حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قفسه کتاب جام جم» ثبت شده است

سفراندیشی با کوله

سه شنبه, ۵ آذر ۱۴۰۴، ۰۹:۰۰ ق.ظ

اگر حال داشتید آخرین یادداشت بنده را توی روزنامه جام جم امروز ببینید. راجع به کتاب" و کسی نمی‌داند در کدام زمین می میرد"

 https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/275329

 

کتاب «وکسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد»ازخانم مهزاد الیاسی بختیاری‌؛ به زعم این کمترین، از ویژه‌های نشر اطراف است.  در توضیح این کتاب‌؛ ناشر متذکر شده که کتاب هم سفرنامه است وهم نیست! چرا؟ چون به‌هرحال، بستر روایت‌های خانم کوله‌گرد،سفروجابه‌جایی است وازطرفی تنها یک سفرنامه نیست‌؛چون نگاهی نیمچه فلسفی و انسان‌شناسانه - با توجه به تحصیلات نویسنده - به اتفاقات پیرامون و جهان و آدم‌های آن دارد. تلفیق روایت و اندیشه، کتاب  از شرح وقایع سفری صرف خارج و تبدیل به معجونی از روایات و تأملات کرده است. 
سفر هیچهایکی که از آن به رایگان‌سواری نیز تعبیر کرده‌اند، یک گونه سیر و سیاحت بی‌حدومرز با محوریت کوله است. کوله چنین سفری آن‌قدر محل توجه و اعتبار است که حتی نویسنده به‌جد در فصلی عنوان می‌کند که در پی عشق به کوله جادار و باوفایش، در فکر ازدواج با آن بوده است. هیچهایک‌ها را در فصلی مشبع و کارشناسانه باید تحلیل کرد که به نظر می‌رسد‌؛ سادگی و پیچیدگی و بی‌پروایی آنها، سوژه‌ای ناب برای پژوهش و نقد و نظر است!
فوق‌العادگی این کتاب قابل کتمان نیست. جاهایی از ایران خودمان، کاتماندوی ناشناخته، هرات و بامیان اسرارآمیز و پرمخاطره، تفلیس همسایه، آتن تاریخی، قونیه پرمعنا و...هرکدام درون خود وصفی،حالی،حادثه‌ای وتأملی دارند که نویسنده با حوصله به ذکر حال و احوالاتش در آنها پرداخته است. کلمات در جای خود، گاهی تعابیر شاعرانه و مسجع، حجم قابل‌توجهی از کلمات و جملات درست‌ودرمان، زاویه نگاه انسان‌شناسانه، کمی شوخ‌طبعی، امیدواری، میل به یادگیری، صداقت و صراحت در گفتار و البته خودافشاگری نویسنده و اعترافات واقع‌بینانه و اشاره به امیال و توان و استعداد خود، کتاب را بسیار خواندنی کرده. کتابی که مثل برنجی دم‌کشیده، به کام و ذائقه مخاطب مزه کرده و لذت‌ها را برایش مکشوف می‌کند. سفرنامه این‌طوری‌اش خوب است! روایت نویسنده برخلاف سنت مرسوم سفرنامه‌نویسی، نوعی نگاه نو و معاصرانه از سفر است. فصل‌های مختلف کتاب، انگیزه‌های نویسنده از سفر را که گاهی فراتر از وضع موجود و گاهی درک لذت جهان و گاهی هیجان‌طلبی و گاهی کنجکاوی و گاهی انزواطلبی و... تا خوب نمایانده است. چیزی که در کتاب، برای خود من گیراتر بود‌؛ آدم‌ها بودند. آدم‌ها عجیب، ساده‌، پیچیده‌، خطرناک، دلپذیر و قابل تحمل نیستند و... . آدم‌هایی که الیاسی با آنها دمخور و معاشر شده، شخصیت‌پردازی‌شان، خوب و قابل فهم از آب درآمده. این آدم‌ها، همین‌ها هستند که ما در شهر و دیار و خانه‌مان با آنها مواجه و درگیریم. از این جهت کتاب را می‌ستایم که روایتش از انسان امروزی، روایتی روشن و قابل فهم است و گره‌گشایی دارد. با همه اینها و با اذعان به این‌که هیچ اثری بی‌عیب و نقص نیست و لابد خود نویسنده همچنین ادعایی ندارد‌؛ رها کردن متن اتفاق و اندکی پرگویی در یکی دو فصل هم از ایرادات کتاب است. البته کتاب در مجموع و با توجه به حجم سفرها، کم‌حجم است و مقبول و خود فصل‌ها هم عموما خالی از آب‌بندی و اطناب و تأویل است. من می‌خواهم آنچه را که کتاب در خودم ایجاد کرد را صادقانه بنویسم وآن این‌که چپیدن در خانه و تمرگیدن در شهر و کوله نبستن و دل به راه نسپردن، این‌چنین امثال من را ابتر و راکد و درجازده کرده. سفر است که آدم را می‌سازد. هجرت است که آدم را دگرگون می‌سازد. راه است که آدم را راه‌ می‌اندازد. با این حال شاید همین دست سفرهای دور و دراز و چند ماهه نویسنده، این نکته را هم به خواننده یادآور شود که خانه و سکنی و مأمن هم چیز بدی نیست. سفر با همه قیمتش، ارزش خانه را هم یادآور می‌شود. در آخر این‌که در خانه یا سفر، آن روز که فرصت‌مان تمام می‌شود‌؛ کاش خوب و پاکیزه برویم. با این‌که کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد... 

  • حسن مجیدیان

رساله عملیه کتابخواران

شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۴، ۰۹:۲۴ ق.ظ

اگر دوست داشتید؛ یادداشتم بر کتاب آداب کتابخواری را در روزنامه جام جمِ بخوانید

 

روزنامه جام جم |

رساله عملیه کتاب‌خواران     https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/274895

 

 

 

«آداب کتاب‌خواری» را احسان رضایی درآورده است. روایت‌هایی که مال و مختص جماعت کتاب‌خوان که نه بلکه کتاب‌خوار است. کتاب‌خواری مرتبه‌ای والاتر از کتاب خواندن است که شاید نوعی جنون و شیدایی به کتاب باشد.

کتابخواران همان جماعت هستند که حتی بوی نوی کتاب تازه از زیر چاپ درآمده، آنها را مست و از خود بی‌خود می‌کند. کتاب‌خوارها خواب‌شان کتاب؛ خورشان کتاب و حیات و هستی وبودشان کتاب است. برای این جماعت نادر؛احسان رضایی تحفه ارزشمندی دست و پا کرده است. لذا باید تاکید کرد روایت‌های این کتاب برای تازه‌کارها و دور و بعیدها از کتاب و کلمه و نوشتن؛ قدری غریب و نچسب باشد. آداب کتاب‌خواری را در وهله اول دیوانه‌ها و خوره کتاب‌ها باید دست بگیرند.از محتوا و فصل و ابواب‌های آن‌که بگذریم؛ رضایی و شخصیت و کودکی ودانشجویی و کار مطبوعاتی‌اش و قلمش و طرز نگاهش به مسأله؛ خودش یک کارگاه کامل و درست و درمان برای نویسندگی و روایت و خاطره‌گویی است. کلمات رضایی با چفت و بست خوب و پرهیز از آب‌بستن و تکرار مکررات؛ به تنهایی وجه امتیاز و تمایز کتاب از نظائر آن در این حوزه است. کم و بیش کتاب‌هایی در حوزه کتاب‌خوانی داریم اما کار احسان‌خان، کار ویژه و کاملی است و یک‌سر و گردن بالاتر از بقیه کتاب‌های این تیپی!
نویسنده با اشراف خوبی که به جوانب کار و جهان بزرگ کتاب و کتاب‌خوانی و نشر و فروش و حواشی آن داشته؛ تقریبا بیشتر جنبه‌ها، ملاحظات، دغدغه‌ها و مسائل مربوط به کتاب و کتاب‌خوانی را آورده و احصاء کرده. من تلاش کردم که سرفصل مغفول و فراموش‌شده‌ای را لابه‌لای مباحث کتاب بچپانم اما انصافا این است که دنبال زیر بغل مار نگردم و به ۳۰ فصل کتاب که هرکدام عناوین خلاقانه به خود گرفته‌اند، اکتفا کنم. اما اگر بخواهم یکی دو سه پیشنهاد کوچولو به نویسنده کار درست‌مان بکنم؛ پیشنهاد می‌دادم که راجع به این‌که چرا عده‌ای ــ که شوربختانه کم هم نیستند ــ کتاب نمی‌خوانند و همچنین درباره این‌که چرا نباید زیاد کتاب بخوانیم که پُرخوری اگر درد معده بیاورد؛ پُرخوانی و زیاده‌خواری کتاب هم؛ امتلای ذهنی به بار می‌آورد و گاهی سدّ راه تفکر می‌شود و همچنین فیس و افاده و تکبری که برخی کتاب‌خوان‌ها دارند هم، چند خطی می‌نوشتم!
هرکس که کتاب را از نظر بگذراند؛ جواب عموم سؤالات رایج در حوزه کتاب‌خوانی را پیدا خواهد کرد و حتی ممکن است با یک فصل آن کاملا همذات‌پنداری کرده و آن فصل را از زبان و نگاه خودش تلقی کند. مثلا برای خود من که تعداد قابل‌توجهی کتاب برای خودم جمع کرده‌ام (‌البته هنوز به مقام کتاب‌خواری نائل نشده‌ام!) آن بخشی که چرا باید کتاب‌های‌مان را امانت ندهیم خیلی پسندیدم و یاد  سادگی خودم افتادم که کتاب‌های نازنینم را امانت دادم به این و آن و پسش ندادند که ندادند! مقادیر زیادی فحش نثارشان! 
 این کتاب فتح‌باب مناسبی است تا کتاب‌خوارها و کتاب‌خوان‌ها مباحثش را دستمایه گفت‌و‌گوهای خودشان قرار دهند و آن را بسط و توسعه بدهند! حیف است این کتاب تبلیغ و ترویج نشود و در دایره عاشقان کتاب محصور بماند. 
جا دارد هم از انتشارات جام‌‌جم تشکر کرد و هم احسان رضایی را بابت این رساله مغتنم ستود و ستایش کرد. آقای رضایی دم و قلم شما گرم!

  • حسن مجیدیان

قفسه کتاب جام جم

سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۲۱ ق.ظ

سه شنبه ها مشتری ثابت و مجازی قفسه کتاب روزنامه ی جام جم هستم. کاری جمع و جور و فاخر و به کار آمدنی به سردبیری میثم رشیدی مهرآبادی. هم معرفی کتاب دارد و هم گفت و گوهای خواندنی و هم سوگیری معتدل و متناسب. به نظرم اگر دوست دارید از جریان نشر کشور و تازه های آن با خبر و بهره مند شوید حتما قفسه کتاب را بببینید. با قفسه از قفس بی اطلاعی و بیخبری رها خواهید شد!

  • حسن مجیدیان