حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتابستان» ثبت شده است

وسوسه های ناتمام

يكشنبه, ۱۷ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۲۴ ق.ظ

 

 

به دوستان خوب نوجوانم در ایام محرم این کتاب جمع و جور را معرفی میکنم. داستان جوانی کوفی به نام ایوب که عاشق دختر یکی از امرای لشکر کوفه می‌شود و برای رسیدن به عشقش مجبور می‌شود با لشکر حُر به کربلا برود. پدر ایوب اما در لشکر اباعبدالله است و این دو باهم برخورد می‌کنند و...

این کتاب نشان می‌دهد که رفیق بد و خراب و دروغگو، چطور آدم را می‌کشاند به جنگ با امام و... بارها همینجا نوشته ام که این داستان ها، داستان زندگی خود ماهاست. اغراق هم نمیکنم. ما و من درگیر وسوسه های ناتمام و تعلقات بی فرجام و دلبستگی های کور و طمع های آلوده و کراهت های ناگوار و زشتیِ عاداتِ ناباب هستیم. ما هم در بزنگاهها با طمع و جهالت و شهوت و...امام و دین و خوبی ها را خواهیم فروخت! مگر اینکه روی خودمان کار کنیم و اهل سلوک و تقوا و دیانت باشیم.

این کتاب اگرچه زاده ی تخیل نویسنده است( چون نمی‌دانم چنین آدمی در لشگر کوفه بوده یا نه؟) اما درس آموز و عبرت گرفتنی است. راجع به لقمه ی حلال، رضایت پدرومادر، همنشینی با رفقا و... داستان های جالبی در کتاب مذکور شده است.

  • حسن مجیدیان

رمان مست جنگ یورش سرد

يكشنبه, ۵ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۱ ق.ظ

اخیرا این رمانِ خوش خوان و جالب را خواندم. داستانِ حمله ی مغولان به ایران و مقاومت سلطان جوانِ خوارزمشاهی، جلال الدین محمد. سلطانِ خام و عیاش و بدمستی که نیروی عشق او را به دفاع و شمشیرزنی و دوری از باده و میگساری می‌کشاند. قبلا هم اشاره کرده بودم که خاصیت رمان این است که زوایای روحی و درونی افراد و سیر تحول و رشد و سقوط آنها را خوب بازنمایی و روایت می‌کند. در این کتاب شخصیت های تاریخی مثل جلال الدین خوارزمشاه، حسامِ کاتب، ریحانه ی کنیز، ملکشاه، آلپتکین ِ غلام، فدایی اسماعیلی، مامور خلیفه و حتی خواجه نصیرالدین طوسی که اواخر کتاب سر و کله اش پیدا می‌شود؛ انگار آیینه ای تاریخی هستند از خودِ ماها با همان روحیات و جاه طلبی ها و خام اندیشی ها و عصیان ها و.... رمان های تاریخی معمولا طرفداران و خوانندگان بیشتری دارند. شاید چون روایتی از وقایع حقیقی هستند تا تخیلی. کتاب را انتشارات کتابستان چاپ کرده است.

 

  • حسن مجیدیان

کتاب عزراییل کهنه سرباز

شنبه, ۶ آذر ۱۴۰۰، ۱۰:۴۶ ق.ظ

 

بسم الله

با خودم میگفتم شب ها نم نم کتاب جدید آقا نیمای اکبرخانی را بخوانم. اما یکی دو شبه تا  نزدیک ته کتاب را تخت گاز خواندم. از بس پر کشش و جالب بود. اکبرخانی در کتاب قبلی اش " اثریا" نشان داده بود که ذهن جوال و فعال و خیال پرداز خوبی دارد. اینجا هم حسابی شرح و بسط داده داستانش را. کتاب به خاطر تعریض و کنایه هایش به نهادهای نظامی و امنیتی و حتی نیروی قدس سپاه در نوع خود جالب و جسورانه است و ارزش خواندن را دارد. کتاب احتمال زیاد جلد دویی هم دارد. بخوانیدش. ضرر نمیکنید. انتشارات کتابستان چاپش کرده.

 

  • حسن مجیدیان