راجع به مواضع زیبا کلام
*شمایلِ یک نژادپرستِ غربزدهٔ فارسی زبان!*
مجتبی دانشطلب
دردِ زیباکلام چیست که میگوید ترور محکوم است حتی اگر قربانیانش طرفدار جمهوری اسلامی باشند؟ پاسخش یک کلمه است: «نژادپرستی». نکته فقط آنجا است که اینها نژاد غربی را میپرستند و به این نتیجه میرسند که مذهبیها جنسِ پست (انسان درجه سه) هستند. مطلب زیر مهرماه ۹۹ در مکتوبات منتشر شده: بعضی ایرانیها نژادپرستی دارند اما دقیقتر این است که نژاد غربی را میپرستند. ذهنشان یک سلسله مراتب دارد که بالایش غربیها هستند، وسطش خودشان و پایینش عربها و افغانها و چینیها و آفریقاییها و...، نسبت به بالا دست احساس حقارت و چاکری دارند و نسبت به پایین دست احساس تکبر و برتری. اینکه گردشگرهای اروپایی در ایران خیلی بهشان خوش میگذرد یا ایرانیها در غرب خیلی بهتر درس میخوانند و کار میکنند بیشتر از اینکه به مهماننوازی یا ساختارِ تحصیلی و شغلی ربط داشته باشد از خودکوچکبینی در برابر غربیها آب میخورد. ایرانیها حتی به هموطنان خودشان هم آنقدرها خوشخدمتی نمیکنند. بینِ خود ایرانیها احساس حقارت به شکل تظاهر به غربگرایی ظهور میکند، یعنی هر کس ظاهر و ادا و اطوار اروپاییها را بهتر تقلید کند، برتر شمرده میشود و آنهایی که آگاهانه پرهیز میکنند، پست و حقیر شناخته میشوند. دلیل تنفر و خصومت جماعتِ نوکیسه از مذهبیها و آخوندها همین حقارت بومی است. پی نوشت: موضوع فقط شخص زیباکلام نیست، هزاران نفر تأییدش میکنند و ایدههایش (از خودمقصربینی در استعمار تا پست دانستن مذهبیها) جوانان دانشجو را تربیت کرده تا آنجا که خصومت برایشان معیار شده. مسئله این است که اگر دست اینها به قدرت برسد رفتارشان با مذهبیها چقدر متفاوت از رضاخان خواهد بود؟ بخش طنزآمیز، آزاد بودن نژادپرستی در دانشگاههای ایران است. همزمان با اینکه از تهاجم فرهنگی گفتند و دادِ استقلال زدند به غربگراها حقوقهای چرب و شیرین رساندند تا نوکرِ استعمار (انسان درجه دو) تربیت کنند. حالا که توحش و درندگی علیه خودشان نمودار شده مقصر را بیشتر در خارج میبینند نه در وادادن و ندانمکاری.