حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی
آخرین مطالب

۲۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرفی کتاب» ثبت شده است

نمایشگاه مجازی کتاب هنوز ادامه داره

دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۰، ۱۲:۴۸ ب.ظ

جمعی از نویسندگان کشور کتاب‌هایی را برای عموم مردم جهت خرید از دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران معرفی کردند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دومین نمایشگاه مجازی کتاب از 3 بهمن ماه آغاز شده و تا 11 بهمن ماه ادامه خواهد داشت. ناشرین مختلف با حضور در این نمایشگاه مجازی کتاب‌های خود را در معرض فروش قرار داده و مخاطبین می‌توانند با مراجعه به سایت نمایشگاه آثار مدنظر خود را بخرند. 

جمعی از نویسندگان فعال کشور مجموعه کتاب‌های پیشنهادی خود برای خرید از نمایشگاه را اعلام کرده‌اند.

از جمله این نویسندگان می‌توان به حمید حسام نویسنده کتاب «هفتاد و دومین غواص»، سمیه اسلامی نویسنده کتاب «زین.اب»، فاطمه سلیمانی نویسنده کتاب «یک روز بعد از حیرانی»، مرتضی احمر نویسنده کتاب «آخر رفاقت، نفر پنجم»، مرضیه اعتمادی نویسنده کتاب «شهید نوید»، حسن مجیدیان نویسنده کتاب «همیشه مربی»، محمدرسول ملاحسنی نویسنده کتاب «یادت باشد»، محمدعلی جعفری نویسنده کتاب «عمار حلب، سربلند»، فاطمه دانشور جلیل نویسنده کتاب «فقط بیا»، زینب عرفانیان نویسنده کتاب «مربع‌های قرمز»، شهلا پناهی نویسنده کتاب «ماه کامل، رفیق مثل رسول»، رضیه غبیشی نویسنده کتاب «ملاصالح»، کوثر شریفی نسب نویسنده کتاب «قلبی برایت می‌تپد»، فاطمه شایان پویا نویسنده کتاب «استاد»، طاهره کوه‌کن نویسنده کتاب «راض بابا»، زینب بخشایش نویسنده کتاب «اردیبهشت نام دیگر توست»، حامد اشتری نویسنده کتاب «قربانی تهران» امیرحسین انبارداران و میثم رشیدی نویسنده و خبرنگار اشاره کرد.

در زیر اسامی کتاب‌های معرفی شده از سوی هر کدام از نویسندگان مذکور در قالب یک پوستر آورده شده است. 

کتاب , نویسندگان , ادبیات دفاع مقدس , کتاب , نویسندگان , ادبیات دفاع مقدس ,

کتاب , نویسندگان , ادبیات دفاع مقدس ,

 

کتاب , نویسندگان , ادبیات دفاع مقدس ,

کتاب , نویسندگان , ادبیات دفاع مقدس ,

کتاب , نویسندگان , ادبیات دفاع مقدس ,

  • حسن مجیدیان

کتاب سه گاه ابوهادی

يكشنبه, ۱۰ بهمن ۱۴۰۰، ۰۸:۳۲ ق.ظ

هوالشاهد

کم کتاب نمیخوانم. شب ها قبل از خواب معمولا یکی دو تا کتاب کنار دستم دارم. این شب ها را با سه گاه ابوهادی مانوسم. علی تمام زاده را کم و بیش میشناسم و بارها زیارتش کرده بودم. کتابش شیرین است. خواندنی و تامل کردنی. از کارهای خوب راجع به مدافعان حرم و به قلم توانای مرحوم سید حمید سجادی منش. از انتشارات خط مقدم.

راستش این پست را برای این گذاشتم که بگویم کتاب را با خجالت میخوانم. کم پیش می آید کتابی مرا اذیت کند. اما این کتاب نمی دانم چرا مرا خجالت زده میکند. نمیدانم...اما صفحه به صفحه ی کتاب مرا از علی تمام زاده و همقطارانش شرمنده و خجالت زده میکند. آب میشوم. درد میکشم...خجالت می کشم...

 

  • حسن مجیدیان

کتاب قلندر و قلعه

شنبه, ۹ بهمن ۱۴۰۰، ۰۸:۵۰ ق.ظ

بسم الله

کتاب جالب و خواندنی است. البته شاید خیلی متن حرفه ای نباشد اما دل نشین و جذاب است. داستان شیخ اشراق و سیر روحی و فکری او و حوادث زمانه و آدمهایش و...قابل تامل است. کتاب مرا به یاد کتاب سرگشته ی راه حق انداخت. کتاب را نیکوس کازانتزاکیس انداخت. داستان فرانسوا اسیزی هم کم و بیش مثل همین است. البته با اغراق مسیحی وار. اما قلندر و قلعه به روح و جان ما نزدیک است.

  • حسن مجیدیان

کتاب متاستاز اسراییل

شنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۰، ۰۲:۰۴ ب.ظ

بسم الله

امروز گرفتم که بخوانمش. میدانم که ضرر نخواهم کرد. با دقت و فراست و تعهدی که کورش علیانی در این حیطه دارد حتما دست پر کتاب را خواهم بست. شما هم ببینیدش...

  • حسن مجیدیان

رمان جمجمه ات را قرض بده برادر...

شنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۰، ۰۱:۳۱ ب.ظ

بسم الله

شب ها چند صفحه از این کتاب خواندنی را می خوانم و لذت می برم.شهرستان ادب کارهایش عموما با دقت و سلیقه است. این کار یکی از آن خوب هاست. ان شاالله که بخوانید و لذت ببرید.

  • حسن مجیدیان

کتاب "حاج قاسمی که من میشناسم"

شنبه, ۱۱ دی ۱۴۰۰، ۰۵:۲۱ ب.ظ

هوالشاهد

از این کتاب، امروز رهبر انقلاب خاطره ای را همراه با بغض تعریف کردند. خواندنی است حتما. از انتشارات خط مقدم.

معرفی کتاب

سال 61 در حمدیه‌ی اهواز، شروع دوستی رقم خورد. قاسم سلیمانی، فرمانده تیپ ثارالله، سخنران بود و علی شیرازی، روحانی گردان شهید باهنر، شنونده. همانجا عشق حاج‌قاسم به دلش نشست. فروردین 65 دوستی شکل همکاری به خود گرفت و حاج‌قاسم، مسئولیت تبلیغات لشکر را به علی‌شیرازی سپرد. پس از جنگ همراهی ادامه داشت تا اینکه در سال 1390 به خواست سردار سلیمانی، علی‌شیرازی مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی قدس شد و هشت‌سال از پرفراز و نشیب‌ترین روزهای جبهه مقاومت را با حاج‌قاسم همراه ماند. حجت‌الاسلام و‌المسلمین علی شیرازی در «حاج قاسمی که من می‌شناسم» خاطرات نزدیک به چهل سال رفاقت با شهید حاج‌قاسم سلیمانی را بازگو کرده است.

 

  • حسن مجیدیان

کتاب سرباز شهر ممنوعه

شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۰، ۱۰:۰۷ ق.ظ

 

بسم الله

چند روز پیش اتفاقی تو کتابفروشی سوره ی مهر خیابان سمیه، متوجه رونمایی از این کتاب شدم. یک نسخه به امضای نویسنده ی محترم آقای حسین گلدوست گرفتم که مطالعه کنم ان شاالله. تو سایت انتشارات روایت فتح راجع به این کتاب ای طور نوشته اند:

«کتاب سرباز شهر ممنوعه»، مستند روایی خاطرات افسر گارد جاویدان نجات‌علی اسکندری توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسید. 
این اثر، روایت کوشش و مبارزه‌ی یکی از مبارزان عرصه پرتلاطم نیم قرن اخیر است که میدان‌ها و صحنه‌های گوناگون زندگی و مبارزاتی متفاوتی را از سر گذرانده. مردی که از نزدیک شاهد فروپاشی و ضعف دستگاه اشرافیت و سلطنت بوده و پس از طلیعه‌ی انقلاب اسلامی چون سربازی وفادار و متعهد به پاسداری از کیان و امنیت ایران اسلامی پرداخته. او، روایتگر شجاعت و رشادت نیروهای مؤمن ارتشی است که با وجود همه‌ی توطئه‌ها و هجمه‌های منافقان و بدخواهان این مرز و بوم علیه سازمان نیروهای مسلح، دوش به دوش سپاه پاسداران و نیروهای مردمی در برابر ارتش متجاوز و سراپامسلح بعثی ایستادگی کردند و پرچم پر افتخار ایران اسلامی را بر بلندترین قله‌های افتخار و رشادت به اهتزاز درآوردند. 

  • حسن مجیدیان

کتاب روایت و ذهن نویسا

پنجشنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۰، ۱۱:۱۸ ق.ظ

بسم الله

کتاب خواندنی "روایت و ذهن نویسا" را انتشارات سوره ی مهر از کورش علیانی با سر و شکل جدید، تجدید چاپ کرده است. پیشنهاد میکنم که حتما ببینیدش. اگر علاقه به موضوع " روایت" دارید نگاهش کنید...

  • حسن مجیدیان

کتاب عزراییل کهنه سرباز

شنبه, ۶ آذر ۱۴۰۰، ۱۰:۴۶ ق.ظ

 

بسم الله

با خودم میگفتم شب ها نم نم کتاب جدید آقا نیمای اکبرخانی را بخوانم. اما یکی دو شبه تا  نزدیک ته کتاب را تخت گاز خواندم. از بس پر کشش و جالب بود. اکبرخانی در کتاب قبلی اش " اثریا" نشان داده بود که ذهن جوال و فعال و خیال پرداز خوبی دارد. اینجا هم حسابی شرح و بسط داده داستانش را. کتاب به خاطر تعریض و کنایه هایش به نهادهای نظامی و امنیتی و حتی نیروی قدس سپاه در نوع خود جالب و جسورانه است و ارزش خواندن را دارد. کتاب احتمال زیاد جلد دویی هم دارد. بخوانیدش. ضرر نمیکنید. انتشارات کتابستان چاپش کرده.

 

  • حسن مجیدیان

درباره ی نعمت جان

چهارشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۰، ۰۱:۲۹ ب.ظ
نگاهی به کتاب «نعمت جان»؛

دختری که درد کشید؛ اما هرگز نشکست

«نعمت جان»، برای دختران و زنان ما، چراغ راه است. این حرف تعارف نیست. دختری که زحمت ‌کشیده، درد کشیده، کار کرده، جنگیده، در زندگی شخصی و تعاملات خانوادگی ناملایماتی متحمل شده و...؛ اما هرگز نشکسته و بی‌تاب نشده است.
دختری که درد کشید؛ اما هرگز نشکست
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- حسن مجیدیان؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ شفاهی: «برای منِ مخاطب که در این سال‌ها مشتاقانه، مکتوبات و آثار مرتبط با ادبیات پایداری، خاطرات رزمندگان، شهدا و تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی را دنبال می‌کنم، خواندن کتاب «نعمت جان» لذتی و بهره‌ای و نعمتی بود. کتابی که نویسنده‌ جوان اندیمشکی از خانم صغری بستاک -این نمونه‌ زن مسلمان ایرانی و انقلابی- پیشِ رویِ ما نهاده، نمونه‌ای از هزاران زنِ پرافتخار و والاگوهری است که کارخانه‌ی انسان‌سازی انقلاب، به جهان ِ پُر مسأله‌ی امروز تقدیم کرده است. عناصری فراتر از زنانگی‌های مرسوم و بعضا یک‌خطی و نازل.
 
حقیقت این است -و هر منصفِ عاقلِ بی‌غرضی هم به آن اذعان دارد- که انقلاب مبارک اسلامی ما و رهبر یگانه‌ بلندنظرش، از زن در دنیای جدید، روایتی نو و کارآمد و انسانی ساخت. تفسیری روشن از آن چه زن باید باشد. روایتی بی‌خلل و پُرمایه از این مخلوقِ ارزشمند الهی.
 
در جهان جدید ما، در جهان پُرمسأله‌ ما، در جهان پُر حرف و دعوتِ ما، در جهان شلوغ و دروغ ما، در جهان دگرگونه‌ ما که برخی با غوغاسالاری و روایت‌سازی و دروغ‌پردازی و پول‌پاشی و... از زن و زنانگی تصویری ساخته‌اند و او را به ورطه‌ دل‌آزار و لجن‌آلودی کشانده‌اند که زبان از شرح آن خجل و قلم از ترسیم آن شرمسار است، روایت زنِ پرورش‌یافته در مکتب اسلام و دامان انقلاب، آن همه رفیع و بدیع است که باور آن برای جهان ِ عفونت‌زده‌ تهی از معنای عده‌ای، بسی سخت است و به افسانه می‌ماند. اما این روایت حقیقت است و دروغ نیست و در جامعه‌ بعد از انقلاب ما، از آن هزاران نمونه سراغ داریم.
 
کتاب «نعمت جان» -که باید تا انتها بخوانید که متوجه چرایی نام اثر بشوید- دومین کتاب از گروه پشتیبانی جنگِ واحد تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است. روایت زندگی و زمانه‌ی خانم «صغری بستاک» از فعالان خطه‌ جنوب و اندیمشک قهرمان در سال‌های جنگ و از امدادگران بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک. این بیمارستان در آن برهه و با توجه به موقعیت خطیر و استراتژیک شهر اندیمشک در پشتیانی جنگ، شنیده‌ها و خاطرات فراوان دارد که البته به لطف الهی کتاب خواندنی «حوض خون» در همین رابطه منتشر و مورد توجه قرار گرفته است.

هشت فصل کتابِ خانم سمانه نیکدل، با قلمی روان و بدون دست‌انداز، بدون بازی‌ها و تفاخرهای ادبی و کلامی، با کلماتی ساده و گرم و همه‌فهم به روشنی و آیینگی، دختر پُر جنب‌وجوش، پرتحرک و فعالی را روایت می‌کند که بار قابل‌توجهی از دردها و مسئولیت‌ها را به دوش کشیده است. بانویی که بنیاد مستضعفین، نهضت سوادآموزی، کمیته امداد، بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک و تعاون سپاه آن منطقه، میدان‌گاه و عرصه‌ مجاهدت و دوندگی‌های این دختر قویِ ایران‌زمین بوده است. پیشرفت تحسین‌برانگیز خانم بستاک، جنگندگی او، خلوص و عزم راسخ او، ریسک‌پذیری و سماجت او در مأموریت‌های مختلف، تاب‌آوری عجیب و صبر ستودنی او، نجابت و اصالت او و... کتاب را شیرین و خواندنی کرده است. هر کس کتاب را بخواند هم حال خوب پیدا می‌کند و هم شاید مثل من از بی‌عملی و بی‌حاصلی خودش، شرمنده شود؛ چراکه ما سخت و بی‌حساب به امثال ایشان مدیونیم.
 
سختی و دلهره‌های مدام و بی‌وقفه‌ جنگ، وضعیت خاص و دشوار مردم محروم اندیشمک، تلاش رزمندگان و دلسوزان انقلاب بعد از پیروزی انقلاب در رفع محرومیت‌های فرهنگی و اقتصادی، حالات و روحیات و تقیدات اخلاقی پرستاران و رزمندگان و مجروحان جنگی، تلاش مداوم کادر درمان و امدادگران جنگ، حمیت و غیرت و همکاری مردم در جریان جنگ و حمایت از امام و انقلاب، روحیات شخصی و خانوادگی راوی و... در خلال خاطرات به‌خوبی نمایان است. مخصوصا خاطرات حضور در بیمارستان شهید کلانتری و مواجهه‌ ایشان و همکارانشان با بروبچه‌های مجروح در عملیات‌ها شیرین و درس‌آموز است. خانم و بستاک و رفقایش در آن مقطع مهم از تاریخ میهن ما، جانانه وارد میدان شدند و کار کردند و نقش آفریدند. من و ما نمی‌مانیم و می‌رویم ولی آنها و مجاهدت‌ها و اثرات عشق و خلوص‌شان در تاریخ خواهند ماند.
 
کتاب عفیفانه‌ «نعمت جان»، برای دختران و زنان ما، چراغ راه است. این حرف تعارف نیست. ببینید دختری که این همه زحمت کشیده، درد کشیده، کار کرده، جنگیده، در زندگی شخصی و تعاملات خانوادگی ناملایماتی متحمل شده و حتی در ازدواج با کسی که او را می‌خواسته، دچار موانعی شده و خواستگارش به شهادت رسیده و... اما هرگز نشکسته و بی‌تاب نشده و حتی برای جبران آنچه از دست رفته -با اینکه مقصر نیست- تصمیم می‌گیرد با جانبازی قطع نخاع ازدواج کند و همین کار را هم علی‌رغم مخالفت خانواده انجام می‌دهد! این فوق ِفهم ماست...
 
برای همین است که آرزوی من این است که کتاب به دست دختران و زنان و مادران ما برسد. در مدارس ما، مساجد ما، هیئات مذهبی ما و حتی بیمارستان‌های ما چه عیب دارد که چنین کتاب‌هایی راه پیدا کنند و دیده شوند؟ همین دست کتاب‌ها چرا مایه و پایه‌ تئاترها و فیلم و سریال‌های ما نشود؟ چرا اصلا «نعمت جان» و نظایر آن، ترجمه نشود؟
 
کتاب، کم‌حجم، خوش‌ساخت، حاوی پاورقی‌ها و اطلاعات جانبی کافی و ضمایم مکفی است. امید داریم علاقه‌مندان این حوزه، خودشان را از لذت مطالعه‌ «نعمت جان» محروم نکنند، چراکه از آثار خوب این عرصه است و تلاش دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، موسسه فرهنگی هنری شهید زیوداری اندیمشک، انتشارات «راه یار» و در نهایت نویسنده‌ خوش‌آتیه‌ کتاب قابل‌توجه و ستودنی است.»
 
کد مطلب : ۳۱۲۸۰۵
  • حسن مجیدیان