌ مدیریت، فهم و اداره‌ یک تشکل دینی، انقلابی، فرهنگی، اجتماعی و... است، یکجا و خلاصه برای ما تشریح کرده است. می‌توان بقیه‌ محورها را هم در دل همین 10 اصل کشف کرد و گنجاند. 

یادآوری تجربه‌ شگفت و ماندگار دهه‌ شورانگیز 60 با ذکر خاطرات عینی و مثال‌هایی که در ذهن اکثر ما نقشی از خاطره و تقدس دارد، از امتیازات فصول کتاب و نمونه‌ای است برای اصل مهم «ما می‌توانیم» در روزهایی که در آن به سر می‌بریم و با مخاطرات فراوان و سهمگین فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و... روبه‌رو هستیم و دست به گریبانیم. 

از مدتی که کتاب روانه‌ بازار شده است، جمعی از اهل فرهنگ و کار تشکیلاتی و حتی یکی، ‌دو تن از بزرگان عرصه‌ فرهنگ را دیده‌ام که از کار با شگفتی و رضایت نام برده‌اند. یک چنین کتاب ذی‌قیمتی، جای تبلیغ و همرسانی دارد و بسیار مناسب است که فعالان عرصه‌ فرهنگ بویژه دلسوزان پهنه‌ فرهنگی انقلاب در نمایاندن و معرفی و حتی مباحثه‌ محورها و ایده‌های کتاب، دست همت برآورند. 

گفتنی است چاپ سوم کتاب 144صفحه‌ای «به اضافه مردم» هم در حالی که کمتر از 2 ماه از انتشارش سپری می‌شود، با قیمت 16 هزار تومان و به همت انتشارات «راه یار» روانه بازار نشر شده است و علاقه‌مندان برای تهیه این کتاب، علاوه بر کتاب‌فروشی‌ها می‌توانند از طریق سایت Ammaryar.ir اقدام کنند. نسخه الکترونیکی کتاب نیز از طریق سایت و برنامه کتاب‌خوان «طاقچه» در دسترس قرار دارد. 

  • حسن مجیدیان

درباره کتاب آرزوهای دست ساز

شنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۴۹ ب.ظ

مسؤلان بالادستی! لطفا این کتاب را بخوانید تا اوضاع  را بفهمید

کتاب آرزوهای دست ساز - نشر راه یار - کراپ‌شده

عزت نفس خوب این بچه‌ها، مقاومت و پوست کلفتی شان در مصائب و مشکلات، مهارت و اعتماد به نفسشان در ارائه ایده ها و... از نقاط درخشان کتاب است.

گروه فرهنگ و هنر مشرق - کتاب آرزوهای دست ساز را که دست می گیری، بیش از همیشه این مفهوم عالی در ذهن انسان تداعی و پررنگ می شود که  «لیس الانسان الا ما سعی». آرزوها و رویا و تمناها بیش از آن که دست یافتنی باشند، دست سازند! این پیام اصلی کتاب است که اگر بخواهی و همت پیشه کنی، مانع و رادعی پیش تو نیست و آرزو و رویایت در دستان توست...

یکی از محصولات متفاوت انتشارات راه یار، همین  «آرزوهای دست ساز» است. سوژه، چیزی است که کمتر کسی سراغ آن میرود. اساساً وقتی صحبت از تاریخ شفاهی می شود، با توجه به سابقه ی ذهنی ما و محصولاتی که در این حوزه دیده ایم، ذهنمان می رود به سمتِ تاریخ جنگ و انقلاب و خاطرات رزمندگان و شهدا و... . و حال اینکه موضوع  «پیشرفت» در عرصه های علمی هم جزیی از تاریخ مبارک انقلاب اسلامی و کشور ماست. از این جهت پرداختن به این مقوله، بکر و نشان از هوشمندی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی دارد.

 «آرزوهای دست ساز» قصه ی الگو گرفتنیِ بچه هایی است که رشد و نموشان ریشه در فرهنگ انقلاب و مکتب امام دارد. این را از تقیدشان به نماز، پرداخت خمس سود شرکت، پرهیز از مال حرام و قرارداد شبه ناک، وجدان کاری، مشارکت در امور جهادی، تلاش بی وقفه و خستگی ناپذیری و... در جای جای کتاب، به عیان می توان دید.

طرح روایت کتاب، که با ورود دانشجویی کار آموز به شرکت، پی ریزی شده است، در نوع خود جالب است. همین قالب توانسته زوایای مختلف فعالیت ها و موفقیت های بچه ها را خوب پوشش دهد. 

فرازهایی از کتاب انصافا جسورانه است. مخصوصا آنجا که از شرکت ها و مدیرانی نام می برد که منافع و مطامع دنیایی و پول و حق ماموریت و سفرهای خارجی خود را بر همه چیز ترجیح می دهند، حتی به بهای نابودی انگیزه ی پاک جوانان و زمین خوردن ایده ها و تشکیلات آنها. این درد بزرگی است که کتاب، از کنار آن به راحتی نگذشته و به نظرم پته ی آقایان را خوب روی آب ریخته!

مسؤلان بالادستی لطفا کتاب را ببینند و بفهمند اوضاع از چه قرار است! 

در عین حال از آقای کاظمی نامی هم در مجموعه ی ناجا نام برده شده است که حتما یکی از قهرمانان کتاب و عامل امید و ثبات و رشد بچه های شرکت، هموست. کاش امثال کاظمی ها در بدنه ی مدیریت کشور باشند و تکثیر شوند. هرجا که مدیران فهیم و انقلابی به تور این بچه‌ها خورده اند، کار بلند شده و جلو رفته و هرجا که مدیران دنیایی و مادی و محتاط و محافظ کار و منفعت طلب، جلوی راه بچه ها سبز شده اند، گند زده اند به کار و بار و حال و احوال بچه ها! 

عزت نفس خوب این بچه‌ها، مقاومت و پوست کلفتی شان در مصائب و مشکلات، مهارت و اعتماد به نفسشان در ارائه ایده ها و... از نقاط درخشان کتاب است. هر کدام از بچه های شرکت کارشان را خوب بلدند و دانش لازم در حیطه ی وظایفشان را دارند. 

با توجه به اینکه عمده ی روایت ها مربوط به نضج و شکل گیری و رشد شرکت است، خوب بود که به فعالیت‌های دو سه ساله ی اخیر شرکتبا توجه به اینکه دانش بنیان ها روی بورس افتاده اند بیشتر پرداخته می شد.

کتاب خوش ساخت، خوش خوان و کم حجم است و وقت چندانی برای مطالعه نمی‌گیرد. حدود 150 صفحه متن دارد اما انرژی و برکت این سطور فوق العاده است.

ضمائم، اسناد و عکس های آخر کتاب هم، قابل ملاحظه است. 

نه فقط شرکت های دانش بنیان و مجموعه‌ های علمی و فنی و دانشجویی، بلکه خوب است مجموعه های فرهنگی و تربیتی کشور هم سری به  «آرزوهای دست ساز» بزنند و یاد بگیرند. جهاد همین است دیگر!

به لطف الهی این کتاب در همین روزها به چاپ پنجم رسیده است که جای خوشحالی و تقدیر دارد.

والسلام.

*حسن مجیدیان

  • حسن مجیدیان

یادداشتی برای کتاب دختر تبریز

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۱۴ ب.ظ

کتابی که خواندنش کِیف می‌دهد! +‌ عکس

هدی مهدیزاد - نویسنده کتاب دختر تبریز

کتاب دختر تبریز، ارزشمند و دوست داشتنی است و در ردیف کتاب هایی که هر از گاهی باید دوباره به آن مراجعه کرد و درس گرفت و کیف کرد! 

به گزارش مشرق، آنها که اهل دقت در اوضاع و احوال زمانه هستند، به نیکی و فراست در می یابند که جایگاه کار تربیتی و ارتباط با بچه های نوجوان کجاست و چه اهمیتی دارد. بزرگان ما تاکید کرده اند که در دراز مدت هیچ چیز به اندازه ی تعلیم و تربیت اهمیت ندارد ولو اینکه مسائل دیگر مدتی سایه بیندازند و مشغولمان کنند! کار تربیتی و ارتباط با دانش آموزان و همراهی و همنفسی با بچه های مردم، به قصد تربیت و رشد و محافظت از آن ها کار سترگ و ستودنی است که هم شأن و هم رتبه ی با کار و دغدغه ی انبیاء و اولیاء و خوبانِ خداست. هر چه در عظمت و علو کار معلم و مربی بگوییم کم است و حقیر.

خانم صارمی، ‌راوی کتاب دختر تبریز

ما بعد از انقلاب و شدت گرفتن جریان مبارک دینی و اسلامی در محافل و مساجد و مدارس و... کم نداشتیم و نداریم عناصر گرانقدر و عزیزی که بار معلمی و مربیگری را بر دوش کشیده و در ورطه ی سخت و سنگین تربیت نسلِ بعد از انقلاب، از جوانی و راحتی خود گذشتند و نسلِ نوخاسته ی متخلقی را پرورش دادند و بالا آوردند. مربیان تربیتی و پرورشی مدارس از ویژه های این عناصر خدوم بودند و هستند.

جریان پرورشی در مدارس اگر چه از دهه ی شصت در مدارس نضج گرفت اما اوج بالندگی و شکوفایی آن مربوط به ده ی هفتاد است که بعد از جنگ و هجمه ی بی امانِ فرهنگی و اخلاقی دشمنان، ضرورت‌ش بیشتر و حساس تر شد. دیدیم که عناصر کج فهم! _شاید هم زرنگ اما مریض! _در دولت اصلاحات چگونه دست گذاشتند روی این نقطه ی حساس تا حذفش کنند و حذفش هم کردند. اما الحمدلله پس از مدت کوتاهی دوباره این معاونت به آغوش مدرسه برگشت. من و ما خیلی مدیون معلم های پرورشی مدارس مان هستیم و الا تکلیف بقیه ی معلم ها که معلوم بود! این عزیزان که کنزهای نهفته ی انقلاب ما هستند باید از مهجوریت و غربت به درآیند. نشود که آنها بروند و گنج عظیم دانش و تجربه و مهارت آنها هم با ایشان خدای نکرده به خاک برود!

انتشارات ِ با دغدغه ی راه یار چه خوب این نقطه ی حساس را فهم کرده و نشسته پای جمع آوری خاطرات شفاهی این عزیزان. باید دست مریزاد و بارک الله گفت به راه یاری های نازنین!

توفیق داشتم که کتابِ خوش خوان و روان ِ «دختر تبریز» را دو سه روزه و با اشتیاق بخوانم. خاطرات خانم صدیقه صارمی این دختر مجاهد و پرتلاش و پر دستاورد ِ تبریزی را به نظرم هرکسی که با مدرسه و کانون تربیتی و مسجد و بچه های نوجوان و حتی جوان و دانشجو ارتباط دارد، باید دست بگیرد و بخواند. یقین دارم که هرکس کتاب را بخواند به همین مطلب اذعان میکند.

کتاب به لحاظ فرم و محتوا در حد و اندازه ی مقبول است الحمدلله. فرم روایت، شیرین و روان و بدون دست انداز است. قلم خانم مهدی زاده دور از پیچ و اطناب و خودنمایی و اظهار فضلِ اضافی است. محتوا هم جالب و مغتنم و درس آموز است. فراز و فرود خوبی دارد. اشک دارد و سوز. خنده دارد و سوژه. کلماتِ ترکی اش چه صفایی داده به کتاب. شخصیت های کتاب همه دوست داشتنی اند. اصلا کتاب، آدم را عاشقِ آذری هایِ عزیز میکند!

پدر و مادرِ خانم صارمی از قهرمانان این کتاب هستند. یاد شهیدان، یاد امامِ عزیز، سختی های جنگ خاصه پشت جبهه و فضای بیمارستان و امدادگری، عشق به آموختن سواد و دانش و دلسوزی برای محرومین و از پاننشتن و پیش رفتن در صفحه به صفحه ی کتاب موج می زند. مسؤولین ما و مسؤولین تبریزی اگر کمی ذوق و سلیقه داشتند، تندیس این زنِ قهرمان را در شهرشان بر می افراشتند!

خانم صارمی نمونه ی جالبی است از دختران انقلابیِ خوش فهمی که کار را در زمانِ مناسب ِ آن به نحو شایسته انجام دادند و از تهدیدها، فرصت ساختند. ایشان حقیقتا خستگی ناپذیر بوده و جایی از کتاب نیست که ببینید این زن از پای نشسته و خسته شده! حتی در بحبوحه‌ی تظاهرات و کتک خوردن از ماموران رژیم شاه. حتی در مجروحیت در جبهه. حتی در پیاده روی های طولانی و مشقت زا در سرکشی های به روستاها در ماموریت های نهضت سواد آموزی و... 

مگر در روز تشییعِ حضرت امام خمینی ره که چه کسی آن روز و با آن خبرِعظیمِ کمر شکن، از پای نیفتاد و به خاکِ غم ننشست؟ 

دخترِ تبریز را نه فقط خانم ها که مردان ما هم ببینند، بد نیست. انتشارات راه یار هم در «کتاب سازی» با سلیقه است و هم در «قوت و درستی محتوا» حساسیت به خرج میدهد الحمدلله. جا دارد به خاطر نشر چنین اثر ارزشمندی به  همه ی عزیزان خداقوت و تبریک گفت. امیدوارم همتی شود و با وسواس و حوصله ی شبکه ی توزیعِ ناشرِ محترم، کتاب به دست خیلی ها که محتاجِ کتاب‌های این چنینی هستند، برسد.

یک نکته هم اینکه شاید بشود در مصاحبه های دیگری با خانم صارمی، از ایشان در خصوص ریزه کاری های تربیتی همچون: جذب، ارتباط، رشد، محتوا، قالب، برخوردها، تنبیه و تشویق ها، روش ها، چالش و درد سرهای مربی گری، مقایسه نوع ِ بچه های دهه ی شصت با دهه ی هفتاد و... هم سوالاتی کرد که کمی به کتاب جنبه ی کاربردی هم بدهد. 

با این حال این کتاب، ارزشمند و دوست داشتنی است و در ردیف کتاب هایی که هر از گاهی باید دوباره به آن مراجعه کرد و درس گرفت و کیف کرد! 

این کتاب به لطف الهی و استقبال مخاطبان به تازگی به چاپ چهارم رسیده است. 

* حسن مجیدیان

  • حسن مجیدیان

کتاب نان سالهای جنگ

سه شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۲:۱۳ ب.ظ

 

بسم الله

یکی از کتاب های خوبی که توفیق پیدا کردم بخوانم، کتاب " نان سالهای جنگ" بود. کار جالبی در قالب کوتاه نوشته هایی جذاب و درس آموز از فعالیت زن های قهرمان روستای صدخرو سبزوار در ایام جنگ تحمیلی به قلم محمود شم آبادی. انتشارات راه یار خاطرات شفاهی پشتیبانی جنگ را برده به روستای پرافتخار صدخرو. خاطرات کوتاه و خواندنی هستند. به زنان نجیب و شریف این خاک خیلی باید افتخار کنیم. مطمءن هستم که اگر کتاب را بخوانید کیف خواهید کرد. کتاب را با تخفیف از سایت عماریار میتوانید بخرید.

  • حسن مجیدیان

کتاب آرزوهای دست ساز...

شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۱۵ ق.ظ

 

بسم الله

کتاب آرزوهای دست ساز را انتشارات راه یار روانه ی بازار کرده است. تحولات جالب و خواندنی از شکل گیری یک شرکت دانش بنیان.

خواندنش حتما مفید خواهد بود. امیدوارم فرصتی پیدا کنم و چند خطی برایتان درباره ی این کتاب بنویسم.

  • حسن مجیدیان

مربای گل محمدی را با عشق میل بفرمایید...

دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۳۳ ب.ظ

جمعی از خوبان همت کرده‌اند و برایمان «مربای گل‌محمدی» پخته‌اند؛ مائده‌ خوش‌عطر و بویی که کام هر آن‌کس را که دل در گرو تعلیم‌و‌تربیت و دستی بر کار فرهنگی در مدرسه و مسجد و کانون فرهنگی دارد، شیرین و معطر می‌کند.


کتاب «مربای گل‌محمدی» حاصل زحمات و تحقیق جناب آقای حسین وحید رضایی‌نیا و تدوین و نگارش آقای روح‌الله رشیدی در 216صفحه است که به خاطرات شفاهی مربیان پرورشیِ دهه‌ 60 آذربایجان‌شرقی پرداخته است. ارزش کار با توجه به فاصله‌ زمانی و تعدد مصاحبه‌شونده‌ها و سختی و حساسیت کار، نمایان می‌شود. آن‌ها که کار مصاحبه و تدوین را عهده‌دار شده‌اند، کارشان را به خوبی به سر منزل ِ نتیجه رسانده‌اند.
در خصوص این کتاب، نکات و محورهایی قابل عرض و تأمل است:
اول اینکه ساخت و پرداخت کتاب، خوب و دلنشین است. این نکته‌ مهمی است چرا که شکل و شمایل محصول برای مخاطب، مهم و نشانه‌ احترام ناشر به خواننده و اهتمام به اثر است. طراحی و صفحه‌بندیِ مطلوب و چشم‌نواز، استفاده از طرح‌های مفهومی در برخی صفحات، انتخاب تیترهای معنادار و مناسب، پاورقی‌های دقیق و به‌دردبخور و ضمائم و تصاویر ِ به‌اندازه در انتهای کتاب، از امتیازات کتاب است.
دوم اینکه در خلال خاطراتِ مربیانِ پرورشی آن خطه، توصیف و ترسیمی نسبی از حال و هوا و خُلق‌وخوی مردمان آن منطقه نیز ارائه شده که در نوع خود جالب و خواندنی است. مواجهه‌ مردم خصوصاً در روستاها با فعالیت و تکاپوی تربیتی و فرهنگی مربیان، بعضاً صحنه‌های قابل تأمل و بامزه‌ای خلق کرده؛ عبارات و اصطلاحات و اشعار شیرین ترکی هم به حلاوت کتاب افزوده است.
سوم اینکه مربیان آن دهه، اهتمام جدی به استفاده از ابراز هنر در پیشبرد برنامه‌هایشان داشته‌اند. بهره‌گیری از ظرفیت‌های نمایش فیلم، اجرای تئاتر، روزنامه دیواری و برپایی نمایشگاه کتاب، اجرای سرود و اهتمام به شعر و... نشان از ذوق و سلیقه‌ این عزیزان در آن برهه‌ زمانی است؛ خاصه آنکه در سال‌های اول انقلاب، هنوز جریان فرهنگی انقلاب، تکلیف خود را با مقوله‌های حساسی همچون موسیقی مشخص نکرده بود، اما این عزیزان معطل نماندند و کار را شروع ‌کردند. اهمیت این مسأله اینجاست که بدانیم زبان هنر، ماندگارترین زبان‌ها و مؤثرترین ابزارها برای انتقال مفاهیمِ ناب است. متأسفانه امروز در امر تربیت، یا از هنر غافلیم یا در دامِ مظاهرِ نامطلوبِ آن گرفتار شده‌‍‌ایم.
چهارم اینکه زحمات و مرارت‌های مربیانِ عزیز پرورشی در آن سال‌ها، قابل لمس و الگوگیری است. کار تربیتی خالی از درد و مشقت نیست. عشق و علاقه می‌خواهد و از خود گذشتن. درگیری با گروه‌های ضدانقلاب و جریانات ملحد، اهتمام به کمک و یاری رزمندگان، سرکشی به خانواده‌ شهدا، استمرار برنامه‌ها در فراز و نشیب‌های دوران مبارزه و جنگ، از پرده‌های دیدنی و دلنشینِ این کتاب است. صفحات کتاب مملو است از یاد و نام شهدا به‌ویژه شهدای عزیز نوجوان و مساعدت‌های عاشقانه و دردمندانه بچه‌ها و خانواده‌هایشان به رزمندگان جبهه‌ها که در پاره‌ای موارد، حیرت‌‌انگیز است و اشک آدم را در می‌آورد. چقدر مردم خوبی داشتیم و داریم. شاید نقطه اوج کتاب، اشتیاقِ مربیان و دانش‌آموزان برای حضور در جبهه‌های نبرد باشد. چه بسیار از آنها که رفتند و شهید ‌شدند و ماندگار.

  • حسن مجیدیان

کتاب مربای گل محمدی

شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۰۶ ق.ظ

 

در هشتم اسفند 1358 با تدبیر شهیدان رجایی و باهنر، نهاد «امور تربیتی» در آموزش‌و‌پرورش با ساختار جدید و متناسب با اهداف نظام اسلامی بنیان نهاده شد. اهمیت این تدبیر زمانی روشن می شود که بدانیم در آن زمان آموزش‌و‌پرورش و مدارس کشور، علاوه بر گرفتاری‌های ناشی از نظام تربیتی شاهنشاهی، میدان تاخت و تاز گروه‌ها و گروهک‌های سیاسی و حتی مسلّحانه بود. لذا این نهاد انقلابی در دهه 60 تبدیل به محور فعالیت‌های تربیتی، فرهنگی و هنری در مدارس کشور شد و مربیان پرورشی، اصلی‌ترین مسئولان پیگیری تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی در مدارس بودند. تشکیل و ساماندهی هزارها گروه هنری (مانند سرود، تئاتر، شبکه تولید و پخش فیلم)، مقابله با فعالیت‌های گروهک‌ها، حضور در جنگ و پشتیبانی از جنگ، ارتباط با خانواده‌های شهدا و مجروحان جنگی، کتابخوانی، تیم‌های ورزشی و… از اقدامات مربیان پرورشی بوده است که گوشه‌ای از آنها در کتاب «مربای گل محمدی» آمده است.

این کتاب با روایتی شیرین و با اتکا به اسناد و تصاویر، خاطرات شفاهی مربیان باسابقه پرورشی دهه‌ شصت در آذربایجان شرقی را تبیین کرده است و برای کسانی که دغدغه تربیتی یا تحقق سند تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش دارند، بسیار خواندنی است و می‌تواند افق‌های جدیدی بگشاید.

  • حسن مجیدیان

کتاب دختر تبریز

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۰:۲۹ ق.ظ

این روزها کتاب دختر تبریز را دست گرفته ام.کار خوب و شسته و رفته از انتشارات راه یار. به نظرم هرکس که با بچه های مردم و دانش |آموزان مدرسه سر و کار دارد باید نگاهی به این کتاب بیندازد. ان شاالله بتوانم یادداشتی راجع به این کتاب تقدیم تان کنم.

  • حسن مجیدیان