نکش آقا نکش
چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۸:۳۵ ق.ظ
نکِش آقا نکِش!
با عُموم کارهای حسن روح الامین موافق نیستم! نه از روی حسادت و بخل و پُزِ روشنفکری و ژِست نقادی! بلکه معتقدم هر شنیده ای و هر صحنه ای را روی بوم آوردن و به آن عینیت بخشیدن؛ نه هنر است و نه لازم. مگر میتوان صدیقه ی طاهره ای را پشت در کشید؟ مگر زینبِ در بند و علیِ اکبرِ اربا اربا، کشیدن دارد؟ مگر اصلا باید آن فضای ذهنیِ من به وضوح و ظهور و شمایلِ عینی برسد؟
آقای روح الامین هرچه را شنیدی تصویر نکن لطفا. برو کنایی و تلمیحی و حاشیه ای و گذرا نقاشی کن.
ولی این دو قابش را با دنیایی از حرف و درد و گریه و... دوست دارم. دمت گرم حسن آقا