حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

حا.میم

نوشتن را دوست دارم همین!

بایگانی

۱۹۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرفی کتاب» ثبت شده است

داستان آن کلات

شنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۲۹ ق.ظ

نمایشنامه به ما هنر گفتگو می آموزد. هنر حرف زدن. رابطه برقرار کردن. استدلال کردن و شاید مهم تر از این ها هنر شنیدن. هنری که خیلی از ماها از آن بی بهره ایم. در میدان سخن و حرفیدن، خوب می تازیم اما در عرصه ی شنفتن، بی تاب و بی حوصله ایم. داستان آن کلات نمایشنامه ی کوتاهی است از دوره ی حمله ی مغول به ایران. در آن کلات مسلمان و مسیحی و یهودی در کنار هم زندگی می‌کنند که فتنه ی مغول از راه می‌رسد. شهزاده ای مغول به اهالی کلات پناهنده می‌شود و مغولان برای یافتن او یورش به کلات می آورند. ناگهان در شب عروسی زلفا و داوود .... شاید زبان نمایشنامه امروزی نباشد، اما جان و روحِ مطلب، نیازِ امروز ِ ماست.

  • حسن مجیدیان

مساله شناسی فرهنگی

شنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۲۷ ق.ظ

 

در مورد مباحث کلان فرهنگی و اجتماعی و روش های مسأله شناسی و تحولات اولویت های مسئله ای مردم کتاب خوبی است.

 

  • حسن مجیدیان

خواب گل سرخ

سه شنبه, ۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۱:۲۶ ق.ظ

 

 

این کتاب جنبه هایی روانشناسانه و داستانی مخلوط از خواب و رویا و واقعیت دارد. دختری به نام مانا به خاطر خودکشی برادرش و در ارتباط با همسایگان و خواستگارش دچار حوادث عجیب و وحشتناکی می‌شود. یکی از سوژه های داستان قهرمانی ملی و والیبالیست است که در نهایت مشخص می‌شود که چه موجودی است چون او ....

خواندن چنین داستان هایی از آن جهت مفید است که ماها هم همین پیچیدگی ها و بالا و پایین ها را در شخصیت و تعامل با جامعه و زندگی خودمان داریم. ما هم می‌توانیم برای قدرت و پول و شهوت هرکاری که به ذهنمان نمی‌رسد را به وقتش انجام دهیم و آن روی حیوانی و عجیب خودمان را نشان دهیم.

من قبلا هم نوشته بودم که چون درگیر یک پروژه ی نوشتنی هستم؛ مجبورم ادبیات و رمان و داستان کوتاه را دنبال کنم. و الا غرق شدن در دنیای عموما تخیلیِ داستان ها خیلی هم خوب نیست. عُمر را باید صرف دانستنی های لازم و معارف حقه کرد. مگر ما چقدر عمر و فرصت داریم و مگر مغز ما چقدر گنجایش دارد که بخواهیم این همه داستان و قصه را در آن جا بدهیم؟ بهرحال گاهی که فرصت کردید سری به این تیپ داستان ها هم بزنید که درس آموز و عبرت گرفتنی است.

  • حسن مجیدیان

گرگ ها از برف نمی ترسند

يكشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۳، ۰۶:۱۹ ق.ظ

این رمان اگرچه برای نوجوانان است، اما بهره های خوبی هم برای بزرگترها دارد. جریان زلزله ی سال ۱۳۷۵ در اردبیل و تلاش و تقلای دو نوجوان به نام های یوسف و فتاح برای مقابله ی با گرگ ها و نجات بقیه و محافظت از اجساد و جنگ با برف و سرما و دوام آوردن و ادامه دادن و زنده ماندن و... آن زلزله را من یادم هست. در همان بلا بود که یکی از عمه هایم و یکی از زن عموها و کلی از مجیدیان ها به رحمت خدا رفتند. روزی که به خاطر مجلس ختم به مدرسه نرفتم و بازخواست شدم را یادم هست. اما وقتی اعلامیه ی ترحیم را جلوی معاون مدرسه گرفتم که ده بیست اسمِ مجیدیان را در اعلامیه دید؛ گردی چشم ها و حالت صورتش را هم یادم هست. حتی یادم هست که پدرم کارش را رها کرد و رفت اردبیل تا خبری از برادران و خواهرانش بگیرد. رفت و با خبر هولناکِ مرگِ عزیزانش برگشت. صبح زود بود که از اردبیل برگشت. دم دمای طلوع آفتاب. تا از در آمد تو، مادرم صورتش را خراش داد که بمیرم برایت که خواهرت مُرد و....شیون کرد مادرم. اما پدرم آرام بود. ساکت بود. چشم هایش خسته بود. حرفی نزد. بله گرگ ها از برف نمی‌ترسند مرا بُرد به آن روزها. بهرحال رمان خوب و جاندار و خواندنی و خاطره آمیزی بود.

  • حسن مجیدیان

مرگ یک روشنفکر از محمد عبدی

دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۴۰۳، ۰۶:۳۶ ق.ظ

 

من قبلا فکر میکردم محمد عبدی در عالَم، فقط یک نفر است و آن هم مربی و معشوق ما! بعدها فهمیدم یک محمدعبدی هم از بروبچه های ناجای ساری بوده که شهید شده. بعد تر فهمیدم که یک سخنران کت و شلواری هم در هیئات جنوب تهران هست به نام محمدعبدی. بعدترها دیدم نویسنده و منتقدی هم هست به نام محمد عبدی. خلاصه این کتاب را از محمدعبدی ِ نویسنده خواندم که از قضا نچسب و ضعیف بود و حظ و حالی نبردم. آقای نویسنده! کتابت که مالی نبود ولی اسم و فامیلت را خیلی دوست دارم. اصلا اگر چنین نامی روی کتاب نبود؛ مگر دیوانه بودم که بخوانمش!

  • حسن مجیدیان

تن و جان آدمی

سه شنبه, ۱۵ آبان ۱۴۰۳، ۱۲:۱۲ ب.ظ

من فکر میکنم کورش علیانی چون زبان شناس است؛ تک تک جملاتش مهم و قابل اعتناست. مقاله های کوتاه اجتماعی و اخلاقی وی که در اوایل دهه ی نود و با اقتضائات و موضوعات آن دهه نگارش یافته است؛ هنوز هم جزء مسائل جامعه ی ماست. دقت های خوبی و راهکارهای ساده و همه فهمی برای چاره جوییِ معضلات جامعه در این کتابِ مختصر ارائه شده است که حتما برای والدین، کارشناسان، رهبران اجتماعی و حتی نوجوانان مفید و راهگشاست. تن و جان آدمی را انتشارات آرما چاپ کرده است.

  • حسن مجیدیان

درخت ابریشم بی حاصل

شنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۳، ۰۲:۲۸ ب.ظ

 

از نویسندگان خوب ما آقای بایرامی است. تجربه ی او در ایام سربازی آن هم در روزهای آخر جنگ، دستمایه ی نوشتن ِ کتابِ خواندنی" هفت روز آخر" شد. او داستان‌های خوبی هم برای نوجوانان نوشته. مثل" کوه مرا صدا زد"، " گرگها از برف نمی‌ترسند" و...

بایرامی در این کتاب از تبار و زادگاهش اردبیل، موضوع جایزه گرفتنش از سوئیس،حال و روز نویسندگی در ایران، بعلاوه ی یکی دو داستان و چند مطلب خواندنی دیگر، گفت و گو کرده است که قابل توجه و برای علاقمندان به نویسندگی قابل استفاده است. کتاب را انتشارات "کتاب‌ نیستان" چاپ کرده.

 

  • حسن مجیدیان

مسافر سنت در هزاره ی سوم

شنبه, ۵ آبان ۱۴۰۳، ۱۰:۰۷ ق.ظ

روزنوشت های حجت‌الاسلام دکتر زائری که عموما در مترو و اتوبوس و کوچه و خیابان و در مواجهه با اقشار و تیپ های مختلف مردم است؛ هم خواندنی است و هم آموزنده و البته عبرت گرفتنی. من فکر میکنم مخاطب این کتاب در درجه ی اول مسئولان کشور و بعد هم طلبه ها و روحانیون و بعد هم اهالی فرهنگ و هر آنکه دلش برای مردم و دردهای آنها می‌سوزد و...باشند. آیا منزلت اجتماعی روحانیت کم شده یا نه؟ اگر کم شده دلایلش چیست؟ مردم حرفشان در این مورد چیست؟ اصلا درد و دغدغه ی خلق الله چی هست و چی نیست؟ شاید این کتابِ جالب از یک آخوند متفاوت( که البته هزینه ی این متفاوت بودن را هم خوب داده!) بخشی از مساله و جواب ها را روشن کند. من از این کتاب بهره ها بردم و بیم و امیدهایی در من زنده شد. شما هم اگر دلتان برای فرهنگ و اجتماع و مردم می‌تپد و طلبه و روحانی و کارفرهنگی کُن هستید؛ به سراغ این روزنوشت نوشت های شهری بروید. این کتاب البته یک کارگاه کوچک و جمع و جور برای یادگیریِ یادداشت نویسی روزانه است. تمرینی که می‌تواند دروازه ی ورود به عالَم نویسندگی باشد.

  • حسن مجیدیان

نمایشنامه وقت عاشقی

شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۳۱ ق.ظ

 

نمایشنامه، گفتگو و مردم شناسی و نحوه ی مواجهه با کلام این و آن را در آدم تقویت می‌کند. وقت عاشقی نمایشنامه ای عاشورایی است درباره وهب نصرانی و همسرش که هر دو در کربلا و در رکاب حضرت عشق علیه السلام، شهید شدند. خیلی شیرین و خواندنی و آموزنده است. از انتشارات کتاب‌ نیستان و به قلم آقای نصرالله قادری.

  • حسن مجیدیان

کتاب سرباز قاسم سلیمانی

شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۲۹ ق.ظ

 

بی شک تا بدینجا این بهترین و مستند ترین کتاب درباره ی حاج قاسم است. خواندنی، جامع و پر از اطلاعات جدید و پاورقی‌های مفید. شما اگر می‌خواهید حاجی را بشناسید و از کارهای نشنیده ی او مطلع بشوید و همپای او در عراق و لبنان و سوریه و...قدم بزنید؛ این کتاب را دست بگیرید که دور از غلو و خواب و کرامت تراشی؛ قاسم سلیمانی را از روستا تا جنگ و مبارزه با اشرار شرق کشور و غائله ی افغانستان و جنگ ۳۳ روزه و فتنه ی داعش و ...به خوبی روایت کرده است. حجم حیرت انگیزِ فعالیت‌های سردار و ابتکارات و پُردلی و شجاعت واقعا ستودنیِ حاج قاسم در این کتاب، خوب نُمایان شده است. در خلال فرازهای کتاب از جملات و تحلیل های حاج قاسم هم فراوان، مثال آورده شده است. دوست نداشتم این کتاب تمام شود. بس که حسرت برانگیز و افتخارآفرین بود. من فکر میکنم آن مکتب سلیمانی و گره خوردن به سلوک او را اگر دنبالش هستید؛ رگه های پُررنگی از آن مرام و مکتب را در این کتاب بیابید.

  • حسن مجیدیان