حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۲۸۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یادداشت های حسن مجیدیان» ثبت شده است

سرباز شهر ممنوعه

شنبه, ۸ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۳۳ ق.ظ

این کتاب، خاطرات جالبی از مرحوم نجاتعلی اسکندری، افسر گارد شاهنشاهی و بعد افسرِ باغیرت ارتش و جنگ را روایت کرده. مروری بر اتفاقات اوایل جنگ در کردستان و بعد هم جبهه ی جنوب. ارتشی جماعت را باید در دل چنین کتاب هایی پیدا کرد. کتاب، کوتاه و روان و خواندنی است.

  • حسن مجیدیان

یک مرد یک شب

شنبه, ۸ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۳۰ ق.ظ

 

این کتاب را و در واقع کتابچه ی کوچک را آقای مسعود فروتن، مجری محجوب و فروتن نوشته است. قصه ی یک شبِ یک مرد را که از قضا خودِ مسعود فروتن است را روایت می‌کند. مرد در خانه و در تنهایی اش، موقع خواب دچار حمله قلبی و سکته می‌شود و دسترسی به هیچ کس هم ندارد. خودش این محدودیت دسترسی را خواسته. در میانه ی درد او زندگی اش را یک دور کوتاه مرور می‌کند که درس ها و شنفته ها و تامل های خوبی دارد. آخر ِ کار اما داستان غیرمنتظره تمام می‌شود و... اگر بخوانید ضرر نکرده اید. شاید مرورِ زندگی های خودمان باشد.

  • حسن مجیدیان

سفر به جنوب

شنبه, ۸ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۲۸ ق.ظ

 

این یک کتاب جمع و جور از سفرِ کوتاه محمدرضا سرشار است به مناطق جنگی و گفت و گو با نوجوانان رزمنده. مقایسه آن نوجوانان با آن چه از نوجوانان ِ امروزی سراغ داریم؛ جالب و درس آموز است.

  • حسن مجیدیان

برای کتاب چشم حاج آقا

سه شنبه, ۴ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۳۸ ق.ظ

مجموعه خاطرات طنز از دغدغه‌ها، شیرین‌کاری‌ها، دلسوزی‌ها، ریسک و خطرکردن‌ها و سفرهای تبلیغی حجت‎الاسلام حسین جلالی را انتشارات شهید کاظمی در کتاب «‌چشم حاج‌آقا» به قلم حاج آقایی دیگر به نام رضا کشمیری، جمع‌آوری کرده است.

 

عنوان‌هایی همچون: آخوند بی‌عمامه، طلبه خُل وضع، حسین سیاه، کله‌پاچه، زورو، کره خر دشتبون، فرست‌کلاس، نماز بی‌وضو و... نمایانگر این است که در این کتاب با طنز و مطایبات جالب و نشنیده‌ای سر‌وکار داریم.همین که عموم مردم یا کسانی که خاطرات طلبه‌جماعت برای‌شان تازگی و موضوعیت دارد، بدانند که روحانی و آخوند و طلبه هم مثل بقیه خندیدن و خنداندن و احیانا شیرین‌کاری و حتی خرابکاری هم بلد است؛ کتاب به هدفش رسیده. کتابی که حتی برای جماعت نوجوان می‌تواند مفید و مفرح باشد و حتی برای کسانی که به‌هر دلیل موجه و ناموجهی از روحانیت و طلبه‌ها فاصله گرفته‌اند و علیه آنها موضع دارند هم کتابی جالب و واسطه الفت و آشتی می‌تواند باشد.حجت‌الاسلام جلالی هم البته با خمیرمایه طنز، با سر پرشور و روحیه دردسر‌طلب و با حس ماجراجویی با امتحان‌کردن کارهای جدید با ریسک‌های خطیر و البته با دغدغه تبلیغ دین و دلسوزی برای مردم، باعث ورق‌خوردن صفحات جذابی در این کتاب شده است. او با صداقت حتی آنجاها که خیط یا ضایع شده و کار را خراب کرده به‌خوبی روایت کرده است. همین عدم پنهانکاری و توجیه نکردن و مصلحت‌سنجی‌های بی‌مورد را کنار گذاشتن، کتاب را باورپذیر و خواستنی کرده است.
در پشت جلد کتاب بریده‌ای از متن آمده که: «صبح روز بعد حاج‌قاسم سلیمانی فرمانده لشکر به همراه حاج‌آقاجعفری امام‌جمعه کرمان آمدند دفتر من. جلسه‌ای درباره نحوه تقسیم مبلغین بین گردان‌ها داشتیم. 
حاج‌قاسم همان اول کار رو به آقای جعفری گفت: حاج‌آقا این آقای جلالی رو نصیحت کنید! دیشب چند هزار بسیجی رو برده سجده و ول کرده رفته! همه رو سرکار گذاشته».
بله با چنین حاج آقای بامزه و شوخی در کتاب مواجهیم. کتاب البته می‌توانست کمی بیشتر و حتی خاطرات سال‌های آخر را هم در بربگیرد اما روی‌هم رفته چشم حاج‌آقا ارزش خواندن و وقت گذاشتن را دارد. 

 

  • حسن مجیدیان

مادران شهدا

شنبه, ۱ دی ۱۴۰۳، ۱۱:۴۲ ق.ظ

من فکر میکنم روزِ مادرِ واقعی روز تکریم و احترام به مادرانِ شهداست. همه ی مادران خوب و محترم و دوست داشتنی هستند. اما مادری که پاره ی تنش را جگرگوشه اش را در راه اعتقاد و باوری والا، بی که چشمداشتی داشته باشد؛ هدیه داده، حکایت دیگری و ارج و قرب والاتری دارد. پیشنهاد میکنم روز مادر را به مادران شهدایی که می‌شناسید و دسترسی دارید؛ تبریک بگویید. به آنها هدیه بدهیم و یا لاقل تماسی از سرِ مهر و قدردانی بگیریم.

  • حسن مجیدیان

سلطنت کوتاه پپن چهارم

شنبه, ۱ دی ۱۴۰۳، ۰۶:۰۷ ق.ظ

این کتاب نسبتا کوتاه، با زبانی طنزآمیز پادشاهی و جمهوری خواهی در فرانسه را به چالش کشیده. یک ستاره شناس آماتور به نام پپن اریستال که نسبتی دور با یک سلسه ی پادشاهی دارد، به یکباره بعنوان پادشاه فرانسه انتخاب می‌شود. انتخاب او حوادث جالب و کمی دردناکی را برای خودش و زن و دختر و عمویش رقم می‌زند. اگرچه کتاب طنزآلود است اما درس هایی هم برای امثال ما آدم های عادی دارد که عکس العمل و مواضع ما در موقعیت و مقام های ناخواسته چگونه است!

  • حسن مجیدیان

هواتو دارم

شنبه, ۱ دی ۱۴۰۳، ۰۶:۰۵ ق.ظ

 

چنین کتاب سازنده ای که مورد تحسین رهبر انقلاب قرار گرفته، نیاز به تمجید امثال من ندارد. اما امثال من، سخت به چنین کتاب هایی نیاز دارند. تا در این صفحات و کلمات، عُمق و بُعدِ فاصله شان از شهدا را ببینند. همین جوان های دهه ی هفتادی سبقت جسته از همه. همین بچه های مدافع حرم. کتاب هواتو دارم در متن و ساختار، ادعایی ندارد. ساده و روان و بی دست انداز است. نویسنده اگرچه تواناست و قلم و کلمه را میشناسد؛ ولی در دامِ پیچ و اطناب های ادبی و ساخت و پاختِ یک مجموعه ی فاخر نیفتاده است. آیینه وار و بی لکنت و بی روتوش، روایتی ناب و خواندنی و حسرت برانگیزی از ده سال زندگی مشترک شهید مرتضی عبداللهی و همسرش را پیش چشم ما گذاشته است. مرتضی در این کتاب، " سِیر" دارد. همان که ما نداریم. او حرکت کرد و درس خواند و کار یافت و زن گرفت و حرفه آموخت و جوانی کرد و رفت و آمد داشت و پیشرو بود و یک روز هم درجا ننشست و به در و دیوار کوبید و سپاه قدسی شد و مدافع حرم و شهید! و همین را کتاب خوب نمایانده است. همین را اگر فهم کنیم، کتاب را و زندگی این شهید را فهمیده ایم. هواتو دارم برای زوجین است. برای جوان ها. بچه هیأتی ها و خلاصه برای هرکسی که سودا و خیال و ادعا و عشقِ شهیدانه زیستن دارد. کتابِ متبرکی که ای بسا زندگی خواننده ی اهل فهم را زیر و رو کند. کتابِ خوبِ پرفایده ی دیگری از بچه های انتشارات شهید کاظمی و نویسنده ی خوش قلم رسول آقایِ مُلاحسنی.

  • حسن مجیدیان

قفسه کتاب جام جم

سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۲۱ ق.ظ

سه شنبه ها مشتری ثابت و مجازی قفسه کتاب روزنامه ی جام جم هستم. کاری جمع و جور و فاخر و به کار آمدنی به سردبیری میثم رشیدی مهرآبادی. هم معرفی کتاب دارد و هم گفت و گوهای خواندنی و هم سوگیری معتدل و متناسب. به نظرم اگر دوست دارید از جریان نشر کشور و تازه های آن با خبر و بهره مند شوید حتما قفسه کتاب را بببینید. با قفسه از قفس بی اطلاعی و بیخبری رها خواهید شد!

  • حسن مجیدیان

مجله ی مدام جلد دوم

سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۰۵ ق.ظ

 

 

جلد دو مجله مدام

این شماره ی مجله ی ادبیات داستانی مدام ویژه ی " سفر" تدارک دیده شده است. یادداشت هایی خواندنی راجع به پدیده ی سفر و سازندگیِ فوق العاده ی آن در زندگی های یک نواخت و کسالت بارِ ما. خواندنش پُرفایده است به نظرم.

  • حسن مجیدیان

افسردگی و خودشیفتگی

سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۵۹ ق.ظ

این جمله را از متفکر مهم دوران ما، "بیونگ چول‌هان" به‌خاطر بسپرید: "افسردگی نوعی مرض ناشی از خودشیفتگی است و مشخصۀ افرادی است که به‌واسطۀ جست‌وجوی موفقیت از درون تهی شده‌اند." این اتفاق از رهگذر تبدیل سوژه به پروژه می‌گذرد. هرکدام از ما مشغول بهره‌برداری بیشتر از خودمان هستیم و بازدهی خود را در نسبت با آرزوهایمان ارزیابی می‌کنیم. "دست و پا زدن برای موفقیت" حتی با حصول بخشی از اهداف، مایه فروپاشی روانی است. از این رو ما دیگر اهل "طرب" نیستیم. طرب، رضایتمندی است و رضایتمندی تابعی از دست‌وپا زدن برای موفقیت نیست. رضایتمندی از مقوله ایمان است نه عمل. این قافله عُمر عجب می‌گذرد دریاب دمی که با طرب می‌گذرد

وحید یامین پور

  • حسن مجیدیان