حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

نامه هایی به آنا

سه شنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۲، ۱۱:۲۷ ق.ظ

خدا رحمت کند حسین پناهی را. آدم خاصی بود که به راحتی فهم نمی شد. اما ریشه در مذهب و همین خاک داشت. اهل درد و رنج بود. نامه هایی به آنا( که احتمالا خطاب به دخترش باشد) حاوی نگاه او به دنیای ماست. دنیایی که برای امثال حسین پناهی جای خوبی نبود‌ . چون پناهی به قول خودش دنبال هیأت گل ها، مهندسی سگ ها، رنگ و فرم سنگ ها، معمای باران و ابرها، سیاهی کلاغ و سرخی گل انار، سماجت گاوها برای معاش و... بود . پناهی دردش این بود که به دلیل خودخواهی های طبیعی و قراردادهای اجتماعی از فراغت روزگار طلاییِ کودکی اش دور افتاده بود و تا همیشه مرثیه خوان آن روزها بود. در ابتدای کتاب حسین پناهی ِ نازنین نوشته است:

" بدبینی های ما عارضه های بدِ حضور و ارتباطات ماست. فقر و بیماری و تنهاییِ مرگِ ما، هیچ گاه به شکوهِ هستی لطمه نخواهد زد. منظومه ها می چرخند و ما را هم با خود می چرخانند. ما در هیأت پروانه ی هستی، با همه ی توانایی ها و تمدن هامان، شاخکی بیش نیستیم. برای زمین هفتاد کیلو گوشت با هفتاد کیلو سنگ تفاوتی ندارد. یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست. اگر ردپایِ دزدِ آرامش و سعادت را دنبال کنیم، سرانجام به خودمان خواهیم رسید که در انتهای هر مفهومی نشسته ایم و همه ی چیزهای تلنبارِ مربوط و نامربوط را زیر و رو میکنیم".

 

نظرات (۱)

  • سارا سماواتی منفرد
  • سلام

    ممنون از معرفی.

    واقعا این آقای پناهی تو این دنیا که حالا اکثریت همه بدنبال خود و خودخواهی هاشونند و منافع شخصی در اولویت شخصیت نادری بودند.

    خدا رحمتشان کند.

    پاسخ:
    سلام ممنو ن که سر زدید. 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی