خسته تر از موسپیدها
چند روز پیش به مناسبتی در محل کار، میزبان آقا محمدرضا طالقانی بودیم. احتمالا ایشان را که از پیشکسوتان کشتی و آدمی نازنین و بامرام و مشتی باشد را می شناسید. از نسل لوطی ها و پهلوان ها و بامرام ها. محافظ حضرت امام در روز ورود امام بوده و خیلی هم پای کار هیات و امام حسین ع و گره گشایی از کار خلق الله است. خدا حفظش کند. خیلی سن و سالش بالا رفته. و آثار کهولت سن در او آشکار است. اما مردی است که به قول خودش سرشلوغ ترین آدمِ بی پست و منصبِ کشور است. صبح و شب این طرف و آن طرف است. مثلا میگفت: دیروز از یزد آمدم. صبح رفتم قم. از قم آمدم پیش شما. بعدش میروم جلسه ای و غروب هم مسگرآباد هستم و فردا صبح هم .... دیدم این پیرمرد از من بیشتر می دود. من از او خسته ترم اما. با اینکه اصلا دوندگی ای ندارم. صبح میروم تهران محل کار و غروب هم بر میگردم کرج. همین زندگی ماشینیِ بی خاصیت را هر روز با این همه ادعا، تکرار میکنم و با این حال خسته تر از امثال طالقانی ها هستم. این بلا و تنبلی و زیر بار کارها نرفتن؛ از کجا به جان امثال من افتاد؟؟
- ۰ نظر
- ۰۶ آبان ۰۲ ، ۰۷:۴۰