درباره ی کتاب بینایی
- ۰ نظر
- ۱۲ مرداد ۰۱ ، ۰۹:۲۰
بسم الله
این هم دومین جلد از سری کتاب هایی که نشر واحه از گفته ها و مقالات کمتر مطرح شده ی شهید آوینی منشر کرده است. جزوه ای کوچک و کم حجم امابه اعتقاد من پر محتوا و نشانگر عمق و زاویه ی دید سید مرتضی به جهان جدید و هنر و مظاهر نوظهور آن. حتما آنها که دستی بر بوم و رنگ دارند و نقاشی برایشان چیزی فراتر تصویرگری های معمول است، این کتاب را از نظر بگذرانند. سومین جلد این مجموعه هم عالم هیچکاک است که قبلا معرفیش کرده ام.
بسم الله
یک سری مجموعه کتاب کوچک از شهید آوینی را نشر واحه چاپ کرده که کمتر در میان آثار سید مرتضی به چشم میخورد. جالب است و کوتاه و خواندنی. این نامه هم عجیب و پر از تلنگر و آگاهی است. واژه ها و معارفی که سالهاست از آنها دور افتاده ایم. جاودانگی... مرگ...نور...عرصات حضور آسمانی و...
خدا رحمتش کند. عجب ایمان و معرفتی داشته سید مرتضی آوینی
بخوانیدش...
کتابی خوب و مفید برای مربیان تربیتی و آنها که در مسجد و کانون و هیات و مدرسه و... با نوجوانان و دانش آموزان در سن هدف، ارتباط دارند. مخصوصا بخش مصاحبه ها که حاوی تجربیات مربیان اصفهانیِ فعال در کانون ها و مساجد است، بسیار به کار می آید.
بعضی ها دنبال کتاب خوب برای مربیان و سرگروه های تربیتی هستند، خب این هم یک کتاب مفید
کتاب را نشر آرما چاپ کرده و از سایت چهارسوق میتوانید تهیه اش کنید...
#معرفی_کتاب
#نشر_آرما
#امیر_محزونیه
یادم هست با طلبه های حوزه ی علمیه باقرالعلوم علیه السلام در جنوب تهران، کلاسی داشتیم برای نوشتن و مرور مهارت های نویسندگی. سوژه های ما آن جا ،متفاوت بودند. مثلا " از زبان کفش هایم" . طلبه ها انصافا خوب وصف حال و شرحِ درد و زجر کفش هایشان را روایت میکردند. برای بچه های نوجوان همین تیپ کارهای خلاق و نمکین را باید جایگزین موضوع انشاهای زمخت و بی خاصیت کرد. خوشا آن نوجوانی که شوق خواندن و نوشتن دارد و چه خوب که مربی و معلمش هم ، پرداختن به این مهم و پرورش این مهارت را در قبال او جدی میگیرد.
آفرین به آقای اسماعیل آذری نژادِ خوش ذوق و باهمت
این روزها با دغدغه ی تجربه نگاری فعالیتهای فرهنگی و تربیتی، برخی آثار را مرور میکنم. یکی از کتاب های راهگشا و البته عجیب و عبرت آموز، همین کتابِ تجربه ی "خانه روزنامه نگاران جوان" است. کار خوبی از انتشارات آرما. تولد "خانه" با آن شور و شوق و آن مقطع از دهه ی ۷۰ و جمع و ترکیب رنگارنگ و بزرگ آن ، خلاقیت ها و جلوتر زمانه راه رفتن ها، وسعت مشرب مدیر خانه و گردانندگانش، حوادث و التهابات ایام دوم خرداد ۷۶، داستان نامه و پرسش های دختر جوانی که جرقه ی هجوم و هجمه و لطمه و تعطیلی "خانه روزنامهنگاران جوان" را باعث شد و... این کتاب تجربه را از نظائر خود در این حوزه، متفاوت کرده است. امروز با گذشت زمان و سیر سریع تحولات زمانه و دگرگون شدن ِ مناسبات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و خلاصه با نو شدن جهان و پیچیدگی زمانه ی جدید ، داستان و سرنوشت خانه، عجیب ، عبرت آموز، شوق انگیز و در جاهایی هم حتی مضحک است(از ناحیه ی برخوردها و قضاوت ها). پایمردی و صداقت آقای زائری هم ستودنی است. بهرحال اگر علاقه مند به این حوزه هستید این کتاب را هم حتما ببینید. از استاد عزیزم حاج آقا زائری ممنونم که این کتاب را به من معرفی کردند
بسم الله
شاید برخی ناپسند بدانند که نویسنده ای کتاب خودش را دائم تبلیغ کند. من هم تا حدودی موافقم و بر این نظرم که کار نویسنده پس از نگارش کتاب و چاپ آن تقریبا تمام است و بقیه کار را باید به مشتری و خواننده و ناشر و کتابفروش و چرخه ی نشر و بازار کتاب بسپارد...ولی آیا محبوب و معشوقش را هم آدم نباید یادآور شود؟ من عمری با یاد محمد عبدی سر کرده ام و خدا شاهد است که چه جایگاهی در جان و قلب من دارد. اصراری هم ندارم که شما همچون من او را بخواهید و بپذیرید. اما بهرحال من جلوی دلم را نمیتوانم بگیرم
ترسم ای دلنشین دیرینه
سرگذشت تو هم ز یاد رود!
آرزومند را غم جان نیست
آه، اگر آرزو به باد رود!
بگذریم
کتاب همیشه مربی را از انتشارات شهید کاظمی و سایت من و کتاب میتوانید تهیه کنید...