حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

سرشان را بالا نمی آوردند!

دوشنبه, ۸ مرداد ۱۴۰۳، ۰۹:۳۷ ق.ظ

 

آن وقت ها که من نوجوان بودم؛ گاهی برخی از مربیان و بچه های پایگاه بسیج می آمدند دم خانه ی ما. تلفن نبود و پیگیری ها و احوال پرسی ها حضوری بود. چه حضور بابرکتی هم بود. مدت ها با بچه ها جلوی منزل و سکو و کنار جدولِ خیابان یا چمنی و ...می‌نشستیم و گپ بود و پیگیری کارها و برنامه ها. مادرم میگفت وقتی دوستانت می آیند در خانه و سراغت را میگیرند؛ اصلا به صورت من نگاه نمی کنند و همین طور سرشان پایین است! و این را تحسین میکرد مادرم. زن های آن موقع این وضع را نشانِ حیا و نجابت تلقی می‌کردند. خب ما هم کم و بیش از رفقا و بزرگترها یاد می‌گرفتیم. فکر کن الان با خانمی صحبت کنی و به او نگاه نکنی. لابد توهین به خودشان تلقی خواهند کرد! راستی الان بچه حزب اللهی ها و بسیجی ها و هیاتی ها و مربی ها و...پیدا می‌شوند که موقع مواجهه و صحبت با نامحرم و مادرِ متربی ها و...سرشان پایین باشد و اصلا نگاه نکنند؟

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی