لیاقت میخواهد و طهارت...
شنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۰، ۰۸:۰۸ ق.ظ
بسم الله
لیاقت و اجازه
تا خودشان نخواهند و میل شان نکشد و تا تو جان و دل قابلی نداشته باشی کاری از پیش نمی بری...
باور دارم که کار برای اولیای خدا و شهیدان ، لیاقت و طهارت می خواهد.
و ما کجا و آن جان و دل قابل و طاهر؟؟ من که آلودگی از سر و رویم می بارد...
راه رسیدن به شما دور بود
مقصدمان ، مبدامان گور بود...
وزی مست بودم و در کوچههای مدینه راه میرفتم که ناگهان با امام صادق برخورد کردم؛ دیدار ناگهانی با آن حضرت در حال مستی مرا به خود آورد و بسیار شرمنده شدم، از شدت شرمساری و احساس گناه فرار کردم. امام صادق (ع) کوچه به کوچه مرا دنبال و تعقیب کردند؛ تا آنجا این جستوجو از طرف ایشان ادامه پیدا کرد که من به کوچه بنبست رسیدم و دیگر هیچ راهی برای فرار نبود. از شدت شرمساری روی خود را به دیوار کرده بودم که امام صادق (ع) مرا صدا کرد و فرمود: «در هیچ حالی از ما روی برنگردانید»
اما کاش طنین جمله دلنشین امام صادق (ع) هیچ گاه و هیچ لحظهای از خاطر ما پاک نشود که،
در هیچ حالی از ما روی برنگردان.