حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۱۹۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرفی کتاب» ثبت شده است

عقیله ی قبیله ی نور

چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۴۱ ب.ظ

همه ی آنان که رهپوی ِ جاده ی روشن اما پُر سنگلاخ و خطرخیز حقیقت اند به شناخت زینب نیازمندند و او در مشرق صبوری ایستاده است با سر انگشتی که راه را نشان می دهد و چشمانی خیس که دشت همه ی قلب ها را میهمان طراوت و باروری خواهد ساخت. زینب، بارانی است که بر همه ی هزاره ها خواهد بارید و هر آنکس که این باران را تجربه نکند شکفتن و رُستن نخواهد دید. زینب تنها آموزگار صبوری نیست که همه ی ارزش ها و عظمت ها یکجا در سیرت و سیمای او نشسته است. زینب عقیله ی قبیله ی نور است و دانای رازدان طریق معرفت و عشق و آنان که با اویند، هرگز راه گم نمی کنند و در راه نمی مانند و قافله قلب و اندیشه ی خویش را از کربلا تا شام و از شام تا دوست از همه ی عقبه ها و خطرگاه ها خواهد گذراند.

 کتاب حنجره معصوم

دکتر محمدرضا سنگری

صفحات ۴۰ و ۴۱

  • حسن مجیدیان

کتاب هرایی

دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۳۲ ق.ظ

خدا رحمت کند سعید تشکری را. نویسنده ی متعهد مشهدی را. خیلی آثار خوبی با درون‌مایه ی اهل بیتی و امام رضایی دارد. هرایی هم داستان خانواده ی پرماجرا و شلوغی است که در قم و جوار خانم حضرت معصومه سلام الله علیها، داستان زیبایی دارند‌. اگر حوصله داشته باشید؛ کتاب درس آموزی است. برای نوجوانان هم مناسب. کتاب را انتشارات" کتاب نیستان" چاپ کرده است. کتاب را بصورت روزانه ۱۰ الی ۱۵ دقیقه ای ظرف یک ماه خواندم. با این روش هم خسته نمی‌شوید و هم می‌توانید چند کتاب را با هم جلو ببرید.

 

  • حسن مجیدیان

مشرق آفتابی عشق

سه شنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۵۶ ق.ظ

کربلا ، مشرق آفتابی عشق، جغرافیای تجلی خدا در خاک و مرز هنرآفرینی هنرمند هستی در بدیع ترین و شکوهمندترین صورت ممکن است. من بر این باورم که آخرین کشف بزرگ انسان این است که کربلا مرکز زمین است و همه ی منظومه ها بر مدار آن می‌چرخند و هیچ کجای خاک مغناطیس این خاکِ آتش خیز را ندارد. هر کس در خویش، شکستگی و واماندگی می یابد و دستهای خویش را در صمیمیت دستان حسین گم نکند و گامهایش را با جرس کاروان کربلا هماهنگ نسازد هرگز ایستادگی و رهیافتگی را تجربه نخواهد کرد.

 کتاب حنجره معصوم، محمدرضا سنگری، صفحه۸

  • حسن مجیدیان

کتابخانه تربیتی مربی

سه شنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۵۵ ق.ظ

 

 

مجموعه ی بسیار خوبی از موسسه مصباح الهدی. معرفی بیش از ۱۰۰ کتاب برای مربیان تربیتی. خیلی این سوال و دغدغه پیش می‌آید که مربیان چه کتابی بخوانند؟ این کتاب همین مساله را پوشش داده. البته خودِ این کتاب بدردبخور مطالعه نمی‌خورد. توضیحی است راجع به آن ۱۰۰ کتاب معرفی شده. ارزش تهیه و مراجعه و اطلاع از کتب معرفی شده را دارد.

  • حسن مجیدیان

کتاب حنانه شو

يكشنبه, ۲۵ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۲۷ ق.ظ

 

این همه کتاب میخوانیم که مثلا فضل و ادب و سوادی پیدا کنیم؛ اما هیچ کتابی به پایه ی کتاب هایی که از اهل‌ بیت علیهم السلام یا در رابطه با آنها باشد، نیست. خاصه اینکه به زبان هنر باشد،در بستر ادبیات و کلمات خوشایند باشد. کتاب حنانه شو را توصیه میکنم به نوجوان ها بدهید تا بخوانند. شک ندارم محبت و علاقه ی هر کسی به حضرت رسول اکرم ص دوچندان می‌شود. کتاب را انتشارات مسجد جمکران چاپ کرده و قیمتی هم ندارد. کم حجم است و یک ساعته خوانده می‌شود. اما داستان کتاب جالب و نو است. روایت هایی از زبان اشیاء راجع به پیامبر. از زبان درختی در کوچه. ماه در آسمان. سنگریزه های داخل حیاط. از زبان بتی کنار کعبه. از زبان کوهی در اطراف مکه و از زبان نخل خشکیده ای داخل حیاط مسجد که بعدها به ستون حنانه معروف شد. پیامبر به این نخلِ خشکیده تکیه می دادند و برای مردم صحبت می‌کردند. تا اینکه منبری برای حضرت ساختند. روزی که پیامبر برای اولین بار به سمت منبر رفتند، از این ستون خشکیده، ناله ی غم انگیزی از دوری پیامبر برخاست که همه را متعجب کرد. پیامبر مهربان به سمت نخل خشکیده آمد و دستی بر او کشید و فرمود:"آرام باش حنانه". حنانه در این جا به نظرم یعنی کسی که ناله ی غم انگیز سر می‌دهد. آن نخل خشکیده از آن روز شد ستون حنانه که لابد الان هم در مسجدالنبی ص هست. بهرحال کتاب شیرین و جالب است.و من شک ندارم که آن اشیاء در کنار پیامبر، حسابی جان داشتند و شعور. ولی چرا من از فراق و دوری رسول و امام و...حنانه نیستم؟!

  • حسن مجیدیان

رمان ترکه های درخت آلبالو

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۴۰۲، ۰۸:۲۶ ق.ظ

ما خودمان رُمان خوبِ فارسی کم نداریم انصافا. نویسندگان ما فضای فرم و محتوایشان نزدیک به حال و هوای ما و تجربه ی زیسته ی ماست. خاصه ما در ادبیات پایداری و جنگ‌، آثار درخشان کم نداریم. مشتری پر و پاقرص و حرفه ای این کتاب ها هم رهبر عزیز است. ترکه های درخت آلبالو داستان سرهنگِ نظام شاهنشاهی است. به نام مدنی. بچه ی شاه عبدالعظیم و از یک خانواده ی اصیل و مومن. سرهنگ همزمان با انقلاب چون ارتشیِ شاه بوده دستگیر و زندانی میشود و حکم اعدام می‌گیرد. اما با پیگیری های همسرش و مساعدت رئیس زندان و نظر مساعد مقامات، به او فرصت می‌دهند که به کردستان برود و آن جا را سر و سامان دهد. سرهنگ میرود به کردستان و....

خواندنی، شیرین و البته پُر از غمِ مردمانِ مظلوم کردستان و وحشی گری و بی‌رحمی کومله ها و تجزیه طلب ها و ضدانقلاب است. رمان بر اساس مستندات نوشته شده به نظرم. لااقل بخش مربوط به کردستانش، مستندات حقیقی دارد. کتاب را انتشارات ِ اسم چاپ کرده است. از آقای اکبر خلیلی.

 

  • حسن مجیدیان

کتاب گل سیمین

شنبه, ۱۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۲۰ ق.ظ

 

کتابی مختصر و خواندنی. خاطرات یکی از دختران قهرمان خرمشهر. خانم سهام طاقتی. آن هایی که مثل من، اسم خودشان را مَرد گذاشته اند، می توانند با خواندن این کتاب تا هرچه قدر که خواستند، خجالت بکشند و عرق شرم بریزند! یکی از دردآورترین صحنه های کتاب، مظلومیت و گمنامی شهدای خرمشهر در این کتاب است. چه بسیار آدم های عادی که در آن تجاوز اولیه به خرمشهر، شهید شدند و هیچ نام و نشانی از آنها نیست. هیچ نام و نشانی.

  • حسن مجیدیان

کتاب بکه

شنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۲۳ ق.ظ

در آستانه ی محرم ، بسیار کتاب خوب و دلنشینی است. داستان کربلا و نقش آفرینی حضرت امام زین العابدین علیه السلام. کتاب از حادثه ی کربلا و نقش آفرینی بنی اسد و زنان آن قوم در دفنِ پیکر شهید مظلوم کربلا آغاز می شود و به تناوب از زبان شخصیت های خوب و بدِ آن دوره ادامه پیدا می‌کند. برای آشنایی با حضرت سجاد علیه السلام به زبان داستان و رمان گونه، کتابی است عالی که من نظیرش را به یاد ندارم. نوجوان ها هم از خواندن آن لذت می برند و بهره می‌گیرند. کتاب را انتشارات کتاب نیستان چاپ کرده است. در طلیعه ی کتاب نوشته تقدیم به رئیس البکائین از ابتدای خلقت تا انتهایش؛ آدم علیه الرحمة یعقوب، فرزند اسحاق یوسف، معشوق زلیخا و سجاد، فرزند حسین که چهل سال بر پدرش گریست...

 

  • حسن مجیدیان

کتابِ "من سقراطِ مجروح را دوست دارم"

يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۲۵ ق.ظ

یکی از سخت ترین گونه های نوشتن، گفت وگو نویسی است. نمایشنامه ی درست و درمانی که از خلال گفت و شنودِ شخصیت های آن؛ حرف حساب بیرون بیاید، کار هر دست به قلمی نیست. اهمیت دیالوگ نویسی تا بدان جاست که حتی کل فلسفه ی افلاطون، در قالب گفت و گوهای دو نفره است. می‌گویند اساسا فلسفه ی زاییده ی یک ذهنِ تنها نیست. بلکه از دل گفت و گو متولد می‌شود. بهرحال نمایشنامه هم برای خودش عالمی دارد. سعید تشکری هم در این کتابِ خواندنی، پنج شش نمایشنامه ی خوب و آموزنده خلق کرده است که پُر از معنا و تلنگر است. برای نوجوانان هم تا حدود زیادی فهمیدنی است. این دست کتاب ها، قدرت استدلال و کلمه سازی و فن حاضرجوابی و نحوهٔ مواجهه با سوالات این و آن را هم آموزش می دهد. کار آقای تشکری عالی است. خدا رحمتش کند. آثارش بسیار خواندنی است. مفتون و فیروزه، رژیسور، غریب قریب، هندوی شیدا، هرایی، پاریس پاریس،بارِ باران و.....بسیار نویسنده ی متعهد و پابست و شیفته‌ی امام رضا علیه السلام بود. شنیدم یکی به نقل از آن مرحوم میگفت که من میروم حرم آقا می‌نشینم و قلم را روی کاغذ می‌گذارم و امام رضا به دلم می اندازد و مینویسم... کتاب های او را اغلب انتشارات ِ " کتاب نیستان" چاپ کرده است. از جمله همین کتاب را که خدمتتان معرفی کردم.

 

 

  • حسن مجیدیان

کتابِ تا از سخن دور نیفتیم

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۲۳ ق.ظ

من اگر اینجا یک سری کتاب معرفی میکنم؛ یه وخ فکر نکنید که خیلی علاف و بیکارم و دائم کتاب می‌خوانم! نه! ولی سعی میکنم لااقل یکی دو ساعت در روز مطالعه کنم. همین دو ساعت کلی برکت دارد و الحمدلله تعدادی کتاب را موفق به خواندنشان میشوم. ادبیات را بیشتر می‌خوانم. این کتاب که نوشته های پراکنده ی آقای داوود غفارزادگان است، برایم شیرینی دیگری داشت. البته بخش عمده ی کتاب در حال و هوای نویسندگی و خلق داستان و مسائل مربوط به این حیطه است. بعلاوه ی تجربیات و خاطرات و دردها و فحش و جسارت هایِ خواندنی ِ غفارزادگان. و متون کهن از ادبیات که بسیار شیرین و خواندنی است. به نظرم کتاب مفیدی است. به یکی از فرهیختگانِ ِ خیلی کار درست که سخت گیرانه کتاب میخواند؛ این کتاب را که هدیه دادم خیلی خوشش آمده بود که بابا چه کتاب بامزه و جالبی! بهرحال بد نیست این دست کتاب ها را هم تورقی کنید و با حال و هوای دیگری و با کلمات و تفکراتِ غیر خودمان هم آشنا شوید. کتاب را انتشارات ِ کتابِ نیستان چاپ کرده. از سایت انتشارات تهیه کنید که ارزان است.

  • حسن مجیدیان